مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا

تاريخ:  28  آبان  1395  شمسي، مصادف با  18  صفر المظفر 1438  قمري، برابر با  18  نوامبر  2016  ميلادي

خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 

 

خطبه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیات نورانی 24 و 25 سوره ی مبارکه ابراهیم که خداوند متعال در این آیات فرمود:


« أَ لَمْ تَرَ کَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَيِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ : آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (وگفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!


تُؤْتي‏ أُکُلَها کُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَکَّرُونَ : هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می دهد و خداوند برای مردم مثلها می زند، شاید متذکّر شوند(و پند گیرند).»

(الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعهافی السماء):(آیا ندیدی که خداوند چگونه مثلی زد و سخن نیک را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرد که ریشه اش ثابت و شاخه آن در آسمان است؟) خطاب آیه با رسول خداست و مفسرین در معنای (کلمه) اختلاف کرده اند، بعضی آن را شهادت به توحید و دیگری ایمان و یا قرآن دانسته است و بعضی هر سخن نیک را کلمه طیبه خوانده و بعض دیگر آن را شامل همه طاعتها دانسته اند و در خصوص (شجره طیبه) نیز اختلاف کرده اند که مراد درخت خرما یا جوزهندی یا انجیر و انگور و انار و هر درختی است که میوه نیکو بدهد. اما باید گفت که مراد از کلمه، خصوص لفظ نیست، بلکه مراد عقاید و عزمیست که آن کلمه شامل آن است و این عقاید اساس زندگی بشر را قوام می بخشد و در هیچ عملی از اعمالش از آن منحرف نمی شود و این همان کلمه ای است که در چند آیه بعد خداوند می فرماید که افراد مؤمن را با آن کلمه دردنیا و آخرت ثبات می بخشد، پس مراد از این کلمه، کلمه ی توحید و شهادت به وحدانیت خداست و این عقیده و استقامت بر آن قول حقی است که دارای اصلی ثابت است و از هر تغیر و زوال و بطلانی محفوظ می ماند و آن اصل خدای متعال و یا زمینه حقایق است که دارای شاخه هایی است که بدون هیچ مانع و حائلی از آن ریشه جوانه می زند و آن شاخه ها عبارتند از معارف حقه و اخلاق پسندیده و اعمال صالح که مؤمن حیات طیبه خود را بوسیله آنها تأمین نموده واین عقاید و اعمال با سیر نظام وجودی عالم سازگاری و موافقت دارد.

(تؤتی اکلها کل حین باذن ربها و یضرب الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون):(که همیشه میوه اش را به اذن پروردگارش می دهد، و خداوند این مثلها را برای مردم می زند تا شاید متذکر شوند)، مراد از (اکل) میوه و نتیجه مفید ونافع است و مراد از (حین) برهه ای از زمان می باشد که بعضی می گویند دو ماه است و بعض دیگر آن را شش ماه یا یک سال و یا یک صبح و شام می دانند، وبعض دیگر می گویند تمام اوقات است، و اینکه فرمود: (باذن ربها) اشاره به این مطلب است که سبب نزول هر خیری اذن پروردگار می باشد، این آیه نیز در ادامه آیه سابق بوده و هر چه در آنجا گفتیم در اینجا نیز جاری است، پس کلمه توحیدچون درختی است که ریشه اش ثابت و لایتغیر بوده، اما ریشه آن که همان عقاید حقه و اعمال صالحه باشد در تمام آفاق پراکنده است و نتایج پربار آن به اذن پروردگار همواره جریان دارد و در آخر می فرماید، خداوند این مثلها را می زند تامردم متذکر شوند که برای رسیدن به سعادت هیچ راهی جز اقرار به کلمه توحید و استقامت بر آن نیست.


جمله «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» یعنى همواره و در هر زمان به اذن خدا میوه ‏اش را مى ‏چینى، و نهایت درجه برکت یک درخت این است که در تمام دوران سال و تا ابد، در هر لحظه میوه بدهد.


جز خداوند و ایمان به او، همه چیز فانى است، «کلّ شى‏ء هالک الا وجهه» و چیزى که فانى است نمى ‏تواند براى همیشه ثمر دهد، ولى هر کارى که رنگ خدایى دارد ابدى است، «ما عندکم ینفد و ما عنداللَّه باق» آرى، رنگ خدایى ثابت است و سایر رنگ‏ها از بین مى‏ روند. «و من أحسن من اللَّه صبغة»


درخت ایمان همواره ثمر مى‏ دهد و مؤمن در همه حال به یاد خدا و در پى انجام وظیفه است، در رفاه یا سختى، در خوشى یا ناخوشى، در فقر و غنى.


هنگام تهدید ستمگران، تا پاى جان مقاومت مى‏ کند. «اِنّا الى ربّنا راغبون»


هنگام تبلیغ، چشم داشتى به دیگران ندارد. «اِن أجرى الاّ على اللَّه»


هنگام خشم، براى رضاى او خود را نگاه مى ‏دارد. «والکاظمین الغیظ»


هنگام ازدواج، بر او توکّل مى ‏کند. «اِن یکونوا فقراء یغنهم اللَّه من فضله»


هنگام عبادت و اطاعت، قصد قربت دارد. «اِنّ صلاتى و نسکى و محیاى و مماتى للَّه ربّ العالمین»


هنگام فقر، نزد اغنیا نمى‏ رود و اهل تملّق نیست. «ربّ انّى لما انزلت الىّ من‏خیر فقیر»


هنگام پیروزى یا شکست در جبهه ‏ى نبرد، چون به وظیفه ‏ى خود عمل کرده ‏اند، خوشحال است. «اِحدى الحسنیین»


آرى! ایمان به خداوند متعال، همچون درختى است که میوه ‏ى آن در هر لحظه، در دنیا و برزخ و قیامت انسان را کامیاب مى‏ کند. «تؤتى اُکُلها کلّ حین» ولى مال و مقام و فرزند و نعمت‏هاى دیگر، همچون درختى است که تنها چند روز میوه مى‏ دهد، آن هم میوه ‏اى بسیار اندک. بگذریم که گاهى همین مال و مقام و فرزند، هیچ میوه ‏اى ندارند و تنها وسیله‏ ى شکنجه روحى انسان مى ‏شوند. «انّما یرید اللَّه لیعذّبهم بها»


حجت الاسلام والمسلمین زرینه امام جمعه بوئین زهرا در پایان خطبه اول گفت: خداى سبحان، آیه شریفه را با جمله «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» ختم فرمود، تا اهل تذکر، متذکر این معنا بشوند که: براى رسیدن و یا بیشتر رسیدن به سعادت هیچ راهى جز کلمه توحید و استقامت بر آن نیست.

 

خطبه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگینامه ی شهید حاج طیّب رضایی از شهدای ایام ستمشاهی با اشاره به فرازهایی از زندگی پر فراز و نشیب این بزرگمرد که به کرّات زندانی و حتّی تبعید هم شد و بعد از آخرین زندانی شدنش دیگر دست از کارهای خلاف برداشت و تا سال 40 در بازار میوه و تره بار مشغول به کار بود و در همین سال برای اولین بار روی علامتهای عزاداری تصاویر حضرت امام را نصب کرد و همین بهانه ای شد برای گیر دادن دستگاه پهلوی نسبت به آن شهید سعید. طبق برخی از اظهارنظرها قیام پانزده خرداد به واسطه ی او به راه افتاد و در همین رابطه وقتی که دستگیر شد، از طرف رژیم پهلوی به او گفتند که اگر بگوید از حضرت امام برای آشوب به پا کردن پول گرفته است، او را آزاد خواهند کرد ولی او گفت: من عمر خود را کرده ام و به هیچ عنوان به فرزند امام حسین(ع) دروغ نمی بندم. سال آخر عمرش بسیار متحول شده بود و هیچ سنخیتی با حاج طیّب سالهای جوانی عمرش نداشت، وقتی علت را از او پرسیدند، گفت: حضرت امام حسین(ع) در عالم خواب به من گفت: حاج طیّب دیگر بس است.


خطیب جمعه بعد از دعوت به تقوا، درگذشت بانوی انقلاب سرکار خانم مرضیه حدیدچی_دَبـّاغ را تسلیت گفته و به مجاهدتها و تلاشهای خستگی ناپذیر این بزرگ بانو در عرصه های مختلف و همراهی های او از آغازین روزهای نهضت حضرت امام(ره) تا آخرین روزهای عمر حیاتش را تحسین نمود. و همچنین یاد و خاطره ی مرحوم آقای محمدحسن شایانفر از افسران ارشد جنگ نرم گرامی داشته شد. «برادر حسن»، اين ديدبان هشيار انقلاب و يار وفادار «برادر حسين» (حاج حسين شريعتمداري) كه خار چشم دشمنان حقيقت انقلاب بود، بار سفر بست و روح ملكوتي ‏اش الي الرفيق الاعلي پرواز كرد. اما حاصل عمر پرثمر خويش را كه كوله ‏باري از ايمان، آگاهي، دغدغه و دردمندي، شجاعت، صراحت و دلسوزي است، براي نسل امروز و فردا به ميراث گذاشت. منظومه ده‏ها جلدي آثار فرهنگي - تاريخي كه مهر دفتر پژوهش‏هاي كيهان را بر پيشاني دارد، توشه ی گرانسنگي است در اختيار پويندگان صراط مستقيم، تا دشواري‏ها و موانع را از پيش پا بردارند و حقيقت ناب را به نظاره بنشينند. رحمت خداوند بر او كه دردمندانه زيست و مسؤولانه عمل كرد و در اين‏ راه رنج بسيار را به جان خريد تا قفل‏هاي بسته بر انديشه و دل حيرت‏ زدگان گم‏گشته در وادي جهل و انحراف را بگشايد. مرگش اگرچه ضايعه بزرگي است اما با اطمينان مي‏ توان گفت او با آثار بي ‏شمار بر جاي مانده ‏اش، دور تازه ‏اي از حيات را در ذهن و دل خوانندگان اين آثار آغاز خواهد كرد.


در ادامه به موضوعات زیر اشاره شد:


1- دیدار مردم اصفهان با مقام معظم رهبری به مناسبت 25 آبان، فرمایشات ارزشمند ایشان در این دیدار صمیمی: «امروز مهمترين نياز کشور به ‏خصوص براي نخبگان و مسئولان کشور، «بصيرت سياسي و غافل نشدن از توطئه دشمن»، «حفظ روحيه و جهت‏ گيري انقلابي»، «اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتي»، «ادامه پرشتاب مسير رشد علمي»، «اتحاد و انسجام ملي» و «حفظ استحکام روحي و دروني» است.» «ايستادگي بر اصول انقلاب اسلامي يکي از نيازهاي مهم امروز است و اصول انقلاب همان مباني و شاخص هاي مطرح ‏شده در بيانات امام(ره) و وصيت ‏نامه ی ايشان است.»


«ما هيچ قضاوتي درباره اين انتخابات نداريم زيرا آمريکا، همان آمريکا است و در ۳۷ سال گذشته هر يک از دو حزب که بر سر کار بودند، هيچ خيري که نرساندند، دائماً نيز شر آنها متوجه ملت ايران بوده است.» «بر خلاف عده اي که در دنيا، براي نتيجه انتخابات آمريکا، عزا گرفته ‏اند يا عده ديگري که شادي مي‏ کنند، ما نه عزا مي‏ گيريم و نه شادي مي‏ کنيم زيرا براي ما فرقي نمي‏ کند و هيچ نگراني هم نداريم و به لطف الهي، براي مواجهه با هر حادثه محتملي نيز آماده ‏ايم.»


2- نيمه دوم سال ۹۵ نيز به نيمه خود نزديك مي ‏شود اما هنوز افكار عمومي منتظر است تا در سال «اقتصاد مقاومتي؛ اقدام و عمل»، اقدام و عملي از سنخ جهادي و انقلابي مشاهده نمايد و يا لااقل چند گرهي از معضلات و مشكلات اقتصادي را در متن جامعه و كف زندگي خود باز شده ببيند. آنچه از همان ابتدا از شعار سال در ذهنها تداعي مي‏ گرديد اين بود كه مسؤولان و مديران ريز و درشت به ‏ويژه در حوزه‏ هاي مختلف اقتصادي اعم از توليد و توزيع و مصرف و صادرات و واردات و سيستم بانكي و بازار ارز و طلا و بالاخره فيش‏هاي آب و برق و گاز، از حرف و شعار و قيل و قال كاسته و بر عمل و اقدام انقلابي بيفزايند و الا در مقام حرف و سخن و همايش و سمينار به فضل الهي نه فقط در حيطه اقتصاد كه در همه زمينه ‏ها و عرصه ‏ها گوي سبقت را از هر كشور ديگري ربوده ‏ايم و به قولي ركورددار هستيم.


چنان‏كه متأسفانه در سُستي امر نظارت و كنترل و برخورد انقلابي با آسيبهاي اجتماعي و آبشخورهاي اصلي فساد، زبانزد همگان شده ‏ايم. اين در حالي است كه خوب مي‏دانيم عنصر فساد در هر حد و قواره ‏اي و در هر حوزه و عرصه ‏اي مهم‏ترين آفت حيات و ماندگاري است ولي باز هم مماشات و امروز و فردا مي‏ كنيم و از رهگذر اين فرصت‏ سوزي‏ها و وقت‏ كشي‏ها، با دل‏سرد كردن بخشهايي از جامعه، باعث اميد بخشيدن بيشتر به جبهه معاند و مخالف ملت بزرگ ايران مي‏شويم و از همه مهم‏تر تضييع سرمايه‏ هاي ملي و ظلم به نظام و انقلاب است كه چه‏ بسا قابل جبران نيز نمي‏ باشد.


آنچه دغدغه جدي اقشار مختلف جامعه مي‏ باشد و به عبارتي ذائقه مردم را تلخ نموده است، فاصله گرفتن برخي مسؤولان پر مدعا و اهل حرف و شعار، از مطالبات و منويات رهبري حكيم و دلسوز و فرزانه انقلاب اسلامي امام خامنه ‏اي(مدظله‏ العالي) است كه البته تماماً خاستگاه توده مردم نيز مي ‏باشد. كافي است يك‏بار ديگر فهرست مطالبات و هشدارها اكيد رهبري عزيز انقلاب را در يكي و دو ساله اخير به ‏ويژه در سال «اقتصاد مقاومتي؛ اقدام و عمل» مرور نموده و آنگاه به‏ وسيله آن عملكرد و مواضع و اقدامات مسؤولان نظام از صدر تا ذيل را محكي صادقانه و منصفانه بزنيم تا معلوم گردد كدامين خواص و يا مدير و مسؤول با محوريت نظام و انقلاب همراه و در صدد رفع نيازها و حل مشكلات جامعه، گوش به فرمان رهبر انقلاب بوده ‏اند.


عجيب ‏تر اين‏كه گاهي برخي مسؤولان از وحدت و انسجام ملي، اين دغدغه هميشگي رهبري حكيم انقلاب و مردم سخن بر زبان مي‏ رانند و گاهي از خطر دوگانگي و شكاف بين مردم دم مي ‏زنند اما قبل از آن با هماهنگي شوراهاي شبه ثقيفه و حكميت، پشت ديوارهاي بسته و به ‏دور از چشم مردم، با سران فتنه آمريكايي ۸۸ بر طبل دوگانگي و ايجاد شكاف بين مردم مي‏ كوبند. به ‏راستي براي تعميق وحدت و يكدلي، اين اصلي ‏ترين عامل عزت و اقتدار ملت بزرگ ايران، فرمان بايد دست چه كساني باشد؟ و يا با كدامين اجتهاد و رأي و نظر مي‏ توان اين حقيقت را تحقق‏ يافته در عرصه زندگي و عمل و رفتار يافت؟! بارها اين كلام پيشواي متقيان حضرت علي(ع) كه در تشريح ويژگي‏ هاي سرداران پر افتخار شهيدش چه غريبانه و مظلومانه و از سر دلتنگي مي‏ فرمودند را يادآور شده ‏ايم كه در معرفي عمارها و ابن تيهان‏ها مي ‏فرمودند: «و وثقوا بالقائد فاتبعوه»؛ وثوق و اعتماد به پيشوا و رهبر است كه بر قوام و انسجام جامعه مي‏ افزايد و حال برخي كه دل به ديگران دارند و در حوادث سياسي و انتخاباتي كشور از جاي ديگر فرمان مي‏ گيرند، متأسفانه عمل و رفتار سياسي‏شان نوعي اجتهاد در مقابل نَص تداعي مي ‏نمايد و در مقام شعار، قيل و قالشان گوش فلك را كر مي ‏كند. البته بهترين قضاوت‏ كنندگان اين ميدان، وجدانهاي بيدار و بصير و انديشه ‏هاي ژرف توده ی مردم به‏ ويژه نسل جوان است كه اميدهاي امروز و فرداي جامعه انقلابي و اسلامي ما هستند. نمونه بارز اين ميدان، عزيز تازه سفر كرده از جمعمان، روايت‏گر صادق ميدانهاي نبرد مقاومت، شهيد هميشه شاهد، محسن خزاعي است. شهيد خزاعي پرچمدار تفكري است كه «هيهات منّا الذلّة» را در معركه ی جهاد و خط مقدم مقاومت با مركّب خون پاكش به بهترين وجه به تصوير كشيد. آري، جبهه استكبار با جميع پياده ‏نظام تكفيري و وهابي و داعشي ‏اش بداند كه در منطقه و جهان اسلام با چنين تفكر نابي در هماوردي جدي قرار دارد. چه زيبا فرياد مي ‏كرد يادگار شهيد محسن خزاعي با همان بغض در گلو و اشك جاري، خطاب به پدر شهيدش كه دعا كن ولايتمدار بمانيم و ما نيز راه پاك شما را ادامه دهيم. آري شهيد خزاعي نماينده طيف عظيمي از مردان مرد اين مرز و بوم است آن‏ هم در مقطعي كه سياست‏ بازان قدرت‏ طلب به ‏دنبال چنگ انداختن به چهره ی زيباي ايران انقلابي و اسلامي هستند و از سفره ی امنيت و پرخيري كه شهداي اين سرزمين به بركت خون پاكشان گسترانده ‏اند، سوءاستفاده كرده و با دست‏ درازي به حريم بيت‏ المال، لقمه ‏هاي حرام به كانون زندگي‏شان برده و از حقوق‏هاي نجومي جيب خود و فرزندانشان را مستانه و چه ‏بسا طلب كارانه پر مي‏ سازند و غافل از اين‏كه روزي بايد جواب روايت‏گران عرصه مقاومت، شهيدان مدافع حرم را در محكمه ی عدل الهي و موقف ميزان اعمال بدهند. آري، چه بي ‏شرمي است در زماني كه عده ‏اي براي تأمين امنيت و صيانت از عزت و اقتدار كشورمان ايران و بلكه امت اسلام در غربت و دوري از وطن جانانه مي‏رزمند و با مدال پرافتخار مدافع حرم بعضي خونين ‏بال باز مي‏ گردند، برخي را مستي قدرت و درهم و دينار و يا جاذبه آلاف و الوف، كر و كور كرده است و حريم پاك نظام و انقلاب اسلامي را ناباورانه لكه‏ دار و آبروي به قيمت خون هزاران شهيد به ‏دست‏ آمده مردم شريف ايران را به ثمن بخس و با هواي نفس و شهوت دنيا، به چوب حراج مي ‏سپارند. به ‏راستي فراتر از نعمت امنيت و عزت و اقتدار كه اكنون از رهگذر حماسه ‏آفريني جوانان متدين و عاشورايي همچون شهيد محسن خزاعي به ‏دست آمده است، نعمتي ديگر سراغ داريم؟!


بيایيم به‏ جاي حرف و شعار، به استعدادها و سرمايه ‏هاي بي‏ شماري كه شهيد خزاعي نمايندگي آنان را داشت، اعتماد كرده و همه امور را به جوانان متدين و انقلابي واگذاريم تا به ‏جاي چشم دوختن به بيگانگان، داشته ‏ها و سرمايه‏ هاي عظيم ملي خود را باور كنيم. البته كه پيام شهيد خزاعي به نسل امروز، در دهه ی چهارم انقلاب نيز اين است كه بايد به ‏پا خاست و جوهره جوان پرشور و انقلابي و غيور و مسلمان ايران را يك‏بار ديگر به دنيا نشان داد. چه آن‏كه دهه چهارم انقلاب، دهه پوست انداختن چهره‏ ها و دست به دست شدن كانون هاي قدرت و تصميم‏ سازي و تصميم ‏گيري از نسل با تجربه قديم به نسل آماده و سرزنده جديد انقلاب اسلامي‏ است كه البته شهيد خزاعي سرسلسله ‏جنبان اين نسل تمدن‏ ساز به‏ شمار مي ‏آيد، چهره ‏اي كه در تمام دوران از نوجواني و جواني‏ اش تا مرز شهامت آرام نداشت و به عنصري كامل و با تجربه و توانمند و لايق تبديل گرديده بود و چون در چرخه ی مديريت ‏هاي داخل، عرصه را بر خود تنگ يافت، راه جهاد و شهادت را پيشه كرد تا فراتر از شهادتش، جلوه و سيمايي از جوانان پر عرضه ايران اسلامي را به نمايش بگذارد، جواناني كه دل به توانمنديهاي داخل كشور داده و با خودباوري و ايماني راسخ، در جهت اطاعت از رهبري فرزانه انقلاب با تعهد و تخصص، همواره به فتح قله‏ هاي رشد و پيشرفت مي‏ انديشند و البته از خستگي و ايستايي و بعضاً انفعال و ارتجاع برخي عناصر مسؤول در كشور نيز رنج مي‏ برند.


پيام شهيد خزاعي به همه آحاد مردم اعم از رئيس و مرئوس و خواص و عوام اين است كه راه نجات و برون‏ رفت از مشكلات داخلي، روي آوردن به روحيه جهادي و انقلابي و عاشورايي و اربعيني است كه هم پاكي و صداقت در آن موج مي‏ زند و هم عمل متعهدانه و مديريت راهبردي و كارآمد و اقدام متخصصانه را به تصوير مي‏ كشد. به اميد اقدام انقلابي نسل‏ هاي پر افتخار قديمي انقلاب در انتقال قدرت و فرصت‏هاي تصميم ‏سازي و تصميم‏ گيري انقلاب به نسل جديد متدين و شجاع و انقلابي.


حجت الاسلام والمسلمین زرینه امام جمعه بوئین زهرا در قسمت مناسبتها به 29 آبان؛ آغاز هفته بسيج اشاره کرده و در این رابطه ضمن بیان جملاتی نورانی از حضرت امام راحل، بنیانگذار این شجره ی طیبه و مقام معظم رهبری، فرماندهی معظم کلّ قوا گفت: بسيج لشكر مخلص خداست كه مرز نمي‏ شناسد، نه مرز جغرافيايي نه مرز قومي و نژادي نه جنسيت و وضعيت سني. بسيج بدنه ی فعال جامعه است كه از اقشار مختلف جامعه يارگيري كرده و نماد قدرت و عزت متكي بر توده مردم‏ مي‏ باشد و بسيجي عنصري است مردمي كه با ايمان و بصيرت و اتحاد از حيثيت و شرافت جامعه و ارزش‏هاي ديني و انقلابي و ديني پاسداري و صيانت مي‏ كند و هفته مبارك بسيج نيز فرصتي است براي باز توجه به اين ارزش‏ها.


ارزش‏هايي كه بيشترين نمود را در سيره و سلوك اجتماعي و سياسي و انقلابي چهره ‏هاي گمنامي همچون شيرزن دلير و خستگي‏ ناپذير ايران اسلامي مرحومه خانم حديدچي_دباغ و يا سردار جبهه فرهنگي و سياسي مرحوم شايان‏فر داشت، منش و اخلاق اين دو شخصيت تازه سفركرده از جمعمان تجسم عيني از تفكر بسيجي بود كه ريشه در مكتب عاشورا و اربعين حسيني دارد.


بسيجي تنها به داشتن نام و نشان و پرونده پرسنلي در سازمان پرافتخار بسيج مستضعفان محدود نمي‏ گردد بلكه بسيجي صاحب تفكر جهادي و انقلابي است كه با الهام از حماسه ‏هاي تحول ‏آفرين و تعالي‏ بخشي همچون بعثت نبوي(ص) و غدير علوي(ع) و عاشوراي حسيني(ع)، راست ‏قامت و استوار در برابر هرگونه‏ بي‏ عدالتي، كژي، ظلم و فتنه ‏اي، غيرتمندانه مي ‏ايستد و از همه وجود براي خدمت خالصانه و بي‏ منت به خلق خدا سر از پا نمي ‏شناسد.


مرحومه حاجيه خانم دباغ، به ‏حق پرچمدار و الگوي كاملي است از چنين تفكري در ميان قشر بانوان متدينه و انقلابي كشورمان، شيرزن ايراني كه مرزهاي جغرافيايي را با اراده ی آهنين و ايماني راسخ درهم شكست و خارج از مرزهاي كشور، خاطرات و آثار ماندگاري را از خود به يادگار گذاشت. روزي در لبنان و فلسطين و سوريه در تقويت جبهه اسلام با صهيونيزم و رژيم آمريكايي و اسراييلي شاهنشاهي در حال مبارزه بود و زمينه ‏ساز آموزش‏هاي نظامي و چريكي فرزندان روح‏ الله و روزي زير شكنجه‏ هاي سخت ساواك، راست ‏قامتي و مقاومت را به سروها و نخل‏ها و كوه‏هاي سر به فلك كشيده آموخت. او كه تحمل و صبر را در زندان‏هاي ستم‏شاهي از رو برده بود، در برابر نيازمندان جامعه متواضعانه از هرگونه خدمتي دريغ نمي‏ كرد، چنان‏ که گفته ‏اند: پس از سه دوره نمايندگي مردم از مجلس شوراي اسلامي، با افتخار شب‏ها مسافركشي مي‏ كرد و چندين خانواده نيازمند را مورد حمايت و پشتيباني قرار مي ‏داد، هرچند متأسفانه در فضاي سياست‏ زده امروز جامعه حق او به‏ خوبي ادا نگرديد و جريان‏هاي پر مدعاي سياسي حاكم بر برخي از گلوگاه ‏هاي رسانه اي و سياسي جامعه در كنار عظمت زندگي مجاهدانه او به‏ راحتي عبور كردند، همان جريان‏هايي كه روزي از لغو كنسرت و روزي ديگر از لغو مبهم يك سخنراني در مشهد مقدس مسأله ‏اي ساختند. در حالي‏ كه سيره و زندگي پر فراز و نشيب و اربعيني و عاشورايي مرحومه دباغ، داراي ظرفيتي است كه اهل تعهد و انصاف از هر زاويه ‏اي بخواهند به آن بپردازند، چه بسيار كتاب‏ها، فيلم، داستان و سريال‏هاي جذاب به‏ ويژه براي قشر زنان همه دنيا مي ‏توانند توليد و عرضه نمايند. گوارا باد بر او توفيقات الهي و انقلابي‏ اش و جاودانه باد ياد پرافتخارش.


و اما مرحوم شايان‏فر، يكي ديگر از شخصيت‏هاي گمنامي كه در ايام اربعين حسيني آسماني شد و به‏ حق مي‏ توان او را يكي از سرداران جبهه فرهنگي و سياسي دانست. او كه صاحب بيش از ۳۰ عنوان كتاب در موضوعات فرهنگي و سياسي بود، ضمن پذيرش مسؤوليت و هدايت بخش پژوهش‏هاي مؤسسه كيهان، در روشن‏گري نسبت به خطوط مرموز فتنه و نفاق و دشمنان آشكار و پنهان انقلاب اسلامي، نقش اثرگذار و برجسته‏ اي داشت. او كه ازجمله سرخط هاي اصلي حزب‏ الله و جبهه ولايت محسوب مي‏ گرديد و در پاسداري و حمايت از اصول مكتب امام خميني(ره) و آرمان‏ هاي شهدا و منويات ولايت و رهبري لحظه ‏اي درنگ نمي‏ كرد و با تمام وجود و كمترين دلبستگي به دنيا، هوشمندانه و به‏ هنگام و البته گمنام اقدام مي‏ نمود. در عاقبت به ‏خيري او همين بس كه خود وعده خاكسپاري ‏اش را در اربعين حسيني داده بود و اين شد كه مبلغ و مروج فرهنگ اربعين و مدافع شجاع تفكر عاشورايي و غديري، در هفته بسيج امسال، فرشيان را به قصد زيارت عرشيان ترك كرد و براي هميشه نزد باری ‏تعالي آرام گرفت. البته چند روزي قبل از وي، از جبهه رسانه ‏اي انقلاب روايت‏گر شجاع خطوط مقدم مقاومت و مدافعين حرم، شهيد محسن خزايي، جامعه انقلابي و ولايي ايران اسلامي را متوجه عروج ملكوتي خود ساخته بود. چه به‏ جاست كه ياد و خاطره راست‏ قامتان بسيجي اعم از زن و مرد و پير و جوان با همت بلند همه آحاد مردم به ويژه نوجوانان و جوانان ميهن اسلامي زنده بماند چه آن‏كه نياز امروز جامعه ما بيش از هر زمان به تفكر ناب بسيجي است والسلام.


مناسبت بعدی مورد اشاره توسط خطیب جمعه بوئین زهرا 20 صفر؛ اربعين حسيني «روز زيارتي مخصوص حضرت سيدالشهداء(ع)» بود که در این رابطه از قول رهبری معظم گفته شد: اولين شكوفه ‏هاي عاشورايي در اربعين شكفته شد. اولين جوشش ‏هاي چشمه ی جوشان محبت حسيني در اربعين پديد آمد. مغناطيس پرجاذبه حسيني، اولين دل‏ها را در اربعين به ‏سوي خود جذب كرد، رفتن جابربن ‏عبدالله و عطيه به زيارت امام حسين(ع) در روز اربعين، سرآغاز حركت پربركتي بود كه در طول قرن‏ها تا امروز پيوسته و پي‏ در پي، اين حركت پرشكوه ‏تر، پرجاذبه ‏تر و پرشورتر شده است و نام و ياد عاشورا را روز به ‏روز در دنيا زنده ‏تر كرده است.(۲۹/۱۲/۱۳۸۴)


شروع جاذبه مغناطيس حسيني، در روز اربعين است. جابربن ‏عبدالله را از مدينه بلند مي ‏كند و به كربلا مي‏كشد. اين، همان مغناطيسي است كه امروز هم با گذشت قرنهاي متمادي، در دل من و شما است. كساني ‏كه به اهل‏ بيت (عليهم ‏السلام) معرفت دارند، عشق و شور به كربلا هميشه در دلشان زنده است. اين از آن روز شروع شده است؛ عشق به تربت حسيني و به مرقد سرور شهيدان، (حضرت) سيدالشهداء(ع).(۱/۱/۱۳۸۵)


اين روزها روزهاي نزديك به اربعين است. پديده بي‏ نظير و بي‏ سابقه ‏اي در اين سالهاي اخير به ‏وجود آمده و آن، پياده ‏روي ميان نجف و كربلا يا بعضي از شهرهاي دورتر از نجف تا كربلا است؛ بعضي از بصره، بعضي از مرز، بعضي از شهرهاي ديگر، پياده راه مي‏ اُفتند و حركت مي‏ كنند. اين حركت حركت عشق و ايمان است؛ ما هم از دور نگاه مي‏ كنيم به اين حركت و غبطه مي‏ خوريم به حال آن كساني‏ كه اين توفيق را پيدا كردند و اين حركت را انجام دادند:


گرچه دوريم به ياد تو سخن مي‏گوييم‏   /   بُعد منزل نبوَد در سفر روحاني (۹/۹/۱۳۹۴)


يك جمله در زيارت اربعينِ امام حسين(ع) ذكر شده است كه مانند بسياري از جملات اين زيارتها و دعاها، بسيار پُرمغز و درخور تأمّل و تدبّر است. آن جمله اين است: «وَ بذلَ مُهجته فيك.» اين زيارت اربعين است، منتها فقره‏هاي اوّل آن دعا است كه گوينده اين جملات، خطاب به خداوند متعال عرض مي‏كند: «و بذل مهجته فيك»، يعني حسين‏ بن‏ علي(ع) جان و خون خود را در راه تو داد؛ «ليستنقذ عبادكَ مِنَ الجهالة»؛ تا بندگان تو را از جهل نجات دهد. «وَ حيرة الضّلالة»؛ و آن‏ها را از سرگردانيِ ناشي از ضلالت و گمراهي برهاند. اين يك طرف قضيه، يعني طرفِ قيام‏ كننده؛ حسين‏ بن ‏علي(ع) است. طرف ديگر قضيه، در فقره بعدي معرفي مي‏ شود: «و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ نقطه مقابل، كساني بودند كه فريب زندگي، آن‏ها را به خود مشغول و دنياي مادّي، زخارف دنيايي، شهوات و هواهاي نفس، از خود بيخودشان كرده بود؛ «و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ سهمي را كه خداي متعال براي هر انساني در آفرينش عظيم خود قرار داده است - اين سهم عبارت است از سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت - به بهاي پست و ناچيز و غير قابل اعتنايي فروخته بودند. اين، خلاصه نهضت حسيني است.(۲۶/۰۱/۱۳۷۹)


و در ادامه خطیب جمعه به حماسه ی شکست حصر و آزادسازي سوسنگرد و نقش ممتاز مقام معظم رهبری در این عملیات پیروزمندانه و همچنین موضوع دفتر نفوذ، جاسوسي و مداخلات ضد حقوق بشري اتحاديه اروپا در تهران و اهداف شوم آنها از این برنامه و ضرورت هوشیاری مسئولان نظام در این رابطه و همچنین تأکید بر این نکته که تعطيلي مدارس ناكارآمدترين راه براي مقابله با آلودگي هوا است و نهایتاً مواضع رئیس جمهور آینده ی آمریکا مورد بحث و اشاره قرار گرفت.


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات و عزاداریهای نمازگزاران و زیارت زائرین اربعین، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.


دفتر امام جمعه بوئین زهرا