مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا
تاريخ: 16 مهر 1395 شمسي، مصادف با 5 محرّم الحرام 1438 قمري، برابر با 7 اکتبر 2016 ميلادي
خطيب: حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه - امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا
خطبه اول:
دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیات نورانی 27 – 28 – 29 - 30 سوره ی مبارکه فجر که خداوند متعال در این آیات فرمودند: « يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ : تو ای روح آرام یافته! - ارْجِعي إِلي رَبِّکِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً : به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، - فَادْخُلي في عِبادي : پس در سلک بندگانم درآی، - وَ ادْخُلي جَنَّتي : و در بهشتم وارد شو.»
دل آرام و نفس مطمئنه، با ذکر خدا به دست مى آید. «الا بذکراللّه تطمئنّ القلوب» (رعد/28) و بهترین ذکر خدا نماز است. «اقم الصّلاة لذکرى» (طه/14)
حالت مؤمنین به هنگام قبض روح طبق روایتی از کافی شریف:
از امام صادق(ع) سؤال شد که آیا مؤمن از جان دادن خود راضى است؟ حضرت فرمود: در لحظه اول راضى نیست ولى فرشته قبض روح به او دلدارى مى دهد که من از پدر به تو مهربانترم، چشمت را باز کن. او چشم باز مى کند و پیامبر(ص) و على و فاطمه و حسن و حسین و سایر امامان(علیهمالسلام) را مىبیند. فرشته مى گوید: اینان دوستان تو هستند. مؤمن هم با دیدن این صحنه راضى مى شود و در این هنگام خطاب «یا ایّتها النفس المطمئنّة» را مى شنود.
در اول سوره سوگندهایی که هست یک مصداق خوبی که برای این سوگندها وجود دارد ایام حج و ده روز اول ذی الحجه است.
فجر: طلوع روز عید قربان. «و لیال عشر»: شبهای ده گانه اول ذی الحجه. «شفع»: روز ترویه. «وتر»: روز عرفه «واللیل إذا یسر»: آن روز عرفهای که شب میشود و دوباره طلوع روز عید قربان که همان فجر است. و این یک چرخه است چرخه ده گانه شبهای مقدس ذی الحجه.
حج در دین ما نماد دل بریدن از دنیاست که همه یک رنگ با لباسهایی سفید که دوخته نباشد و شاه و گدا در یک لباس، باهم جمع شوند، و همه با هم و یک شکل اعمال را انجام دهند، که نماد قطع تعلقات دنیاست. و جالب اینجاست که نماد بارز آیات آخر سوره امام حسین(ع) هست و آن حضرت از حج شروع میکند و این حج را که نماد قطع تعلق از دنیاست را رها میکند و به سوی قطع حقیقی تعلق از دنیا میرود که یک شبهای ده گانه ی دیگری درست میشود. می شود دهۀ محرم و یک فجر دیگری درست میشود که میشود فجر عاشورا. و یک قربان دیگری درست میشود که میشود وجود مقدس امام حسین(ع).
اوج طغیان در روی زمین را اگر بخواهید نگاه کنید، در روز عاشورا و در مقابل امام حسین(ع) هست. و اوج اطمینان در روی زمین را هم اگر بخواهید نگاه کنید، در روز عاشورا، خود امام حسین(ع) هست. اوج طغیان در کجا خودش را نشان میدهد؟ در اکرام و انعام. طغیانگری انسان در برابر امساک خدا (چون کاری از دستش بر نمیآید) جزع و فزع است. و اوج اطمینان را اگر میخواهید تماشا کنید در موقعی است، که عرصه تنگ شده که در عاشورا هر دو را میبینیم. و به خاطر این است که میشود نکته ی عطف در تاریخ: عاشورا. و میشود گفت که سورۀ فجر در عاشورا تفسیر و تاویل شده و عینیت یافته است. هم جنبه طغیانش و هم جنبه تنگ شدن عرصه. در جنبۀ طغیان یزیدیان و در جنبۀ اطمینانش امام حسین(ع) و یارانش را میبینیم.
هر چه قدر که عرصه تنگتر میشود، و فشارها زیادتر میشود، هر چه قدر که یاران و صحابه بیشتر شهید میشوند، چهره ی حضرت درخشانتر میشود! تا جایی که به لحظات آخرشان میرسند، ذکر لبان مبارکشان «الهی رضاً لرضاک، راضیه مرضیه و راضیاً لقضاک» راضی هستم به آنچه که تو خواستی.
در واقع این یک بیان فرهنگی هست که به سوره تطبیق میشود و در ارتباط با سوره فجر است. و مصداقهای عینی خارجیه است که سوره بر آنها تطبیق میشود، و در این ماجرا اوج تطبیق را میبینیم.
سوره فرمولی در اختیار انسان قرار میهد که اگر با آن حرکت کند به سعادت ابدی و اگر با آن فرمول حرکت نکند به شقاوت ابدی دچار میشود. به هر یک از سورهها که نگاه میکنیم، هر کدام بینشی به ما میدهند که دیگری جای آن را پر نمیکند. و هر سوره برای انسان یک هویت میدهد و انسان با «ناس» زندگی میکند، با «ضحی» زندکی می کند و قرآن هم وارد جزئیات نمیشود و جای اهل بیت را پر نمیکند و آن بینشهای کلان را به شما میدهد آن نگاههایی که باید در زندگی داشته باشیم به عنوان فرد، به عنوان جامعه و به عنوان حکومت.
ما باید از خدا کمک بخواهیم این معنا را که در این مباحث علمی محدود نشویم و اینها حجابی برای نفوذ نور قرآن به قلب ما نشوند، که این خطر بزرگی است. و با تأمل در سورهها و جا انداختن این سورهها در جان خود و کمکم با به کارگیری این سورهها در زندگی میتوانیم از این خطر جلوگیری کنیم. تا قبل از این که معلم قرآن باشیم، إن شاءاللّه عامل به قرآن باشیم.
حجت الاسلام والمسلمین زرینه در رابطه با نشانه نفس مطمئنه گفت: راضى بودن و مرضى بودن، نشانه نفس مطمئنه است که او از خدا راضى است و خدا نیز از او راضى است.
خطبه دوم:
سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با کلام نورانی امام حسین(ع) که فرمودند: « إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ : بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی و حیله و تزویر پاک است.» فرهنگ سخنان امام حسین(ع)/ص476
بعد از دعوت به تقوا و دعوت به حضور نمازگزاران و شهروندان در مراسم تجمّع هیئات مذهبی که در هفتمین روز از محرم الحرام در خیابان مقابل مصلای نماز جمعه انجام خواهد گرفت و تشکر از حضور گسترده و چشمگیر مادران و خواهران در برنامه ی همایش شیرخوارگان حسینی(ع) که در محل مصلای نماز جمعه انجام گرفت، بر پر رنگ تر شدن عزاداریهای سالم و به دور از هر حاشیه ای در روزهای باقیمانده از دهه ی اول محرم تأکید شد و در ادامه امام جمعه بوئین زهرا گفت:
از جمله معماهاي بزرگ و حيرت انگيز، جاودانگي نهضت عاشوراي حسيني(ع) است كه هرچه زمان مي گذرد، عليرغم فتنه ها و دشمنيها، دامنه آن گسترده تر و ابعاد مختلفش آشكارتر مي گردد تا جايي كه اكنون نام حسين(ع) نه فقط براي شيعيان بلكه قاطبه مسلمانان و آزادي خواهان و رادمردان جهان، جاذبه پيدا كرده است. امروزه در هر گوشه عالم كه آوازه آرمانهاي نهضت حسيني(ع) به گوش انسانهاي مظلوم و تحت ستم و تشنه عدالت و پاكي و امنيت رسيده باشد، به طور خيره كننده اي شخصيت امام حسين(ع) را آشناترين آشنايان براي خويش احساس مي نمايند.
در باب پاسخ و حل اين معما، حرفهاي زيادي زده شده است كه هر كدام از زاويه اي به اين حقيقت بزرگ پرداخته اند اما آنچه به نظر مي آيد اين است كه اساسي ترين عامل جاودانگي و فراگيري نهضت حسيني(ع) كه از جهاتي مي توان آن را سرآمد همه علتها دانست، نوع تفكري است كه عاشورائيان به تبع سيد و سالار شهيدان، امام حسين(ع) بر تابلو خون رنگ عاشورا با مركب خون پاكشان، به زيباترين و هنرمندانه ترين وجه به نقش و نگار درآورده و فراروي بشريت تشنه و شيفته امنيت و عدالت شجاعانه و غيرتمندانه ترسيم نموده اند. تفكر انقلابي كه حداقل داراي ۳ شاخصه ممتاز مي باشد:
۱. ايمان راسخ
تفكر انقلابي عاشورايي، به لحاظ مباني از پشتوانه مكتب انبياء، خاصه حماسه بزرگ بعثت نبي مكرم اسلام(ص) برخوردار بوده و هست. نهضت توحيدي امام حسين(ع) در امتداد مجاهدات انبياء الهي از موسي و عيساي نبي گرفته تا بتشكن تاريخ ابراهيم خليل(عليهم السلام) و تا حماسه بعثت نبي خاتم(ص) با انگيزه الهي و اهدافي مقدس جريان يافته است و لذا به فضل الهي جاودانه مانده است. چه آنكه خداي متعال مي فرمايد: «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره...»
نهضت عاشورا به عنوان پيش نياز نهضت مهدوي(عج) مي رود تا بستر گيتي را براي آخرين قيام و آخرين دولت عدل توحيدي مهيّا سازد، جلوه اي است از حيات طيبه كه به سان شجره طيبه، ريشه در اعماق حيات بشر دارد و سر در آسمانها و عرش، تا با ثبات و راست قامتي «ليظهره علي الدين كلّه» را به دست آخرين وصي و ذخيره الهي محقق سازد.
از اين روست كه امام حسين(ع) در وصيت نامه خويش ضمن شهادت به وحدانيت رب العالمين و پايبندي بر مدار حق و اعتقاد به روز واپسين و قيامت، مي فرمايد: «اني لماخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي و اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر و...»
۲. احسن الجهاد
(تحرك و تلاش خستگي ناپذير، بي وقفه و مستمر) تفكر انقلابي عاشورايي بدون شاخصه مجاهدت خالصانه و بي وقفه در راه خدا، معني و مفهومي ندارد. هر تفكر انقلابي مبتني بر اعتقادات توحيدي و ولايي، با حركت و اقدام و عمل انقلابي موضوعيت پيدا مي كند چه آنكه انقلاب از سنخ اقدام و عمل است نه صرفاً حرف و سخن و قيل و قال؛ از اين روي تفكر انقلابي، شورآفرين و روحيه بخش است، عرصه ظهور مردان مردي است كه مروت و جوانمردي را به شكل واقعي آن به نمايش مي گذارند، تجلي گاه رشادتها، دلاوريها و از خودگذشتگي هاست. نهضت عاشوراي حسيني(ع) كه برگردان و ترجمان واقعي آيات شريفه قرآن كريم پيرامون جهاد في سبيل الله است، در حقيقت مسير عزت و پيشرفت و جاودانگي را با تكيه بر توانائي ها و سرمايه ها و داشته هاي دروني و توكل به خدا و ايمان به نصرت الهي هموار ساخته است، آنجا كه مي فرمايد: «و لاتُطِع الكافرين و جاهدهم به جهاداً كبيرا» و يا «فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجراً عظيما»
امروز آنچه در خط مقدم مقاومت و در جبهه مدافعان حرم شاهد آن هستيم، حقايق جهادي است كه رزمندگان و مجاهدان راستين مسلمان در كانون عزاي سيدالشهداء و هنگامه شور و قيام، يعني ماه پرفيض محرم و شكوه تاسوعا و عاشوراي حسيني(ع) تمرين كرده و آموخته اند. جهاد في سبيل الله، يعني همچون ياران سيدالشهداء، تا آخرين نفس و رمق پيكار كردن، يعني با دست و پاي قلم شده و تن زخم برداشته و غرق خون باز هم تا آخرين نفس در ركاب مولا و امام به حق و در راه حاكميت دين حق جنگيدن و هزينه شدن.
آري، هنر عاشورائيان و اصحاب امام حسين(ع) كه در شأنشان فرمود: «اني لا اعلم اصحاباً اولي و لا خيراً من اصحابي»، در عرصه خون بار كربلا اين بود كه آن گونه عاشقانه تا مرز شهادت جنگيدند كه هيچ كدامشان تن سالمي نداشتند تا جايي كه طبق نقل مقاتل، بعضاً از بس تير دشمن دريافت كرده بودند كه از دور به سان خارپشت مي ماندند. اين يعني با اندك زخمي، صحنه را خالي نكردن و تا آخرين قدرت و توان بر سر عقيده و آرمان مجاهدت كردن و هيچ چيز را براي پشت سر و زندگي دنيا نگذاردن كه از اين حالت در فرهنگ ديني به ايثار ياد مي شود.
۳. ايستادگي و مقاومت
تفكر انقلابي همراه است با صبر و مقاومت به معناي واقع؛ در حيات عاشورائيان، انفعال و ارتجاع، واپس گرايي و عقب نشيني از اهداف و آرمانها، جايي ندارد. البته ممكن است به قصد عبرت و درس آموزي از پيشينيان، توجهي به گذشته ها بشود چه آنكه تاريخ نيز از جمله مؤلفه هاي اصلي معرفت و بصيرت است و يا آنكه به قصد رصد و آسيب شناسي و تحليل حوادث پيشين، نيم نگاهي به گذشته معطوف گردد اما در تفكر انقلابي عاشورايي مماشات و ملاحظه كاري و معامله بر سر اهداف و ارزشها و اصول محال است. اين همان حقيقتي است كه در مكتب امام حسين(ع) مورد توجه قرار گرفته است و همواره فرياد مي كرد: «موتٌ في عزٍّ خيرٌ مِنْ حيات في ذلّ... هيهات منّا الذله»
قرآن نيز اعقاب پيشگي و ارتجاع يعني دست كشيدن از آرمانها و عقبگرد كردن را مذموم مي داند آنجا كه در آيه ۱۴۴ آل عمران مي فرمايد: «و ما محمدٌ الا رسول قد خَلَتْ مِن قبله الرُّسل، افان مات او قتل، انقلبتم علي اعقابكم و...»
البته اين غير از عقب نشيني هاي تاكتيكي در ميدان نبرد است كه در واقع براي به دست آوردن فرصتي جهت جهشي ديگر، به كار مي آيد. تفكر انقلابي عاشورايي با گفتگوي به اصطلاح تمدنها و يا مذاكره بر سر اصول و آرمانها، هرگز سازگار نبوده و نيست و لذا آناني را كه به بهانه تحريم و تهديد دشمن، ترسي مزمن فرا گرفته است، مورد خطاب قرار مي دهد كه راه حل معضلات و مشكلات كشور انقلابي اسلامي نگاه به دست بيگانه و يا گرگان تيزدندان و گرسنه نيست، بلكه در سايه ايستادگي و مقاومت در برابر زورگوئيها و زياده خواهي دشمنان، اكسير پيشرفت و امنيت و عزت به دست مي آيد. آيا فرش سرخ در مقابل دشمناني كه هنوز به ايران نيامده اند، اما و اگرها و بهانه و شروطي را مطرح مي كنند و يا به سان وزير گستاخ آلمان شاخ و شانه مي كشند؛ با تفكر انقلابي سازگاري دارد؟ آيا زير بار قراردادهاي مبهم و بعضاً ذلت بار در حوزه هاي مختلف رفتن به بهانه جذب سرمايه هاي خارجي كه قطعاً گربه بدون حيلت و محض رضاي خدا موش نمي گيرد، سنخيتي با روح انقلابي گري دارد؟
در نتيجه راز ماندگاري و سربلندي ملت انقلابي ايران اسلامي و همه ملتهاي بيدار نيز از سه عنصر ايمان و جهاد و مقاومت الهام گرفته است چه آنكه امام حسين(ع) صبحدم عاشورا در ضمن خطاب هاي فرمودند: «و عليكم بالصبر و الجهاد» كه چه زيبا عاشورائيان حق اين راهبرد حسيني(ع) را ادا كردند و حال اين ما هستيم كه بايد در جبهه مقاومت و بيداري اسلامي براي زمينه سازي نهضت مهدوي(عج) و نجات بشر از هرگونه ظلم و ستم و فسق و تباهي به اين پيام و راهبرد عزت آفرين حسيني(ع) جامه عمل بپوشانيم. انشاءالله.
موضوعات مورد اشاره در خطبه ی دوم عبارت بودند از: 1- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي ستادهاي كنگره شهداي استانهاي كهگيلويه و بويراحمد و خراسان شمالي، حاوي نكاتي بسيار مهم و قابل توجه براي همه دست اندركاران مسائل فرهنگي كشور و نيز همه دلسوزان انقلاب اسلامي بود. رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين ديدار بر اهميت مسأله ياد شهدا و نگاهباني از آن و زنده نگه داشتن خاطره و آرمان شهيدان تأكيد كردند و خاطرنشان ساختند كه هدف جنگ نرم دشمن، آن است كه مردم را از عرصه جهاد و مقاومت دور كند و سلطه قدرتهاي بزرگ را از اين طريق بر ملت ايران مستحكم نمايد. مهمترين محورهاي بيانات معظم له در اين ديدار كوتاه در سرفصلهاي زير قابل تبيين است:
۱. هدف جنگ نرم دشمن؛
۲. نگاهباني ياد شهدا امروز يك وظيفه است؛
۳. زندگينامه و سبك زندگي و مشي شهدا را تبيين كنيم؛
۴. ما هنوز هم بعد از گذشت سالها، ابعاد مهمّ اين جنگ را درست نتوانستيم براي مخاطبين خودمان تشريح كنيم؛
۵. آرمانهاي شهداي دفاع مقدس چه بود؟
۶. خاطرات پدر و مادر شهدا را ثبت كنيد؛
۷. جنبه هاي محتوايي و تربيتي و هدايتي اين يادواره ها تقويت بشود.
هر ساله يادواره هاي بزرگداشت و تكريم شهداي استانهاي مختلف در كشور برگزار مي شود كه در هفته اي كه گذشت، يادواره بزرگداشت شهداي استان كهكيلويه و بوير احمد برگزار شد و اعضاي ستادهاي كنگره شهداي اين استان و نيز شهداي استان خراسان شمالي به ديدار رهبر معظم انقلاب رفته و از بيانات معظم له بهره مند شدند. رهبر معظم انقلاب در اين ديدار علاوه بر توصيه هايي مهم و لازم الاجرا، ازجمله ثبت خاطرات والدين شهدا از آنها و نيز تأكيد بر تقويت جنبه هاي محتوايي و تربيتي و هدايتي يادواره ها؛ به ذكر برخي از نكات بسيار مهم در باب زنده نگه داشتن ياد و خاطره شهدا و اهميت اين امر در آينده نظام اسلامي پرداختند.
موضوع بعدی اشاره به هفته ی نیروی انتظامی بود که خطیب در این رابطه گفت: امنيت در ابعاد مختلف آن از نيازهاي اصلي هر جامعه است. در شرايط كنوني، كشور ما كه در منطقه اي واقع شده است كه امنيت در آن با مشكلات فراواني رو به روست و به لحاظ فرهنگي و اجتماعي نيز دشمنان در جنگ نرم به دنبال صدمه به امنيت اخلاقي و اجتماعي جامعه هستند، حفظ و تقويت ضريب امنيتي از اهميت بسيار بالاتري برخوردار است. نيروي انتظامي كه يكي از اركان امنيت در كشور و يكي از مسؤولان تأمين امنيت در بسياري از ابعاد آن است، در اين ميان از وظيفه خاصي برخوردار است. هفته نيروي انتظامي كه در آن قرار داريم، مناسبتي شد تا مسؤولان عالي رتبه اين نهاد با رهبر معظم انقلاب اسلامي ديداري داشته باشند و معظم له به ذكر توصيه هايي در اين رابطه بپردازند. حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت روز نيروي انتظامي در ديدار فرماندهان و مسؤولان اين نيرو، «امنيت» را يكي از اركان اساسي رشد و پيشرفت كشور خواندند و با تأكيد بر نقش مهم نيروي انتظامي در برقراري امنيت، خاطرنشان كردند: توانايي ها و آمادگي هاي نيروي انتظامي و عزم و ايمان كاركنان آن بايد روز به روز ارتقاء پيدا كند.
موضوع بعدی، حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي شوراي عالي حوزه هاي علميه، حوزه علميه را از حكومت اسلامي انفكاك ناپذير دانستند و با تأكيد بر نيازمندي حكومت اسلامي به حوزه علميه «پر مغز و صاحب علم و پويا و نوآور و آشنا با نيازهاي روز» به منظور امتداد معارف و احكام اسلامي در ابعاد مختلف زندگي و اعماق جامعه گفتند: يكي از نيازهاي مهم حوزه علميه در شرايط كنوني، «تدوين طرح تحول» در حوزه و برنامه ريزي بلندمدت، دقيق و زمان بندي شده براساس اين طرح تحول و اهداف مورد نظر است. ايشان با تأكيد بر اينكه برنامه ريزي هاي حوزه علميه در بخشهاي مختلف به ويژه دانش آموختگي و دانشوري، اجرايي و عرصه حكومت بايد با هدف پشتيباني و تغذيه ارتباط با حكومت اسلامي باشد، افزودند: حوزه علميه پشتوانه اقامه حكم اسلامي است، بنابراين اگر حكومت اسلامي، حكم اسلامي را به خوبي اجرا كند، حوزه علميه بايد با تمام وجود از آن حمايت كند و اگر دچار اشتباه مي شود، تذكر دهد. رهبر انقلاب اسلامي، «برنامه بلندمدت» براي حوزه علميه را بسيار ضروري برشمردند و خاطرنشان كردند: در اين برنامه ريزي بايد اهداف كاملاً مشخص و قابل دستيابي و داراي زمان بندي باشند به گونه اي كه برنامه قابل سنجش كمي و همچنين قابل انعطاف باشد. حضرت آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اينكه برنامه بلندمدت حوزه بايد مبتني بر يك «طرح تحول حوزه» باشد، افزودند: بايد يك «مركز مطالعات راهبردي» متشكل از نخبگان و فرزانگان هوشمند حوزوي تشكيل و برنامه تحول و ديگر برنامه هاي راهبردي حوزه، در اين مركز تدوين شوند. ايشان در پايان سخنان خود، چند توصيه را بيان كردند و گفتند: پرهيز از ديوان سالاري هاي شبه دولتي، نشست و برخاست مديران حوزه با طلبه ها، ايجاد فضاي انس با قرآن در ميان طلاب، شناسايي استعدادهاي برتر، ترويج مطالعه به ويژه در زمينه سيرِ تاريخِ علوم حوزه و تفسير، تربيت مبلغ هاي قلمي، سخنور و مبلغ فضاي مجازي از جمله نكاتي است كه بايد در حوزه هاي علميه توجه ويژه اي به آنها شود.
موضوع بعدی مسأله ی حقوقهای ناعادلانه بود که خطیب جمعه چند نکته را متذکر شد: ۱- مطالبه مردم و رهبري و دلسوزان جامعه؛ محاكمه، مجازات و بركناري متخلفين فيشهاي حقوقي است. پس از گذشت ۵ ماه از افشاي فيشهاي نجومي، آيا يك مدير متخلف توسط محاكم ديوان محاسبات يا دولت عزل يا به تعبير حقوقي، انفصال دائم از مناصب دولتي شده است؟ لزوم مبارزه با پديده «حقوقهاي نجومي و غيرقانوني» بر كسي پوشيده نيست و همگان بر اين باوريم كه بايد به طور اصولي و ريشه اي و غيرشعاري با اين پديده شوم برخورد شود.
۲- مسؤولان عالي رتبه نظام در ماههاي اخير هر يك به نوعي بر جلوگيري و استمرار پرداخت هاي مذكور تأكيد داشتند، از همه مهمتر فرمايشات مقام معظم رهبري در نماز عيد سعيد فطر سال جاري بود كه همگان را به مبارزه فراگير با اين پديده ناپسند فراخواندند كه به بخشهايي از فرمايشات ايشان اشاره مي شود. معظم له فرمودند:
موضوع حقوقهاي نجومي در واقع هجوم به ارزشهاست.
هنگامي كه در جامعه، اشرافي گري، اسراف و تجمل ترويج مي شود، نتيجه آن بروز پديده هاي زشتي همچون دريافتهاي نامشروع است.
افرادي كه دريافتهاي نامشروع داشته اند، در مقايسه با مديران پاكدست نظام، اندك هستند اما همين اندك نيز مضر و عيب است و بايد برطرف شود.
اينگونه نباشد كه سر و صدا به پا و بعد هم قضيه به فراموشي سپرده شود.
اين حقوقها، برداشت هاي غيرمنصفانه و ظالمانه از بيت المال است.
چنين برداشتهاي نامشروعي از بيت المال، گناه و خيانت به آرمانهاي انقلاب اسلامي است.
بايد دريافتهاي نامشروع برگردانده بشود و افرادي كه مرتكب بي قانوني شده اند، مجازات و افرادي هم كه از قانون سوءاستفاده كرده اند، بركنار شوند زيرا آنان لياقت حضور در مراكز و مسؤوليتها را ندارند.
موضوع بعدی جنگ سرد جديد آمريكا و روسيه در سوريه بود که با شروع بحران سوريه و ورود مستقيم روسيه به اين بحران، جنگ سرد جديدي بين واشنگتن و مسكو بر خلاف سالهاي جنگ سرد با رويكردي تهديدآميز به وجود آمده است. در زمان شوروي سابق، سياست اصلي اين كشور، سياستي يك جانبه و مبتني بر نظامي گري بود. بعد از فروپاشي شوروي، سياست روسيه تلفيقي از نظامي گري و ديپلماسي انرژي بوده است كه تا حدودي توانسته با استفاده از ديپلماسي انرژي، غرب و مخصوصاً آمريكا را تحت تأثير قرار دهد. از سوي ديگر آمريكا نيز سياست خارجي خود را از زمان ۱۱ سپتامبر مبتني بر تلفيقي از يك جانبه گرايي و چندجانبه گرايي قرار داده است. يعني تفوق نظامي و استفاده از ظرفيتهاي ديپلماسي همچون تشكيل ائتلافها و جنگ نيابتي.
با توجه به توضيحات داده شده، بازيگران مذكور به دنبال حداكثر سود و كمترين هزينه هستند. در نتيجه تنها عاملي كه مي تواند بازيگران را به رويكردي مصالحه آميز و دور از تنش هدايت كند، همكاري در زمينه هاي مختلف است.
بعد از دوران جنگ سرد، همكاري هاي روسيه و آمريكا به سه شكل صورت گرفته است:
اول؛ همكاري كامل: در اين همكاري، قدرتها منفعت مشترك دارند و در نتيجه به نتيجه مشخص نيز مي رسند. نمونه اين نوع همكاري در قرارداد كاهش تسليحات اتمي مشاهده شد.
دوم؛ همكاري نامتقارن: اين همكاري بدين گونه است كه يك طرف وارد منازعه شده و طرف ديگر به حمايت از آن يا حداقل سكوت در برابر حادثه اقدام مي کند. نمونه اين نوع همكاري در جنگ دوم خليج فارس مشهود بود.
سوم؛ همكاري ضمني: امروزه همكاري روسيه و آمريكا در منطقه در قالب همكاري ضمني است. در اين همكاري دو طرف حس منفي نسبت به يكديگر دارند و همين حس منفي منجر به رفتارهاي تقابلي مي شود. امروزه اگر آتش بس در سوريه شكست مي خورد، ناشي از همين حس منفي و عدم اعتماد طرفين به يكديگر است. حال اين سؤال مطرح مي شود كه با توجه به عدم اعتماد آمريكا و روسيه به يكديگر، آيا رسيدن به راه حلي سياسي و بر پايه برد - برد براي طرفين امكانپذير است؟
۱) برپايه رويكرد واقع گرايي و عقلانيت، بازيگران به دنبال حداكثر سود و كمترين هزينه هستند. آمريكا به دنبال رويكردي برد - باخت و يا حداكثر برد - برد بر پايه سنگيني توازن به نفع واشنگتن است. به كرات سياستمداران آمريكايي تنها راه پايان بحران سوريه را بركناري بشار اسد از قدرت مي دانند. امروزه اگر آمريكا روي به مذاكرات سياسي در سوريه آورده است، تنها عاملي كه سبب تحريك واشنگتن شده است، معامله بر سر ماندن يا نماندن بشار اسد با روسيه است. واشنگتن نشان داده است كه در سوريه يك هدف چندگانه را دنبال مي كند. از يك سو به دنبال بركناري بشار اسد از قدرت و تضعيف جبهه مقاومت و تغيير توازن قوا در منطقه به نفع خود و همپيمانانش است و از سوي ديگر به دنبال بازيگري بازيگران مختلف همچون داعش و كردها است. استفاده از كارت داعش به علت فشار آوردن به نظام سوريه از طريق تهديدهاي امنيتي است و استفاده از كردها به سبب بحث تجزيه و خودمختاري آنها و دادن نقش به كردها براي تحولات آينده در سوريه است.
۲) روسيه به اين نتيجه رسيده است كه تا زمان انتخابات اخير در آمريكا نمي تواند با واشنگتن به توافق سياسي پايداري برسد. يكي از دلايلي كه روسيه به توافق با آمريكا و آتشبس روي آورد، رسيدن به حصول نتيجه در زمان اوباما بود. به هر حال روسيه به اين امر واقف است كه با انتخاب رييس جمهور جديد در آمريكا احتمال تغيير در رويكرد آمريكا در بحران سوريه وجود دارد. بنابراين روسيه بايد سياستي جديد و بر پايه رييس جمهور جديد در آمريكا براي آينده سوريه در نظر بگيرد.
در قسمت مناسبتها گفته شد: 16 مهر؛ سالروز شهادت سردار سرتيپ پاسدار حاج حسين همداني به دست تروريستهاي داعش در سوريه در سال 1394 بود که خطیب جمعه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی آن سردار دلاور گفت: ۱۶ مهر ماه اولين سالروز شهادت سردارسرلشكر حاج حسين همداني، از فرماندهان عالي رتبه سپاه و يكي از ارشدترين مستشاران ايران در سوريه براي دفاع از حرم حضرت زينب(س) است كه نقش تعيين كننده اي در حفظ و حراست آن و كمك و تقويت جبهه مقاومت اسلامي در جنگ تروريستي سوريه داشت. آن شهيد بزرگوار پس از سالها مجاهدت در راه خدا، در مسير «شهر حلب» حين انجام مأموريتهاي مستشاري در حومه شهر حلب به دست تروريستهاي داعشي به فيض عظيم شهادت نائل شد. زماني كه حمله به حرم مطهر زينب(س) در سوريه آغاز شد، سردار همداني به عنوان يك سردار با تجربه و مستشار ارشد نظامي جمهوري اسلامي ايران وارد عمليات در اين كشور شد. ايشان نقش بسيار تعيين كننده اي در ارائه مشورت به ارتش سوريه داشتند. از زمان حضور ايشان در درگيريهاي سوريه، تلفات ارتش و نيروهاي مردمي سوريه در برابر با داعش كاهش يافت و انگيزه نيروهاي سوري در مبارزه با تروريستها چند برابر شده بود. همچنين نقشه استكبار جهاني براي مقابله با جبهه مقاومت را ناكام گذاشت. اين شهيد والامقام علاوه بر توانمنديهاي نظامي، داراي خصوصيات اخلاقي خاصي بود كه برخي از آنها بعد از شهادت ايشان مشخص شد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
خطیب جمعه به مناسبتهای روز جهانی کودک و روز جهانی پُست و همچنین 11 محرم؛ روز تجليل از اسرا و مفقودان که همزمان با آغاز اسارت اهل بیت(ع) بعد از فاجعه ی روز عاشورا می باشد، اشاره کرده و در این رابطه تذکراتی داشت.
آخرین و مهمترین مناسبت مورد اشاره تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) بود که در این رابطه گفته شد: عاشورا به عنوان مهمترين ضامن بقاء مكتب انسان ساز اهل بيت عليهم السلام، بزرگترين و جاودانه ترين فرصت است براي تبيين، تبليغ و ترويج معارف حيات بخش اسلام ناب محمدي(ص) و اسلام علوي و افشاء ماهيت اسلام اموي. هرچه يك قيام و حركت اصيلتر، بزرگتر، عظيمتر و ماندگارتر باشد، نياز به زمينه ها و زيرساخت هاي عميقتر و محكمتري دارد. در هيچ كجاي تاريخ بشريت نهضتي عظيمتر و ماندگارتر از نهضت عاشورا به رهبري حضرت سيد الشهداء امام حسين(ع) وجود ندارد. اين نهضت عظيم كه به شهادت حجت خدا و با ارزشترين انسان روي زمين در زمان خود انجاميد، داراي عوامل و زمينه هاي زيادي است كه خطیب جمعه بر مواردی از آن اشاره کرد.
پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات و عزاداریهای نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.
دفتر امام جمعه بوئین زهرا