مـشـروح خـطـبـه هـای نـمـاز جـمـعـه بـوئـیـن زهـرا


تاريخ:  15   اردیبهشت  1396  شمسي، مصادف با  8  شعبان المعظم  1438  قمري، برابر با  5  مـه  2017  ميلادي


خـطيب:  حـضـرت حـجـت الاسـلام والمسلمین زرّیـنـه  -  امـام جـمـعـه شهـرسـتـان بـوئين زهـرا

 



خـطـبـه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه نورانی 133 سوره مبارکه آل عمران که خداوند متعال در این آیه فرمود:


« وَ سارِعُوا إِلي‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ  :  و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است.»


مسابقه در مسیر سعادت

به دنبال آیات گذشته که بدکاران را تهدید به مجازات آتش و نیکوکاران را تشویق به رحمت الهى مى کرد، در این آیه کوشش و تلاش نیکوکاران را تشبیه به یک مسابقه ی معنوى کرده که هدف نهایى آن آمرزش الهى بر یکدیگر سبقت بگیرید(و سارعوا الى مغفرة من ربکم).

«سارعوا» از «مسارعت» به معنى کوشش و تلاش دو یا چند نفر براى پیشى گرفتن از یکدیگر در رسیدن به یک هدف است و در کارهاى نیک، قابل ستایش، و در کارهاى بد، نکوهیده است.


در حقیقت قرآن در اینجا از یک نکته روانى استفاده کرده که انسان براى انجام دادن یک کار اگر تنها باشد معمولاً کار را بدون سرعت و به طور عادى انجام مى دهد، ولى اگر جنبه ی مسابقه به خود بگیرد، آن هم مسابقه اى که جایزه با ارزشى براى آن تعیین شده، تمام نیرو و انرژى خود را به کار مى گیرد و با سرعت هر چه بیشتر به سوى هدف پیش مى تازد. و اگر مى بینیم هدف این مسابقه در درجه اول مغفرت قرار داده شده براى این است که رسیدن به هر مقام معنوى بدون آمرزش و شستشوى از گناه ممکن است، نخست باید خود را از گناه شست و سپس به مقام قرب پروردگار گام نهاد! دومین هدف این مسابقه معنوى بهشت قرار داده شده، بهشتى که وسعت آن، پهنه آسمانها و زمین است(و جنة عرضها السموات و الارض).


باید توجه داشت که مراد از «عرض» در آیه ی فوق اصطلاح هندسى آن که در مقابل طول است، نیست، بلکه به معنى لغوى که وسعت است، مى باشد.

در آیه 21 سوره حدید همین تعبیر با تفاوت مختصرى دیده مى شود: «سابقوا الى مغفرة من ربکم و جنة عرضها کعرض السماء و الارض ؛ به پیش تازید براى رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است.»


در این آیه به جاى «مسارعت» صریحاً کلمه «مسابقه» ذکر شده است. در پایان آیه تصریح مى کند که : «این بهشت، با آن عظمت، براى پرهیزگاران آماده شده است»(اعدت للمتقین).

اکنون این سؤال پیش مى آید که:

اولا: آیا بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده و وجود خارجى دارند یا بعدا در پرتو اعمال مردم ایجاد مى شوند؟ ثانیا: اگر آنها آفریده شده اند جاى آنها کجا است، (با توجه به اینکه قرآن مى گوید وسعت بهشت به اندازه آسمانها و زمین است).

آیا بهشت و دوزخ الان موجودند؟

اکثر دانشمندان اسلامى معتقدند که این دو هم اکنون وجود خارجى دارند و ظواهر آیات قرآن نیز این نظر را تاءیید مى کند، به عنوان نمونه:


1 - در آیه مورد بحث و در آیات فراوان دیگرى تعبیر به «اعدت» (مهیا شده) یا تعبیرات دیگرى از همین ماده، گاهى در مورد بهشت و گاهى درباره دوزخ، آمده است.

از این آیات استفاده مى شود که بهشت و دوزخ هم اکنون آماده شده اند اگر چه بر اثر اعمال نیک و بد انسانها توسعه مى یابند.


2 - در آیات مربوط به معراج در آیه 13 تا 15 سوره «و النجم» مى خوانیم: «و لقد رآه نزلة اخرى عند سدرة المنتهى عندها جنة الماوى : بار دیگر پیامبر جبرئیل را نزد (سدرة المنتهى) در آنجا که بهشت جاویدان قرار داشت مشاهده کرد» - این تعبیر گواه دیگرى بر وجود فعلى بهشت است.


3 - در سوره ی تکاثر آیه 5 و 6 و 7 مى فرماید: «کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم ثم لترونها عین الیقین ؛ اگر علم الیقین داشتید دوزخ را مشاهده مى کردید سپس به عین الیقین آن را مى دیدید.»

در روایات مربوط به معراج و روایات دیگر نیز نشانه هاى روشنى بر این مسئله دیده مى شود.

بهشت و دوزخ در کجا هستند؟

به دنبال بحث فوق این بحث پیش مى آید که اگر این دو هم اکنون موجودند در کجا هستند؟

پاسخ این سؤال را از دو راه مى توان داد:

نخست اینکه: بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند. ما این آسمان و زمین و کرات مختلف را با چشم خود مى بینیم اما عوالمى که در درون این جهان قرار دارند نمى بینیم و اگر دید و درک دیگرى داشتیم هم اکنون مى توانستیم آنها را ببینیم، در این عالم موجودات بسیارى هستند که امواج آنها با چشم ما قابل درک نیستند، آیه «کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم ؛ که در بالا اشاره شد نیز گواه این حقیقت است.»

از پاره اى از احادیث نیز استفاده مى شود که بعضى از مردان خدا درک و دیدى در این جهان داشتند که بهشت و دوزخ را نیز با چشم حقیقت بین خود مى دیدند.

براى این موضوع مى توان مثالى ذکر کرد:

فرض کنید فرستنده نیرومندى در یک نقطه زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهواره هاى فضایى امواج آن به سراسر زمین پخش شود و به وسیله آن نغمه دل انگیز تلاوت قرآن با صدایى فوق العاده دلنشین و روح پرور در همه جا پخش گردد و در نقطه دیگرى از زمین فرستنده دیگرى با همان قدرت وجود داشته باشد که صدایى فوق العاده گوش خراش و ناراحت کننده روى امواج دیگرى در همه جا پراکنده شود.

هنگامى که ما در یک مجلس عادى نشسته ایم صداى گفتگوى اطرافیان خود را مى شنویم اما از آن دو دسته امواج «روح پرور» و «آزار دهنده» که در درون محیط ما است و همه جا را پر کرده است هیچ خبرى نداریم، ولى اگر دستگاه گیرنده اى مى داشتیم که موج آن با یکى از این دو فرستنده تطبیق مى کرد فوراً در برابر ما آشکار مى شدند اما دستگاه شنوایى ما در حال عادى از درک آنها عاجز است.

این مثال گرچه از جهاتى رسا نیست ولى براى مجسم ساختن چگونگى وجود بهشت و دوزخ در باطن این جهان مؤثر به نظر مى رسد.

دیگر اینکه: عالم آخرت و بهشت و دوزخ، محیط بر این عالم است و به اصطلاح این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته، درست همانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است، زیرا مى دانیم عالم جنین براى خود عالم مستقلى است، اما جداى از این عالمى که در آن هستیم نیست، بلکه در درون آن واقع شده است، عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت، همین حال را دارد، یعنى در درون آن قرار گرفته است.

و اگر مى بینیم قرآن مى گوید: وسعت بهشت به اندازه وسعت آسمانها و زمین است به خاطر آن است که انسان چیزى وسیع تر از آسمان و زمین نمى شناسد تا مقیاس سنجش قرار داده شود، لذا قرآن براى اینکه وسعت و عظمت بهشت را ترسیم کند آن را به پهنه آسمانها و زمین تشبیه کرده است و چاره اى غیر از این نبوده همان طور که اگر کودکى که در شکم مادر قرار دارد عقل مى داشت و مى خواستیم با او سخن بگوییم باید با منطقى صحبت کنیم که براى او در آن محیط قابل درک باشد.

اگر وسعت بهشت به اندازه زمین و آسمانها است پس دوزخ کجا است؟ زیرا طبق پاسخ اول، دوزخ نیز در درون همین جهان قرار گرفته و وجود آن در درون این جهان منافاتى با وجود بهشت در درون آن ندارد. و اما طبق پاسخ دوم که بهشت و دوزخ محیط بر این جهان باشند جواب باز هم روشن تر است زیرا دوزخ مى تواند محیط بر این جهان باشد و بهشت محیط بر آن و از آن هم وسیع تر.

 

خـطـبـه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگی نامه ی حضرت علی اکبر(ع) در آستانه ی 11 شعبان المعظم؛ سالروز ولادت با سعادت آن حضرت که شبیه ترین مردم به جدّ بزرگوارش بود در خَلق و خُلق و منطق.


علی اكبر(ع) در ماجرای عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در كنار پدرش امام حسین(ع) بود و با دشمنانش به سختی مبارزه می كرد. شیخ جعفر شوشتری در خصائص نقل می كند: هنگامی كه اباعبدالله الحسین علیه السلام در كاروان خود حركت به سمت كربلا می كرد، حالتی به حضرت(ع) دست داد بنام نومیه و در آن حالت مكاشفه ای برای حضرت(ع) رخ داد، از آن حالت كه خارج شد استرجاع كرد: و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون » علی اكبر(ع) در كنار پدر بود، و می دانست امام بیهوده كلامی را به زبان نمی راند، سوال نمود، پدرجان چرا استرجاع فرمودی؟: حضرت بلادرنگ فرمود: الان دیدم این كاروان می رود به سمت قتلگاه و مرگ در انتظار ماست، علی اكبر(ع) سوال نمود: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمود: آری ما بر حق هستیم. علی اكبر(ع) عرضه داشت: پس از مرگ باكی نداریم.


خطیب جمعه بوئین زهرا بعد از سفارش به تقوا، حادثه ی ناگوار معدن آزادشهر استان گلستان را که به دنبال خود تلفات مالی و انسانی سنگینی را داشت و منجر به مرگ و مصدوم شدن ده ها کارگر سخت کوش این معدن شد، به محضر مقام معظم رهبری، ملت شریف ایران و خانوده های این مرحومین تسلیت و تعزیت گفته و ضمن آرزوی شفای عاجل مصدومین و مسئلت نمودن اجر و صبر برای بازماندگان، علوّ درجات و آمرزش سیئات مرحومین را از درگاه احدیت درخواست کرد.


موضوع دیگر مورد اشاره بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع كارگران و به مناسبت روز كارگر بود که حاوى نكات بسيار مهمى بود كه بخشى از آن به مسائل اقتصادى و نيازهاى روز كشور و بخشى ديگر از آن به مسائل انتخاباتى و ضرورت‏هاى آن در وضعيت كنونى كشور مربوط مى‏ شود.


محورهاى اصلى بيانات رهبر معظم انقلاب در اين ديدار به شرح زير است:


۱. اشتغال، اهمیت كارگر، اهميت توليد ملّى‏.
۲. لزوم تكريم جامعه ‏ى كارگرى و تلاش براى حفظ امنيّت شغلى‏.
۳. نظام جمهورى اسلامى بايد خيلى سپاسگزار جامعه ‏ى كارگرى باشد.
۴. هر كس در انتخابات راى بياورد بايستى از روز اوّل، همّت خود را بگمارد به مسأله ‏ى اشتغال.
۵. تصحيح يك اظهارنظر و تفكر غلط درباره عامل ايجاد امنيت كشور مبنی بر اینکه آنچه سایه ی جنگ ها را، سایه ی تعرّض دشمن را در طول این سالهای متمادی از سر کشور رفع کرده، حضور مردم بوده است.
۶. مردم سرسرى به مسأله ‏ى انتخابات نگاه نكنند.
۷. نامزدها براى خدمت به مردم، به‏ خصوص خدمت به طبقات ضعيف، وارد ميدان شوند.
۸. از قشرهاى ضعيف كشور و طبقات ضعيف كشور حمايت كنيد.
۹. اعتراض جدى رهبرى در صورت عدم رعايت اولويت‏ها.
۱۰. جز با كار جهادى و كار انقلابى نخواهيم توانست اين كشور را به سامان برسانيم‏.
۱۱. راى مردم امانت است؛ امانت مردم را حفظ كنند.
۱۲. قانون، قانون است؛ براى همه است؛ هيچ استثنائى در مورد قانون وجود ندارد.

 

موضوع دیگر مورد اشاره ی خطیب جمعه انتخابات مهم دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا بود که در این رابطه ضمن تشکر از نامزدها و طرفدارانشان که در سراسر کشور آرام آرام تنور انتخابات را داغ می کنند و مقدمات شکل گیری حماسه ای دیگر در 29 اردیبهشت ماه را فراهم می کنند، از زبان امام راحل گفته شد:


نامزدى كه حريم اسلام را در تبليغات رعايت نكند، چطور مى ‏تواند حافظ اسلام باشد؟‏


و همچنین شياطين دنبال اين هستند كه ايجاد اختلاف كنند، بگويند دو دستگى هست، البته دو تفكر هست، بايد هم باشد. دو رأى هست، بايد هم باشد. سليقه‏ هاى مختلف بايد باشد، لكن سليقه‏ هاى مختلف اسباب اين نمى ‏شود كه انسان با هم خوب نباشد. من عرض كردم مثل طلبه‏ ها كه با هم مباحثه مى ‏كنند، آن وقتى كه مباحثه مى‏ كردند، جار و جنجال جورى بود كه انسان خيال مى‏ كرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مى‏ شد، مى‏ نشستند به دوستى‏ كردن و انس. اگر در يك ملتى اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسى اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصى است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال، اين‏ها بايد باشد، لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته (و) دشمن هم بشويم. بايد دو دسته باشيم؛ در عين حالى كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم. (صحيفه امام، ج ۲۱، صص ۴۶ - ۴۷)

موضوع دیگر مورد اشاره سند جديد حماس بود که توسط خالد مشعل مسئول شاخه سياسى جنبش مقاومت اسلامى فلسطين «حماس» در يك نشست مطبوعاتى در دوحه پايتخت قطر، سند سياسى جديد اين جنبش را اعلام كرد. که در مورد آن بعضی تحلیل گران معتقدند در این جریان مبارز فلسطینی نوعی سردرگمی و انشقاق به وجود آمده است. البته با دقت در 42 بند این سند به هیچ عنوان حذف موجودیت اسرائیل ذکر نشده و این نشان می دهد که جنبش حماس سعی می کند با تاکتیک ها و تغییر و تحول در سیاستهای راهبردی خود بتواند به گونه ای بحران و مشکلاتش را مدیریت کند. مشکلاتی نظیر: 

۱- محاصره گذرگاه ‏ها، قطع برق، كاهش حقوق كاركنان‏
۲- تحميل ۳ جنگ توسط اسرائيل بر اين منطقه جمعيتى پرتراكم‏
۳- درگيرى حماس اخوانى پس از بيدارى اسلامى در كشورهاى عربى و آن اين‏كه حماس شاخه ‏اى از اخوان المسلمين است و ورودش به عرصه جنگ سوريه و حمايت اخوانى از معارضان ضد سورى‏
۴- مطرح شدن اين بحث كه حماس يك جنبش اخوانى است و اخوان يك جنبش دعوتى هستند نه مسلحانه‏


تا جايى‏ كه ارتباطش را با مصر بهبود مى‏ بخشد تا نزديكي‏ اش را از اخوان المسملين مصر مبرى سازد و سعى كند با رد ضديت با يهود، حماس را از فشارهاى غرب در گنجاندن در ليست گروه‏ هاى تروريستى برهاند.


خطیب جمعه اضافه کرد: در آينده بايد ديد اين حركت حماس اقدامى تاكتيكى جهت كاستن از فشارها بوده است يا اقدامى راهبردى در جهت سازش كه سرنوشت فتح را براى آن‏ها رقم خواهد زد.

در قسمت مناسبت ها به 17 اردیبهشت ماه؛ سالروز تشكيل بسيج سازندگى اشاره شد که فلسفه ی آن رفع محرومیت و فقر زدایی بود. در همین رابطه ضمن تقدیر و تجلیل از خدمات با ارزش این مجموعه، از لسان مبارک رهبری معظم انقلاب گفته شد:


«ميل به خدمت به مردم و تحمل سختى‏ هاى آن، نقطه ‏اى نورانى در باطن انسان است؛ آن‏ را هرچه مى‏ توانيد در جان خود گسترش دهيد و نگذاريد آفت‏ها: سودجويى، خودنمايى، تنبلى و ... آن‏ را گِل‏ اندود كند. نيتتان را خدايى نگه داريد و از او كمك بخواهيد و از همه نيروى خود براى آن مايه بگذاريد.»


امروزه فقر و محروميت از مشكلات مهم كشور محسوب مى شود. بخش عمده ‏اى از فقرا و محرومين در نواحى روستايى زندگى مى‏ كنند و عمدتاً شامل كشاورزان خرده ‏پا، كارگران كشاورز و ديگر تهيدستان هستند. بنابراين توجه به روستاها در كانون برنامه‏ ها و طرح‏هاى فقرزدايى و رفع محروميت قرار دارد. براى اثربخشى طرح‏هاى حمايتى و خدمات‏ رسانى مؤثر به فقرا و محرومين روستايى، اين طرح‏ها بايد در چارچوب برنامه‏ هاى توسعه يكپارچه‏ ى روستايى اجرا شوند. در كشور ما علي‏ رغم سابقه ‏ى زياد برنامه‏ هاى توسعه ‏ى روستايى و طرح‏هاى فقرزدايى و خدمات‏ رسانى، فقر و محروميت در روستاها ماندگار شده و قرار داشتن ۴/۲۶ درصد جمعيت روستايى كشور در زير خط فقر مبين اين موضوع است. با توجه به تجربيات گذشته و واقعيات كنونى، بازنگرى در رويكردها و راهبردهاى توسعه‏ ى روستايى و تغيير گرايش در جهت خدمت ‏رسانى هدفمند، از طريق مشاركت فقرا و تهيدستان و توانمندسازى آنان، مى ‏تواند نقش مؤثرى در تأمين نيازهاى روستاييان و كشاورزان فقير در نواحى روستايى داشته باشد.


با توجه به اين‏كه خدمت ‏رسانى و ارائه ‏ى خدمات به روستاييان و كشاورزان، به ‏عنوان مستحق ‏ترين بخش جامعه، در راستاى مبارزه با فقر بايد داراى ضوابط و منطق معينى باشد و شرايطى را فراهم آورد كه موجب خوداتكايى و حذف وابستگى آن‏ها گردد، اقدامات و تلاش‏هاى موردى و غيرمنسجم براى خدمت‏ رسانى به روستاييان و كشاورزان در اين زمينه تأثير چندانى نداشته و حتى موجب تعميم و تشديد فقر نيز مى ‏شود. بنابراين خدمت ‏رسانى و اجراى برنامه‏ هاى مبارزه با فقر بايد متكى بر راهبرد مشخصى بوده و اجراى اين‏ راهبرد در نواحى روستايى تنها در چارچوب برنامه ‏هاى جامع و يكپارچه ‏ى توسعه ‏ى روستايى تحقق خواهد يافت. به ‏همين ‏دليل است كه برخى از صاحب ‏نظران توسعه ‏ى روستايى را، نه به ‏عنوان يك هدف بلكه به ‏عنوان راهبردى براى تأمين نيازهاى اساسى مردم روستايى و مبارزه با فقر مطلق در نظر گرفته ‏اند. در کنار دولت، بسیج سازندگی هم ظرفیت خوبی برای کمک به اقشار محروم و فقیر است.


دیگر مناسبت مورد اشاره 18 اردیبهشت ماه برابر با 11 شعبان المعظم؛ سالروز ولادت باسعادت حضرت على اكبر(ع) در سال (33 ه‍ ق) و روز جوان بود که دراین رابطه خطیب جمعه متذکر این جمله ی مقام معظم رهبری شد که می فرمایند: « براى رسيدن به ايرانِ پرچمدار تمدن نوين اسلامى بايد جوانان انقلابى تربيت كرد.»


در ادامه ی این قسمت گفته شد: قرآن كريم با طرح الگوهايى از جوانان شايسته؛ همانند جوانان اصحاب كهف و برخى از پيامبران جوان الهى و يادآورى برخى از داستان‏ها و نكات اخلاقى و تربيتى، سيماى جوان شايسته و نقش آنان را در جامعه ترسيم مى‏ كند؛ مانند: تأثير پرهيزكارى و رعايت تقوا، تحصيل علم و دانش، تلاش و كوشش اجتماعى.


ايران اسلامى عزيز يكى از جوان‏ ترين كشورهاى جهان است اما يادآورى اين نكته بسيار حائز اهميت است كه دوران جوانى ماندگار نيست و اميرالمومنين على(ع) چه زيبا فرمودند كه جوانى پلى ميان كودكى و پيرى است. ايران اسلامى هميشه جوان نمى ‏ماند و اگر نتوانيم طى يكى دو سال آينده از ظرفيت و پتانسيل جوانان بهره ببريم، ديگر فرصت جبران نداريم.


مقام معظم رهبرى(دامت بركاته) بارها خاطرنشان فرمودند كه مسؤولان از ظرفيت جوانان و نخبگان بهره بگيرند و از آنان در مسؤوليتهاى مهم و اساسى استفاده كنند.


در سال‏هاى اخير كشور جوان ايران با نيروى كار جوان خود سكوى پرش و پيشرفت كشورهاى اروپايى و آمريكايى شده است. بايد كمى تأمل كرد كه ما براى جوانان چه كرده ايم. آيا مسير را براى پيشرفت و تعالى آنان مهيا و هموار نموده ‏ايم يا فقط از جوانان به نفع خود و فقط در شرايط خاص مانند زمان انتخابات بهره گرفته ‏ايم.


جوانان ايران اسلامى عزيز شايسته ی بهترين‏ها هستند و مسؤولان مى‏ بايست در حمايت از جوانان اهتمام بيشترى بورزند و نبايد فقط در همايش‏ها و رسانه ‏ها از آنان ياد كنند. نگاه مسؤولان به جوانان، مى ‏بايست نگاه واقع‏ گرايانه و آينده ‏محور باشد نه نگاه فردى و سليقه ‏اى.


پيامبر اكرم(ص) چهارده قرن پيش از جوانان در مسؤوليتهاى بهره مى‏ جست آن‏ هم در شرايط حساس و خطير آن دوران.


انقلاب اسلامى با سه ويژگى وحدت، مردمى بودن و جوان‏ گرايى شكل گرفت و به پيروزى رسيد. ايران يك كشور در حال توسعه با جمعيت جوان بالاى ۲۴ ميليون نفر است كه با كمى دقت نظر و سليقه مشاركتى و البته با فراهم كردن زيرساخت‏هاى فكرى و اجتماعى مى ‏توان از اين نيروى عظيم در راستاى نيل به اهداف نظام و توسعه قدرت ايران در عرصه‏ هاى علمى، فرهنگى، اجتماعى و سياسى بهره برد و هم روحيه خودباورى، توانمندى و اقتدار را در بين نسل آينده اين سرزمين زنده كرد. بايد به چالش‏ها، محدوديتها و توانايى‏ هاى بيش از ۲۴ ميليون جوان ايرانى با نگاه جدى‏ ترى نگريسته شود.

مناسبت بعدی مورد اشاره 18 اردیبهشت ماه؛ سالروز آزادسازی هویزه در سال (1361 ه‍.ش) بود که ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی همه ی شهدای گلگون کفن به ویژه شهدای سرافراز این عملیات، گفته شد:


شهر هويزه در ۱۰ كيلومترى جنوب غربى سوسنگرد، مركز يكى از بخش‏هاى دشت آزادگان بود كه دشمن در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق هويزه، عملاً آن ‏را محاصره كرد. هويزه به تلخى، آن روزهاى جان ‏فرسا را تحمل مى‏ كرد. اما اين پايان كار نبود. امام(ره)، خواسته بود كه خاك ايران، از يوغ دشمن آزاد گردد.


سرانجام عمليات بيت‏ المقدس در ۳۰ دقيقه بامداد روز ۱۰ ارديبهشت سال ۱۳۶۱ با رمز يا على ‏ابن‏ ابى طالب(ع) آغاز شد.


على‏ رغم مقاومت فراوان دشمن، زمانى كه حلقه محاصره هويزه تنگ ‏تر شد، نيروهاى عراقى خود را در مهلكه‏ دشوار يافته، اقدام به فرار و عقب ‏نشينى كردند. اهميت و شكوهِ اين عمليات تا حدى است كه آن‏ را نقطه عطف فتوحات سرنوشت سازِ جنگ ناميده ‏اند. هر چند اين عمليات در چهار مرحله تدوين شده بود اما آنچه منجر به آزادسازى «هويزه» شد، مرحله دوم آن بود. در اين مرحله، پادگان حميد پس از ۹ ماه بازپس گرفته شد و شهر هويزه كه به دست نيروهاى دشمن تخريب شده بود، در هجدهم ارديبهشت ‏ماه سال ۱۳۶۱، آزاد شد.


در اين حال رزمندگان سرافراز اسلام قدم به شهر هويزه گذاشتند و به تعقيب دشمن بعثى پرداختند. با انتشار خبر فتح هويزه، سران بعث همچون دفعات قبل، فرار از هويزه را جزو پيروزى‏ هاى خود به‏ حساب آورده و آن‏ را عقب ‏نشينى تاكتيكى عنوان كردند...


در اين عمليات، لشكر ۱۶ زرهى قزوين، لشكر ۲۱ پياده حمزه، لشكر ۹۲ زرهى خوزستان، تيپ ۵۸ تكاور، تيپ ۵۵ هوابرد، تيپ ۲۳ نيروى مخصوص، تيپ ۳۷ زرهى از ارتش جمهورى اسلامى ايران به همراه يگانهايى از سپاه پاسداران و نيروهايى از جهاد سازندگى در حالي‏ كه ذكر نام مولاى خود را بر زبان داشتند، «ياعلى» گويان، آنچه را كه ناممكن بود، ممكن ساختند و هيمنه دشمنِ خيال‏ پرور را درهم شكستند.


در پایان خطیب جمعه ضمن تذکر به اهمیت فوق العاده ی انتخابات در نظام جمهوری اسلامی و نقش بی بدیل آن در تحقق «مردم سالاری دینی» و تثبیت و تقویت نظام اسلامی، بر لزوم مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و گزینش نامزدهای اصلح برای ریاست جمهوری و شوراها، به بخش هایی از وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی شهر و روستا اشاره کرده و لزوم دقت مردم در انتخاب نمایندگان شوراها را یادآور شد.

پایان بخش خطبه ها، دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء، شهداء و امام شهیدان، دعا برای برطرف شدن موانع بر سر جوانان به ویژه اشتغال و ازدواج، دعا برای سلامت برگزار شدن انتخابات 29 اردیبهشت، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت مهدی(عج) و سلامتی نائب بر حـقّـش امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

دفتر امام جمعه بوئین زهرا