مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا


تاريخ:  15  بهمن  1395  شمسي، مصادف با  5  جمادی الاول  1438  قمري، برابر با  3  فوریه  2017  ميلادي


خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 


خطبه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 36 سوره مبارکه نحل که خداوند متعال در این آیه فرمود:


« وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَي اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَيْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبينَ : ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود!»


امام جمعه بوئین زهرا در ابتدای خطبه ی اول که تعقیب مباحث خطبه های هفته های گذشته مبنی بر عوامل بیرونی رشد اخلاقی بود، گفت:


در این آیه خداوند تأکید می کند که ارسال رسل سنت جاری الهی در میان همه امتهاست، و دعوت انبیاء بدون هیچ اجبار و اضطرار تکوینی صورت می گرفته و ایشان تنها مردم را به عبادت خدا و اجتناب از هر معبود غیر خدا (طاغوت) دعوت می نمودند، آنگاه اشاره می کند که در میان همه امتهای سابق بعضی از ایشان به توفیق الهی هدایت شده و دعوت انبیاء را پذیرفته اند، البته باید دانست هادی حقیقی خداست که اسباب هدایت ایشان را فراهم کرده و به آنها توفیق پذیرش دعوت انبیاء را عطا نموده، لکن هدایت الهی به نحو امری جبری و اضطراری نیست که بنده در آن هیچ دخالتی نداشته باشد، بلکه هدایت بشر به واسطه ی استعدادهای درونی و آمادگی ذاتی او برای دریافت حقیقت صورت می گیرد، لذا مقدمات هدایت به اختیار خود بنده است و آن مقدمه عبارت است از احسان در عمل و کسی که محسن باشد، خداوند دست او را گرفته و نمی گذارد گمراه شود.

از جانب دیگر بعضی از آن امتها هم ضلالت برایشان حتمی شده و ضلالتی است که خود انسان با سوء اختیار خود آن را بر می گزیند و در واقع غوطه وری در فسق و تکذیب باعث می شود که خداوند به سبب مجازات، توفیق هدایت را از انسان سلب کرده و وی را گمراه نماید و گرنه خداوند هیچ کس را ابتدائاً گمراه نمی سازد (فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم)، (پس زمانی که اعراض کردند، خداوند هم دلهایشان را منحرف ساخت)، به این صورت هیچ یک از این دو گروه هدایت شده و گمراه، از مشیت الهی خارج نشده اند و هرگز مجبور به هدایت و ضلالت نگشته اند، بلکه هر کس به نتیجه و عکس العمل طبیعی اعمال اختیاری خود رسیده است. آنگاه در ادامه خطاب به مشرکان می فرماید: در زمین گردش کنید و ببینید که سرانجام مکذبان چگونه بوده است و حاصل این جواب این است که رسالت ودعوت نبوی از جمله اراده تکوینی الهی نیست که به واسطه ی آن مردم مجبور به ترک عبادت بتها و عدم تحریم حلالهای الهی گردند، تا مشرکان بتوانند عدم وجود اجبار و الجاء را دلیل بر عدم وجود رسالت بگیرند، بلکه رسالت و نبوت، دعوتی مبتنی بر وعده و وعید (انذار و تبشیر) است و خداوند ایمان اختیاری را از مردم خواسته وگرنه هر آینه می توانست همه آنها را بر امت واحده قرار دهد و سرانجام کار مکذبان و هلاک شدن آنان، اثبات می کند که دعوت انبیاء بر حق است.


هدایت و ضلالت انسان در دست خودش: اینکه فرمود «فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ» معنایش این است که تمامى امتها، مانند این امت، منقسم به دو طایفه بودند، یک طایفه، آنهایى که خدا هدایتشان کرده، و به عبادت او و اجتناب از طاغوت موفق شدند.
توضیح اینکه: هدایت تنها و تنها از ناحیه خداى تعالى است و احدى با او شریک نیست و جز او به هیچ کس دیگرى منتسب نمى‏ شود مگر به تبع او هم چنان که خود او در قرآن مجیدش خطاب به پیغمبر گرامیش فرموده: «إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ» (قصص/56). و بزودى در آیه بعدى که مى ‏فرماید: «إِنْ تَحْرِصْ عَلى‏ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ یُضِلُّ «و همچنین در سایر آیاتى که هدایت را منحصر در خداى تعالى مى ‏کند.»


و این مطلب مستلزم جبر و اضطرار نیست، که بنده هیچ دخالتى در آن نداشته باشد بلکه مقدمات آن به اختیار خود عبد است، هم چنان که آیه «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (عنکبوت/69) به آن اشاره نموده و افاده مى ‏کند که هدایت الهى طریقى است در دسترس خود انسان، و آن طریق عبارت است از احسان در عمل که اگر احسان کند خدا با او است، و نمى‏ گذارد گمراه شود.


طایفه دوم از امتها، آنهایى هستند که ضلالت بر آنان ثابت و لازم شده و این آن ضلالتى است که خود انسان به سوء اختیارش درست مى کند، نه آن ضلالتى که خدا به عنوان مجازات، آدمى را بدان مبتلا مى‏ سازد، به دلیل اینکه درباره آن، تعبیر به اثبات و لزوم کرده و در آیه بعدى آن را به خود نسبت داده و فرموده است: «فَإِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ یُضِلُّ» پس معلوم مى ‏شود قبلاً ضلالتى بوده که خدا آن را اثبات و لازم کرده و به خود نسبت داده، و این همان ضلالت مجازاتى است. در پایان خطبه ی اول، طاغوت بعد از دنیا و شیطان، به عنوان سومین مانع رشد و کمال انسان معرفی شد که سد راه انسان می شود و دستور قرآن سرپیچی از طاغوت است.

 


خطبه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگینامه ی حضرت زینب کبری(س) در روز ولادت با سعادت آن حضرت.

حضرت زینب کبری(س) شب‌ها به عبادت می‌پرداخت و در دوران زندگی، هیچ‌گاه تهجّد را ترک نکرد. آن چنان به عبادت اشتغال ورزید که ملقّب به «عابده آل علی» شد. شب زنده‌داری وی حتی در شب دهم و یازدهم محرم، ترک نشد. فاطمه دختر امام حسین(ع) می‌گوید: «در شب عاشورا، عمّه‌ام پیوسته به عبادت مشغول بود، نماز و نیایش داشت و پیوسته اشک‌هایش سرازیر می‌شد.»


ارتباط حضرت زینب(س) با خداوند آن‌گونه بود که امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به خواهرش فرمود: « یا اختی لا تنسینی فی نافلة اللیل ؛ خواهرم! مرا در نمازهای شب، فراموش نکن.»

بعد از توصیه به تقوا، ولادت حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار و بهورز به همه ی پرسنل خدوم این قسمت و مشغول در پرستاری و بهورزی تبریک و تهنیت گفته شد. و نیز حضرت زینب کبری(س) الگوی حیا و حجاب و عفت و پاکدامنی و امام شناسی و بصیرت و دفاع از حریم امامت و ولایت معرفی شد.


در ادامه از عموم مردم و نمازگزاران برای کنترل مصرف گاز با توجه به سرمای حاکم بر بخشهایی از کشور و نیز برای بازدید از نمایشگاه کتاب شهرستان که به مناسبت ایام الله دهه مبارک فجر در محلّ اداره ارشاد برپا شده است، و همچنین برای شرکت یکپارچه و دشمن شکن در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن که مشت محکمی بر دهان دشمنان و یاوه گویان خواهد بود، دعوت به عمل آمد.


در خطبه ی دوم به موضوعات و مناسبتهای ذیل اشاره شد:


موضوع 1) حادثه‏ ى ناراحت ‏كننده ‏ى پلاسكو و در كنار آن حماسه‏ ى آتش‏نشانان شجاع، دو بار از سوى رهبر معظم انقلاب اسلامى در دو پيام جداگانه مورد توجه جدى قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب در پيام اول كه در ابتداى آغاز بحران صادر شد، ضمن همدردى با آسيب‏ ديدگان بر نكات و تذكراتى مهم تأكيد كردند و در پيام دوم كه شب قبل از تشييع پيكرهاى اين جوانان مؤمن و شجاع ملت ايران صادر شد، به جنبه‏ هايى ديگر از اين حادثه پرداختند. پيام اول كه در روز حادثه صادر شد، كوتاه و موجز و حاكى از همدردى پدرى با فرزندان و راهنمايى رهبرى براى مسؤولان كشور بود كه در آن بر مقدم داشتن وظايف فورى بر حرف و حديث‏ها تأكيد شده بود و پيام دوم در تقدير و تمجيد از فداكارانى بود كه حماسه‏ هاى دفاع مقدس را زنده كردند و شجاعانه به كوران آتش‏ها رفتند تا از مردم خويش دفاع كنند. متن حاضر با نگاهى به دو پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى بر چند نكته‏ ى زير تأكيد مى‏ كند:


۱. پيام‏هاى رهبرى؛ راه‏ گشا و پرهيز دهنده ‏ى از حاشيه ‏روى و حاشيه‏ سازى‏


۲. توصيه به مسؤولان در پرداختن به وظايف اصلى‏


۳. تقدير از حماسه ‏آفرينان شجاع آتش‏نشانى‏


۴. تقدير از همدردى و همراهى و تجليل مردم از اين فداكاران


موضوع 2) اخيراً رئيس ‏جمهورى جديد آمريكا دستورى اجرايى صادر كرد كه شامل ممنوعيت موقت ورود پناه‏ جويان به آمريكا و تعليق كردن ويزاى ورود به آمريكا براى شهروندان سوريه و ۶ كشور منطقه خاورميانه و آفريقا من‏ جمله ايران بود. اين قوانين در عين حال روند صدور رواديد براى شهروندان ايران، سوريه، عراق، ليبى، سومالى، سودان و يمن را موقتاً محدود مى‏ كند. قرار است اين محدوديتها طى ماه‏ هاى آينده، و تا زمانى كه مقام ‏ها قوانين سخت‏ گيرانه‏ ى بررسى پيشينه را آغاز كنند، به اجرا درآيد. نوع برخورد حكومت آمريكا دال بر آن است كه تفاوتى ميان اوباما و ترامپ وجود ندارد زيرا دولت اوباما ۱۷۱،۲۶بمب روى سر شهروندان سوريه ريخت و دولت ترامپ از پذيرش پناهندگان و ورود اتباعشان به آمريكا جلوگيرى كرد. دونالد ترامپ پيشتر گفته بود كه به مسيحيان سوريه كه خواستار پناهندگى باشند اولويت داده خواهد شد. او در مراسمى در پنتاگون گفت: «من در حال اعمال تدابير تازه بررسى (سابقه) افراد هستم تا جلوى ورود تروريست‏هاى راديكال اسلام‏گرا به ايالات متحده گرفته شود. فقط بايد كسانى را به كشورمان راه دهيم كه از كشور ما حمايت مى‏ کنند و عميقاً به مردم ما عشق مى ‏ورزند.»


موضوع 3) از ويژگى‏ هاى مهم انقلاب اسلامى ايران كه از ويژگى الهى بودن انقلاب سرچشمه مى‏ گيرد، نقش دين، عالمان دينى و رهبرى و هدايت انقلاب است. همه انقلاب‏هاى ديگر به ‏نوعى در مقابل دين و مذهب بودند، ولى اين انقلاب با رهبرى و هدايت عالمان دينى آغاز شد و به سرانجام رسيد. در رأس اين بزرگان، شخص امام خمينى رحمة ‏الله قرار داشت كه بالاترين جايگاه دينى، يعنى مرجعيت را دارا بود. رهبرى ايشان، ويژگى‏ هاى برجسته ‏اى داشت كه برخى از آن‏ها را بر مى ‏شماريم:


۱- امام كه مرجعى دينى بود، پايگاه وسيع و عميق مردمى داشت.


۲- ايشان با پايه ‏گذارى قيام پانزده خرداد و مديريت و شجاعت بى ‏مانند در آن جريان و ايام تبعيد، رهبرى سياسى و انقلابى خود را به اثبات رساند.


۳- رهبرى ايشان قاطعانه بود.


۴- امام، هم طراح انقلاب بود و هم مدير و مجرى آن.


و در ادامه ی این قسمت: الزامات و عوامل تداوم و استمرار انقلاب اسلامى‏: استمرار هر جنبشى، متوقف است بر زنده نگاه داشتن انگيزه ‏هاى اوليه و اصلى آن جنبش، انگيزه ‏هاى اصلى مردم مسلمان ايران در رويارويى با رژيم طاغوت، نيز عبارت بودند از: استقلال فرهنگى، آزادى سياسى و جمهورى اسلامى. با تحليل دقيق اين انگيزه ‏ها در مرحله نظر و سپس برنامه‏ ريزى عملى براى پياده كردن آن‏ها در سطح اجتماع، مى‏ توانيم تداوم انقلابمان را تا ابد تأمين نمایيم.


عوامل تداوم انقلاب:


1- اتحاد و يكپارچگى‏
حضرت امام(ره) اتحاد و يكپارچگى مردم را از عوامل موفقيت مردم در انقلاب دانسته و مى فرمايند: اتحاد و يكپارچگى، اتفاق آراء و توجه يكپارچه مردم به شكست طاغوت و وحدت براساس اعتصام به حبل‏ الله عامل استمرار حضور يكپارچه مردم در صحنه و دخالت آنان در سياست است و معتقد بودند كه بسيج توده ‏ها، يكپارچگى و همبستگى اقشار به يكديگر و حضور آنان در جريان انقلاب و مبارزه با عزم و اراده ‏اى پولادين، عاملى عمده در پيروزى و تعيين مقدرات كشور به دست خود مردم به‏ حساب مى‏ آيد.


۲- توكل برخدا
اگر هر ملتى با توكل بر خدا و تكيه برقدرت لايزال الهى بخواهد بر عليه طاغوت قيام كند و در اين‏راه با عزمى پولادين قدم بردارد، عنايت خدا شامل حال او خواهد شد چنان‏كه حضرت امام(ره) مى‏ فرمايند: اتكال به قدرت لايزال و ذات مقدّس حق، هجرت از نفس به حق و از دنيا به عالم غيب و گسستن از خود و پيوستن به خدا راز رمز پيروزى است.


۳- حضور هميشگى مردم در صحنه‏
شركت همه اقشار و افراد جامعه در مسايل و امور مملكتى و نظارت بر كارهاى مسؤولان و گوشزد نمودن اشتباهات آنان، عامل تداوم و استمرار انقلاب اسلامى ايران است. باقى بودن مردم انقلابى در صحنه، براى دفع توطئه ‏هاى بيگانگان و نگهبانى از ثمرات انقلاب و خون شهيدان ضرورى است.


امام خمينى(ره) براساس «كلكم راع و كلكم مسؤول»، مسؤوليت حفظ انقلاب را همگانى مى‏ داند و معتقد بودند: مشاركت مردم و حضور دائم آنان در صحنه موجب افزايش درجه خلوص قدرت و استحكام انقلاب اسلامى مى‏ گردد. ايشان استقامت و حضور هميشگى در صحنه را مستلزم آگاهى و هوشيارى و بيدارى ملت نسبت به عوامل ضدانقلاب و توطئه ‏ها، شرارت‏ها و مفاسد آنان مى‏ دانستند.


۴- استقامت مردم‏
از ديگر عوامل بقا و ثبات انقلاب اسلامى، ثبات قدم و خستگى‏ ناپذيرى مردم و حضور آن‏ها در صحنه است. مقام معظم رهبرى فرمودند: بعضى‏ ها خودشان خسته شده‏ اند مى‏ گويند مردم خسته شدند، مردم در ميدان و در صحنه حاضرند آماده كارند بايد ميدان را براى مردم آماده و باز كرد آن وقت مى ‏بينيد كه مردم هر جايى كه احساس كنند وظيفه ‏اى وجود دارد با چه انگيزه ‏اى و با چه اهتمام و عزم راسخى وارد مى ‏شوند.


۵- حضور در تعيين سرنوشت‏
مردم در هر انقلاب و حكومت نقش مهم و مؤثرى مى‏ توانند داشته باشند و به‏ عنوان پشتيبانى حكومت و تداوم آن جايگاه ويژه‏ اى دارند. قبل از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، مردم نقشى در تعيين زندگى خود نداشتند.. اما دستاورد بزرگ انقلاب موجب گرديد مردم نقش اصلى و تعيين‏ كننده ‏اى در مهم‏ترين ساختارهاى حكومتى، داشته باشند.


حضرت امام خمينى(ره) چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن همواره تأكيد بر نقش مردم داشته و حقيقتاً براى آن ارزش و اهميت قائل بودند. در طول دوران مبارزه و بعد از پيروزى انقلاب، مخاطب و همراه اصلى امام، توده مردم بودند. امام، مردم را ولى‏ نعمت مسؤولان كشور معرفى كرده و همه مقامات مملكتى را به خدمت به آن‏ها دعوت و سفارش كردند.


۶- وفادارى متقابل ملت و مسؤولان‏
نظر به اين‏كه در حكومت اسلامى، دولت و ملت از يكديگر جدا نيستند، لازم است ميان ملت و دولت، رابطه دو سويه برقرار باشد. از يك سو وجود افراد متعهد در دولت جمهورى اسلامى، باعث مى ‏شود تا دولت، اقداماتى را كه انجام مى دهد در جهت جلب نظر ملت باشد؛ چرا كه كسانى مى‏ توانند براى مردم كوشش كنند كه داراى انگيزه معنوى باشند. نيز از سوى ديگر، بايد حيثيت و وجاهت ارگان‏هاى مختلف نزد مردم حفظ شود و ملت، از دولت و ساير ارگان‏ها حمايت كنند تا از رهگذر وفادارى متقابل مردم و دست ‏اندركاران مملكتى، نهضت اسلامى تداوم و استمرار يابد.

و در قسمت مناسبتها به 19 بهمن ماه؛ سالروز اعلام همبستگى همافران با انقلاب اسلامى و ديدار تاريخى آنان با حضرت امام خمينى(ره) در سال (1357 ه.ش) و روز نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران‏ اشاره شد و در این رابطه خطیب گفت: از شكننده ‏ترين ضربات بر پيكر رژيم شاهنشاهى، حركت شجاعانه ی پرسنل نيروى هوايى ارتش در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ بود كه به ‏حق مى ‏توان آن ‏را از ايام ‏الله ناميد. در اين روز، نظاميان متعهد نيروى هوايى، با حضور در اقامتگاه رهبر بزرگ انقلاب اسلامى در مدرسه رفاه و بيعت با حضرت امام، سندى از افتخار، حماسه، رشادت و ايمان را در برگ‏هاى زرين انقلاب اسلامى به ثبت رسانيدند. اين حماسه حضور و بيعت قاطعانه ارتش، طليعه خجسته پيوند ارتش با ملت مسلمان و انقلابى بود. اين‏گونه بود كه ارتشى كه مهم‏ترين پشتوانه رژيم استبدادى پهلوى مى ‏نمود و با اتكاى به اين ارتش، سردمداران غربى و استكبار جهانى، ايران را جزيره ثبات مى‏ دانستند، به ‏علت تحولى كه انقلاب در روح انسان ها پديد آورده بود، در خدمت آرمان انقلاب اسلامى درآمد و در طول انقلاب نيز خصوصاً در ۸ سال دفاع مقدس حماسه ‏هاى پر شورى در دفاع از كيان اسلام و انقلاب آفريد.


يك هفته از ورود امام(ره) به ايران گذشته بود و هنوز رژيم شاهنشاهى پا بر جا و بختيار مدعى مقاومت در مقابل انقلاب بود، ملت در انتظار وعده‏ ى امام بود كه در بهشت زهرا فرمودند: من توى دهن اين دولت مى‏ زنم...


شايعه ‏ى كودتاى ارتش، روز‏ به ‏روز فراگيرتر مى‏ شد و همه نگران اوضاع و احوال بودند. اگر چه اعتصابات پراكنده در برخى از واحدهاى ارتش گسترش و موضوع به روزنامه ‏ها نيز كشيده شده بود، اما هنوز مردم، ارتش را در مقابل خود مى ‏ديدند و نگران آينده ‏اى مبهم و در هراس از روزى كه درگيرى نهايى ارتش و مردم بخواهد سرنوشت نهايى انقلاب را رقم بزند، بوده و عده ‏اى هم آماده‏ ى نبرد مسلحانه براى حصول پيروزى نهايى مى ‏شدند. بهترين و عظيم ‏ترين كارى كه مى‏ توانست روحيه ‏ى انقلاب را تقويت كند، مقاومت دولت بختيار را در هم شكند و مأموريت‏ هايزر را در طراحى كودتاى نظامى با شكست مواجه سازد و در نهايت روحيه ‏ى معدود نظاميانى را كه هنوز انقلاب را باور نكرده بودند درهم شكند، اعلام همبستگى ارتش با ملت بود. مقامات عالى ‏رتبه ی نظامى به هيچ ‏وجه زير بار پذيرش انقلاب و اعلام همبستگى با مردم نرفته و هم‏چنان از دولت بختيار حمايت مى‏ كردند. در اين شرايط نظاميان فداكار و متعهد نيروى هوايى به اين نتيجه رسيدند كه بايد دست به كار بزرگى زده و وظيفه ‏ى ملى و مذهبى خود را انجام دهند لذا با يك حركت متهورانه به سيل خروشان ملت پيوستند و با حضور در اقامتگاه رهبر بزرگ انقلاب اسلامى در مدرسه‏ ى علوى، سندى از افتخار، حماسه، رشادت و ايمان را در برگ‏هاى زرين تاريخ انقلاب اسلامى به ثبت رسانيدند.


امام خمينى در روز ۱۹ بهمن ۵۷ در جمع پرسنل نيروهاى هوايى فرمودند: «درود بر شما سربازان امام عصر(عج)، همان‏طور كه فرياد زديد، تا كنون در خدمت طاغوت بوديد، طاغوتى كه همه هستى ما را ساقط كرد، طاغوتى كه ما را برده ی خارجى‏ ها كرد و از امروز در خدمت امام عصر(عج) و در خدمت قرآن كريم هستيد.»


تصوير بيعت پرسنل نيروى هوايى ارتش به هنگام بيعت و سلام نظامى در مقابل امام خمينى(ره) كه در روزنامه‏ هاى فرداى آن روز چاپ شد، دژخيمان رژيم را بيش از پيش نااميد و امواج خروشان انقلابى مردم را فزون تر كرد. اين روز بزرگ، نقطه‏ ى عطفى در تاريخ انقلاب و ارتش است، روزى كه حماسه‏ ى حضور قاطعانه‏ ى ارتش در صحنه‏ ى انقلاب به‏ وقوع پيوست و طليعه‏ ى خجسته ‏ى پيوند ارتش با ملت مسلمان و انقلابى به ‏وضوح آشكار گشت.


آخرین مناسبت مورد اشاره 21 بهمن ماه؛ روز شكسته ‏شدن حكومت نظامى به فرمان حضرت امام خمينى(ره) توسط مردم در سال (1357 ه.ش) بود. تحولات و وقايع در روزهاى منتهى به پيروزى انقلاب اسلامى با سرعت سرسام‏ آورى يكى پس از ديگرى رخ مى‏ نمود ولى همواره حسن تدبير و موضع‏ گيرى‏ هاى حساب شده و به ‏موقع حضرت امام(ره) هر بحرانى را به فرصت مناسب براى پيشبرد اهداف و برنامه انقلابى مردم تبديل مى ‏كرد. روز ۲۱ بهمن كه پايگاه ‏هاى پليس و مراكز دولتى يكى پس از ديگرى به دست مردم سقوط مى‏ كرد، فرماندار نظامى تهران طى اعلاميه ‏اى ساعات منع عبور و مرور را به ساعت ۴ بعد از ظهر افزايش داد و همزمان بختيار جلسه اضطرارى شوراى امنيت را تشكيل داد و فرمان اجراى كودتاى طراحى‏ شده از سوى‏ هايزر را صادر كرد. از سوى ديگر امام خمينى(ره) طى پيامى از مردم تهران خواست تا براى جلوگيرى از توطئه در شرف وقوع به خيابان‏ها بريزند و حكومت نظامى را عملاً لغو كنند. سيل جمعيت زن و مرد و كودك و بزرگ به خيابان‏ها ريخته و مشغول سنگربندى شدند و با حضور شبانه ‏روزى خود، نقشه دشمن را نقش بر آب كردند.


حضرت امام در پيام خويش به مشى مسالمت‏ آميز خويش در مبارزه اشاره كرده و تجاوز لشكر گارد به هوانيروز را محكوم و در صورت ادامه تجاوز به امكان اجازه جهاد مقدّس اشاره كرده و به مردم به حفظ هوشيارى و حضور در صحنه تأكيد كردند.


متن پيام حضرت امام در ادامه آورده شده است:


«ملت شجاع ايران! اهالى محترم تهران!


به ‏طورى كه مى‏ دانيد اين‏جانب بنا دارم كه مسائل ايران به ‏طور مسالمت ‏آميز حل شود لكن دستگاه ظلم و ستم، چون خود را به حسب قانون محكوم مى ‏بيند، دست به جنايت زده و در شهرهاى گرگان و گنبدكاووس به مردم شجاع مسلمان حمله كرده و كشتار نموده است؛ و در تهران لشكر گارد به‏ طور ناگهانى به نيروى هوايى كه به ملت پيوسته است حمله نموده؛ و نيروى هوايى به كمك مردم، شجاعانه آنان را شكست داده ‏اند. من اين تعرض غيرانسانى و عمل گارد را محكوم مى‏ كنم.

اينان با اين برادركشى مى‏ خواهند دست اجانب را در كشور ما باز نگه دارند و چپاولگران را به موضع خود برگردانند. من با آن‏كه هنوز دستور جهاد مقدّس نداده ‏ام، و نيز مايلم تا مسالمت حفظ و قضايا موافق آراى ملت و موازين قانون عمل شود لكن نمى ‏توانم تحمل اين وحشي گري ها را بكنم؛ و اخطار مى كنم كه اگر دست از اين برادركشى برندارند و لشكر گارد به محل خودش برنگردد و از طرف مقامات ارتشى از اين تعديات جلوگيرى نشود، تصميم آخر خود را به اميد خدا مى گيرم و مسؤوليت آن با متجاسرين و متجاوزين است. من از مردم شجاع تهران مى ‏خواهم در صورتى كه قواى متجاوز عقب‏ نشينى كردند، با حفظ آمادگى و هوشيارى از خدعه دشمن، آرامش و نظم را حفظ كنند ولى مجهز و مهيا براى دفاع از اسلام و نواميس مسلمين باشند. اعلاميه امروز حكومت نظامى، خدعه و خلاف شرع است و مردم به‏ هيچ ‏وجه به آن اعتنا نكنند.

برادران و خواهران عزيزم! هراسى به خود راه ندهيد كه به خواست خداوند تعالى حق پيروز است. از خداوند تعالى پيروزى ملت اسلام را خواهانم.»


پایان بخش خطبه ها دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء و شهداء، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

 


دفتر امام جمعه بوئین زهرا