آداب خوب و پسنديده عيد نوروز، هيچ منافاتى با عزادارى در سوگ شهادت جانگداز سرور زنان عالم، حضرت صديقه کبرى، فاطمه زهرا(س) ندارد. لذا همگان مى توانند چنانکه سال نو را آغاز مى کنند، خانه تکانى مى کنند و... شعاير را نيز حفظ کنند.
آداب خوب و پسنديده عيد نوروز، هيچ منافاتى با عزادارى در سوگ شهادت جانگداز سرور زنان عالم، حضرت صديقه کبرى، فاطمه زهرا(س) ندارد. لذا همگان مىتوانند چنانکه سال نو را آغاز مىکنند، خانه تکانى مىکنند، به ديدار يکديگر مىروند، بزرگان خانواده و يا خويشاوندان و يا حتى افراد بهظاهر غريب و غريبه (بهويژه در آسايشگاه) را مورد عطوفت و مهربانى قرار مىدهند، از ميهمان خود با روى باز استقبال و پذيرايى مىکنند و... شعاير را نيز حفظ کنند، مجالس عزادارى را برپا کنند و اين مراسم ارزشمند و مؤثر را بهجاى آورند.
متدين کارى مىکند که «عقل» تحسين نمايد
با توجه به ابتداى دستورات و آداب دينى بر مصالح و مفاسد و توامانى آنها با حکم عقل سليم، در خصوص «عيد نوروز» و تقارن آن با «ايام فاطميه» و گاه با دهه اول محرم يا ماه مبارک رمضان، انسان مؤمن، با عقل و درايت، و بصيرت، تدبير مىکند و الزامى ندارد که حتماً آيه يا روايتى مستقيم را بياورد و بگويد: پس طبق آن بايد چنين کرد. بر اين اساس کافى است به چند نکته توجه گردد:
الف - ابتدا دقت کنيم که معناى «حلول سال نو» و سپس «عيد» چيست و اساساً «عيد نوروز» در فرهنگ ما ايرانيان و کل فارسىزبانان و پارهاى ديگر از ملل جهان چگونه است که گمان کنيم لابد در ايامى خاص چون فاطميه(ع)، با اعتقادات، گرايشات و آداب مذهبى ما مغايرت دارد؟ آيا عيد الزاماً يعنى «جشن و شادى» و جشن و شادى نيز الزاماً يعنى «بزن و برقص»؟! پس اگر چنين نيست، مغايريت و ضديتى با هم ندارند.
ب - به فرض که امورى در يک سنت و فرهنگ ملّى، با اعتقادات و احکام اسلامى يا فرهنگ و مناسبات مغايرت داشته باشد، خُب همين يعنى يک امتحان در انتخاب که فرد کدام را ترجيح مىدهد و نقش عقل اينجا معلوم مىشود. اگر انتخاب بين حلال و حرام بود، ايام و غير ايام ندارد و اگر بين دو عمل مباح بود، هر کس به علقه شديدتر خود متمايل مىشود.
ج - عيد نوروز و عزادارى در ايام فاطميه(ع)، يا دهه اول محرم يا...، همه سنّت است، يعنى آداب و رسومى است که واجب نشده است. منتهى افراد به تناسب «گرايشات، ميلها و علايق» خود به آنها اهتمام مىورزند و بديهى است که اگر امرى، مناسکى، رفتارى و يا عرفى بين اين دو مغاير بود، هر کس به هر طرف که علاقه بيشترى دارد کشيده مىشود.
د - از معصوم(ع) پرسيدند: براى شما چگونه عزادارى کنيم؟ (منظور مناسک و رفتارهاست)، فرمودند: همانطور که براى خودتان مىکنيد. اين سخن بزرگى است، يعنى خود را از ما و ما را از خود بدانيد، يعنى مثل يک خويشاوند نزديک هستيم. پيامبر اکرم(ص) فرمودند: من و على پدران اين امت هستيم «انا و على ابوا هذه الامة».
حالا سؤال اين است که اگر پدر، مادر، همسر يا فرزند کسى شب عيد نوروز از دنيا برود و يا عيد مقارن باشد با آدابىچون شب سه، هفت، چهل يا سالگرد آن درگذشته، چه مىکند و چگونه بين اين دو را جمع مىنمايد؟ آيا ضرورتى است که حتماً يکى را مورد بىتوجهى قرار داده و کنار بگذارد؟
اگر عيد نوروز مصادف باشد با حادثهاى که يک قوم يا يک شهر يا يک کشور را عزادار کرده است، چه مىکند؟ وقتى رژيم منحوس شاه، طلاب و جمع کثيرى از مردم را ترور کرد، امام(ره) اعلام عزاى عمومى کردند و مقارن بود با جشنهاى نيمه شعبان. خُب حرمت نيمه شعبان با تمام آدابش حفظ شد، اما جشن و سرور برگزار نشد. و حال آنکه نيمه شعبان، يک عيد بزرگ دينى است و نه فقط يک سنت ملّى، اما وقتى مقارن با يک عزاى عمومى و ناراحتىدل مردم شد، حدود هر کدام رعايت شد، با در نظر گرفتن الويتها. اين يعنى کار عقل.
ه - آداب حسنه عيد نوروز، مثل نظافت (يا همان خانهتکانى)، نو کردن به حد توان، صله ارحام و ديد و بازديد ديگران، احتمالاً سفر و استفاده از طبيعت و...، هيچيک با عزادارى اين ملت در ايام فاطميه، منافات ندارد، هر چند که برخى سعى دارند حتماً اين دو موضوع را مقابل هم قرار دهند و سوء استفاده تبليغاتى در جنگ روانى عليه مردم بکنند.
چه اشکالى دارد که يک نفر صبح به ديد و بازديد رود و شب نيز مثلاً به مسجد يا هيئت برود، سخنرانى گوش کند و عزادارى هم بکند؟ چه اشکالى دارد اگر ميهمانى به خانهى او آمد، از او با روى خوش و به حد توان پذيرايى نمايد، از آمدنش ابراز خوشنودى و خوشحالى کند و حال آن که هر دو عزادار نيز هستند و به هم تسليت هم مىگويند؟
اما اگر عدهاى گمان کردند که حتماً بايد در عيد بزن و برقصى هم باشد، اينها در غير ايام عزادارى نيز کارى سفيهانه، عملى لغو و فعلى حرام است و ارتکاب به آن در چنين ايامى، نشان بيشترى از غفلت دارد و اگر خدايى ناکرده بهصورت علنى شد، بار منفىاش بيشتر مىشود و بىحرمتى به مناسک مذهبى از يک سو و به حقوق مردم از سوى ديگر است.
چند روايت
- پيامبر اکرم(ص): «إنَّ بِشرَ المُؤمِن فى وَجهِهِ وَ قوتَهُ فى دينِهِ وَ حُزنَهُ فى قَلبِهِ». شادى مؤمن در چهره اوست و قوت او در دينش و اندوه او در دلش. (شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غررالحکم و درر الکلم ج2، ص 505، ح3454)
- امام صادق عليهالسلام: شيعيان ما پارهاى از وجود ما هستند واز زيادى گِل ما آفريده شدهاند؛ آنچه که ما را بدحال يا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند. (بحار الانوار، ج65، ص 24)
- امام حسن عسکرى(ع): «ليْسَ مِنَ الادبِ إظْهارُ الفرَحِ عِندَ المَحزونِ»؛ اظهار شادمانى پيش انسان غمگين، از ادب نيست. دور از ادب است. (بحارالانوار، ج75، ص 374)
حضور پرشور در مجالس فاطميه
اگر در سالهاى گذشته بهدليل مشغلههاى کارى از برپايى يا حضور مستمر و مداوم در مراسمات اهل بيت(ع) محروم بوديم، امسال با توجه بيشترى به برپايى مجلس ذکر و ياد مصائب فاطمه زهرا(س) کمر همت ببنديم، چراکه برپايى اينگونه مجالس يا شرکت در آنها، حکايت از محبت قلبى نسبت به خاندان رسول خداست که خداوند ابراز آنرا از جانب مؤمنين واجب دانسته و در قرآن کريم مىفرمايد: «(اى پيامبر!) بگو من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىکنم، جز دوست داشتن اهلبيتم».
و البته اگر اين «محبت» با رنگ و بوى فاطمه(س) مأنوس شود، در جاهاى مختلف به فرياد ما خواهد رسيد تا آنجا که رسول خدا(ص) به سلمان فارسى فرمود: «اى سلمان! محبت به فاطمه در صد جا به درد مىخورد: از جمله آنها: هنگام مرگ، عالم برزخ، در پاى ميزان، عرصات محشر، پل صراط و محاسبه اعمال است». اين حديث مىرساند که عشق و علاقه به فاطمه(س) در عرصات محشر نيز نجاتدهنده است.
چند نکته کاربردى
1. بهتر است در ديد و بازديدها بهجاى کلمه «تبريک» يا «مبارک» از عباراتى چون «سال خوبى داشته باشيد» يا «سال پرخير و برکتى داشته باشيد» يا «نوروزتان فاطمى» استفاده کنيم.
2. شايسته است در مهمانىهاى مقارن با ايام فاطميه از آجيل استفاده نکنيم، چراکه در هيچ خانه سوگوارى به ميهمانان آجيل تعارف نمىکنند.
3. با نشاط باشيم، ولى از شادىهايى که از آن به لهو و لعب تعبير مىشود پرهيز کنيم.
4. نيکو است امسال بيش از هر سال ديگرى مادرانمان را تکريم کنيم و از مادران شهدا غافل نشويم.
5. سزاوار است مجالس خانگى در منازلمان برپا کنيم - حتى به مدت يک شب- و از همسايهها و فاميل جهت شرکت در اين مجلس دعوت کنيم.
6. زيبا است اگر با خانواده بناى سير و سفر داريم، «مقصد» را از شهرهاى مذهبى همچون «مشهد، قم، شيراز و...» انتخاب کرده يا به سفرهاى زيارتى «راهيان نور» برويم.
سخن پايانى
امسال شيعيان جهان، نوروزشان را برپا مىکنند اما جشن و سرور ندارند و در اين ايام از ياد دختر رسول خدا و «ايام فاطميه» لحظهاى غافل نمىشوند، غم شيعه با آجيل و لباس نو و... التيام نمىيابد و آرام نمىگيرد، آرامش در ظهور مهدى(عج) فرزندى از فرزندان زهراست، او که بيايد «روزمان»، نو مىشود و عيد نوروز واقعى را جشن مىگيريم.
شعرى از استاد سازگار در تقارن نوروز و فاطميه
اين شعر در آستانه آغاز سال 92 سرورده شده که هر دو دهه فاطميه در فروردين واقع شده بود و امسال مىتواند براى ايام فاطميه دوم مناسب باشد:
نوروز مانند شب تار است ياران
چشم بهار از گريه خونبار است ياران
جايى که اشک مصطفى از ديده جارى است
گل هم به چشم دوستان خار است ياران
تبريک در ماه غم زهرا حرام است
مهدى از اين تبريک بيزار است ياران
بىمعرفت باشم اگر تبريک گويم
وقتىکه پيغمبر عزادار است ياران
تبريک چون گويم که دخت مصطفى را
خون جگر جارى به رخسار است ياران
زهراست بر ما مادر و بايد بدانيم
مادر به ما، در حشر غمخوار است ياران
بلبل شده در بوستان همناله با گل
گل، زارتر از گل به گلزار است ياران
ما چون خريدار غم زهرا نباشيم
زهرا غم مارا خريدار است ياران
روزى که از فرزند مادر مىگريزد
زهرا براى شيعيان يار است ياران
دريايى از خون جارى از چشم تر ماست
نوروز ايام عزاى مادر ماست.