مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا

تاريخ:  21  آبان  1395  شمسي، مصادف با  11  صفر المظفر 1438  قمري، برابر با  11  نوامبر  2016  ميلادي

خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 

خطبه اول:

دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 111 سوره ی مبارکه توبه که خداوند متعال در این آیه فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ اشْتَري‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفي‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِکُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ : خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟ اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این است آن پیروزی بزرگ!»

یک تجارت بى نظیر:

از آنجا که در آیات گذشته درباره متخلفان و جهاد سخن به میان آمد، در این دو آیه مقام والاى مجاهدان با ایمان، با ذکر مثال جالبى بیان شده است.

در این مثال خداوند خود را خریدار و مؤ منان را فروشنده معرفى کرده و مى گوید (خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریدارى مى کند و در برابر این متاع، بهشت را به آنان مى دهد) (ان الله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة).

و از آنجا که در هر معامله در حقیقت (پنج رکن اساسى) وجود دارد که عبارتند از: خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و سند معامله، خداوند در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است. خودش را (خریدار) و مؤ منان را (فروشنده) و جانها و اموال را (متاع) و بهشت را (ثمن) (بها) براى این معامله قرار داده است. منتها طرز پرداخت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان مى کند: (آنها در راه خدا پیکار مى کنند، و دشمنان حق را مى کشند و یا در این راه کشته مى شوند و شربت شهادت را مى نوشند) (یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون). در حقیقت دست خدا در میدان جهاد براى تحویل گرفتن این متاع اعم از جان و یا اموالى که در جهاد مصرف مى شود آماده است! و به دنبال آن به (اسناد) معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده مى فرماید: (این وعده حقى است بر عهده ی خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات، انجیل و قرآن آمده است) (وعدا علیه حقا فى التورات و الانجیل و القرآن). البته با توجه به تعبیر (فى سبیل الله) به خوبى روشن مى شود که خداوند خریدار جانها و تلاشها و کوششها و مجاهدتهاایست که در راه او صورت مى گیرد یعنى در راه پیاده کردن حق و عدالت و آزادى و نجات انسانها از چنگال کفر و ظلم و فساد. سپس براى تأکید روى این معامله بزرگ اضافه مى کند (چه کسى وفادارتر به عهدش از خدا است؟ (و من اوفى بعهده من الله). یعنى گر چه بهاى این معامله فوراً پرداخته نمى شود، اما خطرات نسیه را در بر ندارد! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بى نیازى از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است، نه فراموش مى کند، نه از پرداخت عاجز است، و نه کارى بر خلاف حکمت انجام مى دهد که از آن پشیمان گردد و نه العیاذ بالله خلاف مى گوید، بنابراین هیچگونه جاى شک و تردید در وفادارى او به عهدش، و پرداختن بها در راس موعد، باقى نمى ماند.

و از همه جالبتر اینکه پس از انجام مراسم این معامله، همانگونه که در میان تجارت کنندگان معمول است، به طرف مقابل تبریک گفته و معامله را معامله پر سودى براى او مى خواهد و مى گوید: (بشارت باد بر شما به این معامله اى که انجام دادید) (فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به). و این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همه شما است) (و ذلک هو الفوز العظیم).

نظیر همین مطلب به عبارات دیگرى در سوره صف، در آیات 10 و 11 آمده است، آنجا که مى فرماید: «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم على تجارة تنجیکم من عذاب الیم تؤ منون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون» «یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجرى من تحتها الانهار و مساکن طیبة فى جنات عدن ذلک الفوز العظیم.»

در اینجا انسان از این همه لطف و محبت پروردگار در حیرت فرو مى رود، خداوندى که مالک همه عالم هستى، و حاکم مطلق بر تمام جهان آفرینش است، و هر کس هر چه دارد از ناحیه او دارد، در مقام خریدارى همین مواهبى که به بندگان بخشیده بر مى آید و اعطایى خود را به بهایى صد چندان مى خرد.

عجیب تر اینکه جهادى که باعث سربلندى خود انسان و پیروزى و افتخار هر قوم و ملتى است، و ثمراتش سرانجام به خود آنها باز مى گردد، به عنوان پرداخت این متاع شمرده است. و با اینکه باید در مقابل متاع و بها معادله اى باشد این تعادل را نادیده گرفته و سعادت جاویدان را در برابر یک متاع ناپایدار که به هر حال فانى شدنى است (خواه در بستر بیمارى و خواه در میدان جنگ) قرار داده. و از این مهمتر، با اینکه خدا از همه راستگویان راستگوتر است و نیاز به هیچگونه سند و تضمینى ندارد، مهمترین اسناد و تضمینها را براى بندگانش قائل شده است. و در پایان این معامله بزرگ به آنها تبریک مى گوید و بشارت مى دهد، آیا لطف و محبت و مرحمت از این بالاتر تصور مى شود؟! و آیا معامله اى از این پرسودتر وجود دارد؟ لذا در حدیثى از جابر بن عبدالله انصارى مى خوانیم هنگامى که آیه فوق نازل شد، پیامبر اکرم(ص) در مسجد بود، حضرت آیه را با صداى بلند تلاوت کرد و مردم تکبیر گفتند، مردى از انصار پیش آمد از روى تعجب از پیامبر(ص) پرسید: راستى این آیه بود که نازل شد؟ پیامبر خدا فرمود: آری، مرد انصارى گفت: (بیع ربیح لا نقیل و لا نستقیل): چه معامله پر سودى؟ نه این معامله را باز مى گردانیم و نه اگر بازگشتى از ما بخواهند مى پذیریم!

خطیب در ادامه افزود: دنیا، بازار است و مردم در آن معامله‏ گر:

فروشنده، مردم ‏اند و خریدار خداوند. متاعِ معامله، مال و جان است و بهاى معامله بهشت. اگر به خدا بفروشند، سراسر سود و اگر به دیگرى بفروشند، یکسره خسارت است.


معامله با خدا چند امتیاز دارد:


1- خود ما و توان و دارایى ما از اوست، سزاوار نیست که به جز او بدهیم.


2- خداوند، اندک را هم مى‏ خرد. «مثقال ذرّة خیراً یره»


3- عیوب جنس را اصلاح مى‏ کند و رسوا نمى ‏سازد.


4- به بهاى بهشت مى خرد. خداوند در خریدن وارد مزایده مى‏ شود و نرخى را پیشنهاد مى‏ کند که فروختن به غیر او احمقانه و خسارت است.


امام صادق‏(ع) مى ‏فرماید: «براى بدنهاى شما جز بهشت، بهایى نیست، پس خود را به کمتر از بهشت نفروشید.»

وقتی معامله با خداست باید متوجه باشیم که:


1- با داشتن خریدارى همچون خدا، چرا به سراغ دیگران برویم؟ «انّ اللَّه اشترى»


2- خداوند، تنها از مؤمن خریدار است، نه منافق و کافر. «من المؤمنین»


3- در پذیرش الهى، جهاد با جان بر جهاد مالى مقدّم است. «انفسهم واموالهم»
(جان را همه دارند، ولى همه مال وثروت ندارند)


4- بهشت، در سایه ‏ى جهاد و شمشیر و تقدیم جان و مال به خداوند است. «لهم الجنّة یقاتلون فى سبیل اللَّه»


5 - اگر هدف از جهاد، خدا باشد، کشته شدن یا نشدن، تفاوتى نمى ‏کند. «یقاتلون فى سبیل اللَّه فیَقتلون و یُقتلون»


6- مؤمن همواره آماده‏ى رفتن به جبهه است. «یقاتلون» (فعل مضارع، نشانه‏ى استمرار وتداوم است)


7- هدف مؤمن از جنگ، ابتدا نابود کردن باطل و اهل آن و سرانجام شهادت است. «یَقتلون و یُقتلون»


8 - در معامله با خدا، سود یقینى و قطعى است. «وعداً علیه حقّاً» در مزایده با خداوند هرچه هست حقّ و به سود انسان است، بر خلاف دیگران که یا قصد جدّى نیست یا بى‏ انگیزه ‏و دروغ است، یا غلو، یا از روى هوس و یا براى طرد کردن رقیب است.


9- ارزش جهاد، مجاهدان و شهیدان، مخصوص اسلام نیست، در تورات و انجیل هم مطرح است. و اگر امروزه در آن کتاب‏ها نیست، نشان تحریف آنهاست. «فى التورات والأنجیل»


10- گرچه ما بر خدا حقى نداریم، امّا خداوند براى ما بر عهده‏ ى خودش حقوقى قرار داده است. «وعداً علیه حقّاً»


11- معامله یک عقد لازم است که وفا به آن واجب است. «وعداً، حقّاً، اوفى‏»


12- خداوند مجاهدان مخلص را طرف معامله‏ ى خود قرار داده است. «بایعتم» و نفرمود: «بعتم»


13- بهترین بشارت، تبدیل فانى به باقى و دنیا به آخرت است و غیر آن خسارت و حسرت است. «فاستبشروا»


14- در کنار انتقاد از منافقانِ جهادگریز، باید از مؤمنانِ مجاهد تقدیر و تشکّر شود. «فاستبشروا»


15- بالاترین رستگارى تنها در سایه‏ ى معامله با خداست. «ذلک هو الفوزالعظیم»

 

خطبه دوم:

سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگینامه ی شهید حاج طیّب رضایی از شهدای ایام ستمشاهی با اشاره به فرازهایی از زندگی پر فراز و نشیب این بزرگمرد در دو مرحله ی قبل و بعد از توبه ی ایشان که در ایام جوانی چاقو همراه همیشگی او و دعوا و لوتی مَنِشی سبکِ زندگیِ او بود ولی بعد از بازگشت از این راه که به برکت عشق به امام حسین(ع) و توجه آن بزرگوار بوده است، راه سعادت و عزّت و سلامت را در پیش گرفت تا آنکه همچون حُرّ عاقبت به خیر و روسفید از دنیا رفت. همچنین در همین قسمت به فرازهایی از زندگی سراسر نور مفسّر کبیر قرآن علامه طباطبایی(ره) در آستانه ی 24 آبان ؛ سالروز رحلت آن عالم ربّانی و فرزانه و فیلسوف حکیم اشاره شد.


بعد از توصیه به تقوا خطیب جمعه به موضوعات ذیل اشاره کرد.


1) شرايطى كه اكنون به ‏لحاظ بين‏ المللى و منطقه‏ اى و داخلى، در مواجهه با جبهه ی استكبار به سركردگى آمريكاى جهانخوار و مستكبر با آن مواجه هستيم، شرايط ويژه و فوق ‏العاده مناسبى است تا علي‏رغم ذهنيت و يا باور غلط برخى، مبنى بر ابرقدرتى آمريكا و لزوم ارتباط با اين نظام پوسيده و رو به اضمحلال، ضمن افشاى چهره ی واقعى نظام سلطه به رهبرى آمريكا، ماهيت پلشت و شوم اين رژيمى كه بيشتر در اسارت صهيونيزم بين ‏الملل و غولهاى وحشى سرمايه ‏دارى يهودى قرار دارد را براى افكار عمومى داخل و خارج كشور تبيين و آشكار نمائيم. چه آن‏كه:

اولاً بى ‏نتيجه ماندن مذاكرات هسته اى و نافرجامى برجام كه بر اثر بدعهدى آمريكاى توطئه ‏گر و فريبكار كه از همان ابتدای مذاكرات معلوم بود هدف اصلى‏ شان، تغيير در رفتار و ذائقه مردم ايران و سپس تغيير در مواضع و در نهايت براندازى جمهورى اسلامى بود نه يك معامله پاياپاي و به‏ گمان برخى مسؤولان بازى بُرد بُرد! تا جايى‏ كه امام خامنه ‏اى(مدظله ‏العالى) در يكى از سخنرانى‏ هاى اخيرشان فرمودند: «حدود ۲ سال پيش گفتيم، ملت به ‏عنوان يك تجربه، به مذاكرات هسته ‏اى نگاه خواهد كرد تا ببيند آمريكائيها در عمل چه‏ كار خواهند كرد و حالا مشخص شده كه آن‏ها برخلاف وعده‏ هاى خود، هم‏چنان به توطئه و فريب مشغولند.» و وقتى صحبت از تحريمهاى جديد و يا صحبت از تدريجى برداشتن تحريمها گرديد؛ مقام معظم رهبرى هوشمندانه اين سؤال را مطرح فرمودند كه: «تحريمها بايد يكباره برداشته مى ‏شد چرا اكنون بحث رفع تدريجى مى‏ شود؟» كه البته پاسخ اين سؤال را بايد مسؤولان وزارت خارجه و مروّجان ديپلماسى خنده، به افكار عمومى داخل بدهند.


آمريكائيها وقتى از طرفى، ايستادگى ملت بزرگ ايران بر روى آرمانهاى انقلابش را ديدند و از طرفى خود را براى رسيدن به اهداف شوم براندازى نظام اسلامى و به چالش كشيدن اصول پايه ‏اى انقلاب، ناكام يافتند، علي‏رغم اصرار ايران بر اجراى تعهدات برجام و عمل زودهنگام به تعهدات، تا سرحد تعطيلى برخى مراكز هسته ‏اى؛ ولى متأسفانه مسؤولان بى‏ منطق و فريبكار آمريكا، يا صحبت از تحريمها و فشارهاى جديد و بهانه ‏تراشى بر سر راه تعاملات و مبادلات اقتصادى و بانكى با ديگر كشورها را نسبت به كشورمان مطرح نمودند و يا سخن از تدريجى برداشتن تحريمها و يا آن‏كه وقيحانه اعلام كردند كه ايران بايد تغيير مواضع در خصوص حوادث منطقه، به‏ ويژه عراق، سوريه، يمن، لبنان، فلسطين و... مى ‏داد و چون اين اتفاق نيفتاده است، لذا اميدى به ايران نيست! اينجا بود كه نه تنها سركيسه را شل نكردند و اموال و سرمايه ‏هاى بلوكه‏ شده ملت ايران را آزاد ننمودند كه با كمال بى ‏شرمى، سخن از رفع تدريجى تحريمها به‏ ميان آورده و همزمان نيز از برجام ۲ و ۳ سخن بر زبان راندند و متأسفانه علی‏رغم اين تجربه ی نافرجام، برخى در داخل نيز از برجامهاى ديگرى خبر دادند كه البته به قول يكى از صاحب‏ نظران: «مطرح ‏كنندگان برجام ۲، يا آمريكا را نشناختند يا تجاهل مى‏ كنند، چرا كه آمريكايى‏ ها اگر بتوانند ما را فريب دهند، لحظه ‏اى دريغ نمى ‏كنند همان‏ طور كه در برجام ۱ نيز لحظه‏ اى از فريبكارى دست بر نمى‏ دارند. اگر همه محورهاى مدّ نظر رهبر انقلاب در مذاكرات رعايت مى‏ شد، قضايا جور ديگرى مى‏ شد.»


و چه زيبا و قاطع، امام خمينى(ره) در جريان تسخير لانه ی جاسوسى آمريكا فرمودند: «ما شعار مرگ بر آمريكا را در عمل جوانان قهرمان و مسلمان، در تسخير لانه فساد و جاسوسى آمريكا تماشا كرده‏ ايم.» و در بيانى، امام خامنه‏ اى(مدظله) نيز، ماهيت شعار مرگ بر آمريكا را نه احساسى، بلكه از روى منطق و عقلانيت دانستند و البته گذر زمان به ‏خوبى اين واقعيت را نشان داد كه نمونه بارز افشاى چهره ی مرموز اين ابرقدرت متكى به زر و زور و فتنه‏ گرى كه جز به منافع و امنيت خود و اسرائيل نمى ‏انديشد، در جريان برجام و پسابرجام به‏ روشنى براى همگان آشكار گرديد و بر تجربه سياسى ملت و دولت ايران در مواجهه با آمريكا افزوده شد.


ثانياً واقعيت دولت و كشور آمريكا است كه در جريان تبليغات انتخابات و به‏ ويژه مناظره ‏هاى دو نامزد رياست جمهورى آمريكا يعنى خانم كلينتون و پيروز انتخابات آقاى ترامپ هرچند جنون‏وار و ناپرهيزانه اما از باب «عدو شود سبب خير، گر خدا خواهد»، تا سرحد خودزنى، به قول قديمى ‏ها پته ی همديگر را روى آب ريختند و اين‏ بار نه از زبان شخصيتهاى مخالف آمريكا، بلكه از زبان دو نامزد رياست جمهورى آمريكا كه مورد حمايت ۲ جريان دمكرات و جمهورى ‏خواه يعنى به ‏اصطلاح عقلاي پرمدعاى آمريكا كه در مجلسين اين كشور قرار دارند، پرده ‏ها كنار زده مى ‏شود و چهره واقعى كشور آمريكا و جامعه آمريكايى، علي‏رغم تبليغات دروغين گذشته رو می ‏شود. واقعيت‏هايى كه متأسفانه در برخى رسانه‏ هاى داخلى كشور، انگيزه ‏اى براى نشر آن نمى‏ يابيم، علت چيست، خدا مى‏ داند! در حالى‏ كه بهترين شرايط براى روشنگرى و در نهايت، گرفتن آخرين نفسهاى اين ابرقدرت بى‏ قدرت، به‏ دست خودشان فراهم گرديده است. چه زيبا فرموده است خداى متعال: «و لاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنين» و يا در جاى ديگر مى ‏فرمايد: «ولن‏يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا» و امام صادق(ع) نيز در ضمن فرمايشى مى ‏فرمايند: «من تكبر خفضه الله»؛ تكبر و استكبار جز ذلت و خوارى و پستى و اضمحلال، عاقبتى ندارد.
به فضل الهى زمينه‏ هاى فروپاشى جبهه استكبار و زدن سر آن كه آمريكاست، فراهم گرديده است. كافى است به بخشى از مطالب مطروحه از ناحيه دو نامزد رياست جمهورى به ‏ويژه رئيس ‏جمهور منتخب و البته برخى چهره‏ هاي تراز اول آمريكا همچون جان‏ كرى كه گفت: «ما خجالت مى ‏كشيم كه از دمكراسى دم بزنيم.» و در رابطه با فرايند تبليغات انتخابات رياست جمهورى آمريكا مى‏ گويد: «اعتبار انتخابات آمريكا، با اظهارنظرهاى شرم‏ آور، زير سؤال رفته است.» توجه نمایيم.

و اما نمونه ‏اى از اين اظهارنظرهاى شرم ‏آور، به قول آقاى جان كرى و يا اعترافات را ذيلاً مرور مى ‏نمایيم:
- ۲۰ تريليون دلار بدهى داريم و جاده ‏ها و زيرساخت‏ هاى ما فرسوده و نابود شده ‏اند.
- سياستمداران آمريكا يك مشت احمق ‏اند.
- آمريكا يعنى فقر و خشونت در داخل، جنگ و ويرانى در خارج.
- جرايم خشونت ‏آميز در كشور بيداد مى ‏كند و آمار قتل در شهرهاى بزرگ فاجعه است.
- بسيارى از مردم در حلقه ‏هاي خشونت، هراس و فقر گرفتار شده ‏اند.
- شهرهاى كوچك كشور كاملاً فراموش شده ‏اند.
- آمريكا به ‏شدت دچار دو دستگى شده است. دو گروه در كشور وجود دارند، نخست طبقه حاكم كه از همه نوع رفاهى برخوردارند و گروه دوم هم عامه مردم هستند.
- هر روز دست ‏كم ۲۰ كهنه ‏سرباز در آمريكا اقدام به خودكشى مى كنند.
- ميزان قتل در حال حاضر در آمريكا، طى ۴۵ سال گذشته بى ‏سابقه است.
- روز ۸ نوامبر (۱۸ آبان) بايد مراقب باشيم، چون قرار است آراى مردم دستكارى شود.
- ما سال گذشته تقريباً هشتصد ميليارد دلار كسرى بودجه در زمينه تجارت داشتيم كه اين باورنكردنى است.
- نظرسنجى خبرگزارى آسوشيتدپرس: بى‏ اعتمادى ۹۰ درصدى مردم آمريكا نسبت به نظام سياسى كشور.
- طبق قانون بيمه و درمان، هزينه ‏ها در آمريكا سر به فلك مى‏ كشد.
- كشور آمريكا در حال مردن است.
- افزايش قتل و ناامنى تا جايى‏ كه آمار ۳۳ هزار قتل در سال را كه توسط اسلحه نشان مى ‏دهد.
- ۷۰درصد مردم نسبت به رسانه ‏هاى آمريكا بى‏ اعتماد هستند.
- نقش تعيين ‏كننده پول و سرمايه در نتايج انتخابات آمريكا.
- بيش از ۴۲ ميليون آمريكايى از گرسنگى رنج مى‏ برند.


اين‏ها تنها بخشى از اعترافات نامزدهاى رياست جمهورى آمريكا بود كه در مقطع تبليغات انتخاباتى، رسماً اعلام كردند، هرچند، فاجعه، فراتر از اينهاست تا جايى كه يكى از صاحب ‏نظران داراى نفوذ در آمريكا مى‏ گويد: «درخت دمكراسى در آمريكا ۲۰۰ ساله شده است و نياز به اصلاح دارد و اصلاح هم نياز به خون!» در هر حال اين است واقعيت آمريكا كه از آن در رسانه ‏هاى امپرياليستى غولى ساخته ‏اند، حال چگونه می ‏توان به نظامى اميد بست كه خودش در درونش با چالشهاى جدى و بعضاً غيرقابل حل مواجه است و البته بايد باور داشت كه آمريكا، ابرقدرت خيالى بيش نيست!

خطیب در تکمیل این قسمت گفت: سه شنبه اين هفته پس از روزها چالش و افشاگرى، نهايتاً انتخابات آمريكا برگزار گرديد. ابتدا شايسته است نكات برجسته در انتخابات اخير آمريكا را فهرست نماييم: نارضايتى مردم آمريكا از هر دو نامزد آشكار است و به ‏صراحت بيان مى‏ شود كه آن‏ها ميان گزينه بد و بدتر يكى را انتخاب مى ‏كنند (۸۰ درصد انتظار مثبتى از انتخابات ندارند). چنان‏چه صدها آمريكايى با حضور در خيابان‏هاى واشنگتن دى سى عليه نامزدهاى انتخابات رياست‏ جمهورى اين كشور تظاهرات كردند. تكرار انتخابات دو حزبى و مجبور بودن مردم براى انتخاب صرفاً ميان دو گزينه، حق مردم را زير سؤال برده است و نوعى دمكراسى نمايشى را اثبات كرده است. مسأله تقلب در انتخابات آمريكا در اين نوبت مورد تصريح قرار گرفته است. ابهام ‏سازى در نتايج انتخابات از سوى ترامپ با استناد به برخى اخبار و گزارش‏ها مبنى بر اين‏كه ساختار آمريكا به دنبال كلينتون است، مورد توجه قرار گرفت. عدم مردمى بودن نامزدها و تحميلى بودن آن‏ها با استناد به سخنان ترامپ و كلينتون كه هيچ اشاره ‏اى به بحران‏هاى آمريكا يعنى تبعیض و فقر و نژادپرستى عليه سياه ‏پوستان ندارند؛ كاملاً آشكار است. فساد اخلاقى و مالى هر دو نامزد به ‏عنوان نشانه فاسد بودن ساختار حاكم بر آمريكا كه برگرفته از نظام سرمايه ‏دارى است در اين نوبت كاملاً بروز يافته است. شواهد نشان مى‏ دهد كه اوباما هم مانند بوش با ناكامى كاخ سفيد را ترك مي‏ كند، اين امر از سوى بعضى تحليل‏ گران به ‏عنوان نشانه ی زوال ساختارى آمريكا ارزيابى شد. هر دو نامزد دموكرات و جمهوري‏ خواه عليه ايران نگاه منفى روشنى را ابراز كردند.


اين نكته كه راى الكترال نه به‏ عنوان راى نخبگان بلكه عاملى براى ناديده گرفتن راى مردم است در اين نوبت برجسته ‏تر شد. چنان‏كه با راى الكترال از يك‏سو تنها چند ايالت سرنوشت انتخابات را تعيين مى‏ كنند و از سوى ديگر راى الكترال يعنى ناديده گرفتن راى مردمى كه در يك ايالت به يك نامزد راى داده ‏اند. به‏ عنوان مثال اگر در يك ايالت با ۱۰ الكترال ۶۰ درصد به يك نامزد و ۴۰ درصد به يك نامزد راى داده باشند، تمام راى التكرال به نامزد ۶۰ درصدى مي ‏رسد و راى آن ۴۰ درصدى‏ هاى ناديده گرفته مى‏ شود. وابستگى نامزدها به خارج، نشانه غير مردمى بودن آن‏هاست؛ چنان‏كه ترامپ از لابى‏ هاى صهيونيستى كمك گرفته و هيلارى نيز رسماً عنوان شده كه از قطر، عربستان، امارات و صهيونيست‏ها كمك انتخاباتى دريافت كرده است.


2) اشاره به برگزارى نمايشگاه بيست و دوم مطبوعات و خبرگزارى ‏ها در هفته ی گذشته با این توضیحات:


 ۱- دنياى امروز با رسانه ‏ها اداره مى ‏شود، اگر دنياى استكبار كه اين همه در عالم جنايت مى‏ كند، پشتوانه‏ هاى رسانه ‏اى نداشت و دستمزدبگيران مزدور فضا را براى آن‏ها فراهم نمى‏ كردند و اگر فيلم سازان شهوت‏ پرست دنيادوست فضا را آسان نمى‏ كردند، اينقدر نمى‏ توانستند جنايت كنند.


۲- رسانه يكى از مهم‏ترين ابزارهاى ترويج و نشر ارزش‏هاى دينى است. يك نظام دينى بايد از وجود رسانه ‏هايى قدرتمند و تأثيرگذار با اتكا به ارزش‏ها به مبانى دينى برخوردار باشد. بخشى از وظايف نظام دينى ترويج افكار و ارزش‏هاى دينى است.


۳- وقتى ما در معارف دينى‏ مان داريم كه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، اين قوه تنها قوه نظامى نيست بلكه هر آن‏ چيزى است كه يك نظام اسلامى را مى ‏تواند در مقابل انواع و اقسام هجمه ‏ها مقاومت ببخشد و امروز رسانه يكى از مهم‏ترين مؤلفه‏ هايى است كه مى ‏تواند نظام را در برابر اين‏گونه حمله ‏ها مقاوم كند.


۴- آشكارسازى واقعيت‏ها، اتفاقات و تنوير افكار عمومى از ديگر اهداف مهم رسانه‏ هاى انقلابى است تا حصار و سانسور رسانه ‏هاى غربى و امپرياليسم خبرى در جهان را بشكند و در اين مسير برنامه ‏ريزى ويژه ‏اى بايد صورت گيرد.


۵- در رسانه‏ هاى انقلاب آرمان‏هاى انقلاب را در جامعه و جهان برجسته كنيم كه اساس آن استقلال، آزادى، عزّت ملى، معنويت، اعتماد به نفس و ترويج فرهنگ دينى است. مبارزه با نظام سلطه جزو اصول خدشه ‏ناپذير انقلاب اسلامى است و رسانه‏ ها در اين‏ راستا نقش مهم و رسالت ويژه ‏اى را براى خود در نظر بگيرند.


۶- در اين دوران كه تمام قدرت‏ طلب‏ هاى دنيا، رسانه را به بالاترين وجه ممكن در اختيار گرفته ‏اند و از تمام قابليت‏هايى كه در آن نهفته است براى رسيدن به اهدافشان استفاده مى‏ كنند، بايد در مقابل براى دفاع و نيز هجمه بر دشمن در جاى مناسب مجهز باشيم، صداقت و امانت، دلسوزى و درايت را رأس كار خود قرار دهيم.‏

خطیب در تکمیل این قسمت گفت: يك رسانه ارزشى و انقلابى بايد سه ويژگى داشته باشد. اولين ويژگى آن شناختن صحيح ارزش‏هاى انقلاب است؛ اگر كسى نسبت به اين ارزش‏ها شناختى نداشته باشد طبيعى است كه نمى ‏تواند در اين مسير گام بردارد. ويژگى دوم وجود يك عزم و اراده جدى براى دفاع از اين ارزش‏هاست و آخرين ويژگى آن تجهيز به توانمندى‏ هاى حرفه‏ اى مي ‏باشد تا بتواند در برابر هجمه‏ هاى فرهنگى، منطقى و عقلايى دفاع بكند؛ هر كدام از اين سه ويژگى كه در آن خللى پيش بيايد، آن رسانه در دفاع از ارزش‏ها دچار نقصان مى‏ شود و چه ‏بسا فعاليت آن رسانه آثار سوء داشته باشد. در پایان این فراز از خطبه خطیب از دست اندرکاران عرصه ی مطبوعات و خبرگزاریها تقدیر و تجلیل نمود.


3) بر اساس برخى خبرهاى منتشره در رسانه ‏هاى مكتوب و مجازى، دولت و اتحاديه اروپا درصدد افتتاح دفترى براى اتحاديه مذكور در تهران هستند و معاون وزير خارجه اعلام نمود در چند ماه آينده اين ‏كار انجام خواهد شد.

چندى پيش نيز «قانون گسترش روابط با ايران» در پارلمان اروپا به تصويب رسيد كه شروط آن براى هر ايرانى شرم ‏آور خواهد بود. روزهاى گذشته نيز رسانه‏ هاى اصلاح ‏طلبان ضمن پرداخت پرشعف و مشتاقانه به موضوع، سياست آمريكاستيزى را نيز ترك ‏برداشته اعلام كردند اما آنچه مسؤولان مربوطه به آن در افكار عمومى نمى ‏پردازند چرايى ايجاد اين دفتر است. اكنون كشورهاى اروپايى در ايران داراى سفارت هستند و تعاملات با آنان برقرار است. كنش جمعى آنان نيز توسط سفارت كشورى كه نمايندگى دوره ‏اى آنان را به ‏عهده دارد، انجام مى ‏شود و معمولاً اعتراض‏هاى احتمالى دولت ايران به مواضع اتحاديه اروپا با احضار سفير كشورى كه رئيس اتحاديه است، صورت مى‏ گيرد. حال بايد پرسيد ما در رابطه با اروپا چه خلأاى داريم كه با اين دفتر درصدد پركردن آن هستيم؟ آنان نياز به گشايش اين دفتر دارند يا ايران؟ نياز ما نسبت به اروپا معمولاً بده‏ و بستان‏هاى اقتصادى است. تكنولوژى آنان از يك‏سو و فروش نفت و چند كالاى ديگر ما عمده اين بده‏ و‏ بستان است. اما اتحاديه اروپا هم اين‏گونه فكر مى ‏كند؟ آيا آنان دفتر را براى تسهيل مراودات اقتصادى مى‏ خواهند؟ فرايند انتقال كالا و خدمات معمولاً بين كشورها و شركت‏ها انجام مى‏ شود و اتحاديه نقش مستقيمى در آن ندارد به‏ همين‏ دليل تفاوت نگاه در بين كشورهاى اروپايى به ايران نيز قابل درك است. اما قانونى كه اخيراً تصويب شد از نفى قصاص گرفته تا به رسميت شناختن اسرائيل را از ما مى ‏خواهد.

اين قطعنامه تحت پوشش عادى‏ سازى روابط با تهران بنا را بر مداخله در امور ايران و ارتباط با عناصرى قرار داده كه منافع غرب را در ايران نمايندگى مى‏ كنند. اين سند مى ‏گويد اتحاديه اروپا بايد در تهران دفتر داشته باشد تا بتواند با همين جماعت روسياه تحت عنوان حمايت از حقوق بشر ارتباط برقرار كند. اين سند مى ‏گويد ايران بايد دفاع از محور مقاومت در منطقه را كنار بگذارد و از اعدام قاچاقچيان مواد مخدر پرهيز كند! اتحاديه اروپا در حالى به‏ دنبال تأسيس دفتر در تهران است كه به اعتقاد بسيارى از تحليلگران، اين دفتر نه محلى براى ارتقاى روابط دو طرف كه به لانه ‏اى براى جاسوسى و دخالت در امور داخلى ايران تبديل خواهد شد. واكنش دكتر محمد جواد لاريجانى به بيانيه اتحاديه اروپا ستودنى است. تعبير ايشان مبنى بر تأسيس دفتر اتحاديه اروپا در تهران اين بود كه آن‏ها در صدد تأسيس لانه فساد غربى‏ ها در ايران هستند. يك عده عناصر خودفروخته و جاسوس تحت عنوان دو تابعيتى‏ ها در ايران فعال هستند كه در برخى «ان .جى.او»هاى داخلى سير و سلوك سياسى و اجتماعى دارند. آن‏ها به غلط، خود را «دو تابعيتى» مى‏ دانند، در حالى كه در سوگندنامه خود از ايران طرد تابعيت را تأكيد كرده و گفته ‏اند ‏مى‏ خواهند منافع آمريكا و انگليس و هر كشورى را كه تابعيت آن ‏را قبول كرده ‏اند، حفظ كنند و حتى براى آن بجنگند. حالا اتحاديه اروپا تحت پوشش تأسيس دفتر مى‏ خواهد چتر حمايتى از آن‏ها را در تهران پهن كند. لندن، پاريس، اتاوا، واشنگتن و... اين كشش را ندارند كه از راه دور از اين جماعت حمايت كنند و مى ‏خواهند بيايند تهران اين ‏كار را بكنند. آنچه اتحاديه اروپا تاكنون عليه ما يكپارچه و به ‏صورت اتحاديه ‏اى انجام داده است، مسائل مربوط به هويت حقيقى نظام جمهورى اسلامى و عموماً سياسى است. بخش پنبه ‏اى و نرم مبارزه با انقلاب اسلامى در طرح تقسيم اروپا - آمريكا به اروپا سپرده شده است و به ‏همين‏ دليل آنچه را قبلاً در يك سفارت انجام مى‏ دادند مى ‏خواهند در يك دفتر مركزى انجام دهند و آن حمايت حقوق بشرى از مخالفان اجراى احكام اسلام و نظام جمهورى اسلامى است.


4) موضوع بعدی مورد اشاره متن پيام رهبر معظم انقلاب در عروج حجت ‏الاسلام حاج شيخ جعفر شجونى بود‏: «با تأسف فراوان خبر درگذشت روحانى مبارز و آزاده جناب حجت‏ الاسلام آقاى حاج شيخ جعفر شجونى را دريافت كردم. آن‏ مرحوم از مبارزان ديرين با رژيم طاغوت و از وفاداران به امام و انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى در سراسر عمر تبليغى خود بود. منبرهاى روشنگر و بيان صريح و شيرين او خاطره ‏هاى ماندگارى در ذهن و دل آشنايان اين روحانى شجاع بر جاى گذاشته است. از خداوند متعال غفران و رحمت براى آن‏ مرحوم و صبر و اجر براى بازماندگانشان مسألت مى‏ كنم.»

حجت ‏الاسلام جعفر شجونى فومنى (متولد ۱۳۱۱ فومن)، سياستمدار با سابقه گيلانى، عضو جامعه روحانيت مبارز، عضو شوراى مركزى حزب موتلفه اسلامى، فعال سياسى و زندانى در زندان‏هاى مخوف ساواك بوده است. او نماينده كرج در اولين دوره مجلس شوراى اسلامى بوده و از همراهان شهيد نواب صفوى در دوران مبارزه با رژيم پهلوى محسوب مى ‏شود. از ۱۸ سالگى مبارزه را آغاز كرده و تا پيروزى انقلاب ۲۵ بار زندان رفته است. شجونى زندگى در زندان را به دو دوره پيش از سال ۴۵ و پس از آن تقسيم مى‏ كند و معتقد است تا قبل از سال ۴۵ زندانى‏ ها در زندان رياست و آقايى مى ‏كردند اما پس از آن يعنى دوره تأسيس ساواك، شرايط زندان بسيار سخت شده است. او دائرة‏المعارف خاطرات انقلاب و اتفاقات پيرامون انقلاب بود چراكه او از ابتداى شكل‏ گيرى جريان انقلاب حضور داشته و تمام اتفاقات مربوط به انقلاب را به ‏خوبى در خاطر داشت و در تمام طول عمر پر برکت خدا در صراط مستقیم ولایت قدم برداشت. روحش شاد و یادش گرامی باد.


امام جمعه بوئین زهرا در قسمت مناسبتها به 24 آبان ؛ سالروز ارتحال ملكوتى مفسر بزرگ، علامه آيت‏ الله سيدمحمدحسين طباطبايى(ره) در سال (1360 ه.ش/18 محرم 1402 ه.ق) - روز بزرگداشت علامه طباطبايى(ره) و روز كتاب و كتابخوانى و كتابدار (آغاز هفته كتاب) اشاره کرده و از خدمات و فعالیتهای دست اندرکاران کتابخانه های شهرستان تشکر کرده و بر ترویج و تشویق امر کتابخوانی تأکید نمود و در همین زمینه از قول مقام معظّم رهبری کتابخوانی، واجب دینی و وظیفه ی ملّی معرفی و از عدم استفاده از فرصتهای 10 دقیقه و 20 دقیقه برای مطالعه که مقام معظّم رهبری صدها جلد کتاب را در همین فاصله های کوتاه خوانده اند، انتقاد کرد.


دیگر مناسبتها اشاره به آخرین تحولات منطقه و جهان اسلام به ویژه عملیات بزرگ برای آزادسازی موصل و همچنین عملیات آزادسازی حلب و اتفاقات پیرامونی آن و کارشکنیهای جریان و جبهه عبری و عربی و غربی بود.


آخرین مناسبتها اشاره به 23 آبان ؛ روز حمايت از بيماران كليوى‏ و دعوت از مردم برای مشارکت جدّی در این زمینه و نیز 26 آبان ؛ سالروز آزادسازى سوسنگرد در سال (1359 ه.ش) بود که یاد حماسه آفرینان این پیروزی بزرگ و شهدای این عملیات گرامی داشته شد.


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

 

دفتر امام جمعه بوئین زهرا