- توضیحات
- بازدید: 661
مـشـروح خـطـبـه هـای نـمـاز جـمـعـه بـوئـیـن زهـرا
تاريخ: 9 تیر 1396 شمسي، مصادف با 5 شوال 1438 قمري، برابر با 30 ژوئن 2017 ميلادي
خـطيب: حـضـرت حـجـت الاسـلام والمسلمین زرّیـنـه - امـام جـمـعـه شهـرسـتـان بـوئين زهـرا
خـطـبـه اول:
دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 64 سوره مبارکه عنکبوت که خداوند متعال در این آیه فرمود:
« وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ : این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می دانستند!»
امام جمعه بوئین زهرا در توضیح آیه ی فوق گفت:
«لَهْوٌ» به سرگرمىهايى گفته مىشود كه انسان را از هدف اصلى و مسائل اساسى باز مىدارد؛ «لَعِبٌ» انجام كارى مثل بازى است كه قصدى در آن نيست.
«هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا» رمز تحقير دنياست، همانگونه كه «لَهِيَ الْحَيَوانُ» رمز عظمت آخرت.
سؤال: با اين كه قرآن، خود به كار و تلاش براى آباد كردن زمين و سير و سفر و بهرهمند شدن از طبيعت، همسر، زيبايىها، خوراكىها و كسب درآمد، سفارش نموده است، پس چگونه در اين آيه مىفرمايد: دنيا جز لهو و لعب نيست؟
پاسخ: كاميابىهايى كه براى رسيدن به اهداف مقدّس و با روش و ابزار مقدّس و در محدودهى قانون و با رعايت ساير شرايط باشد، همهى آنها مزرعهى آخرت است و آنچه در اين آيه تحقير و مذمّت شده و لهو و لعب معرّفى شده، مواردى است كه هدف مقدّسى در كنار آن نباشد و با موازين دينى و قانونى مخالف باشد.
خطیب در ادامه پیام های آیه را ذکر کرد:
1- آفرينش دنيا، هدفدار و حكيمانه است، ليكن غفلت از آخرت، دنيا پرستى و غرق شدن در آن، سفيهانه است. «لَهْوٌ وَ لَعِبٌ»
2- همه جا سكوت در برابر دلخوشىهاى مردم جايز نيست، گاهى بايد با نهيب و فرياد، به غافلان هشدار داد. «لَهْوٌ وَ لَعِبٌ»
3- در شيوهى تبليغ، هرگاه امر زشتى را نفى مىكنيد، جايگزين خوبى به او ارائه دهيد. «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ»
4- حياتِ واقعى، حيات آخرت است. «الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ»
5- مردم، حقيقت آخرت را نمىدانند وگرنه به دنيا دل نمىبستند. «لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»
زندگى دنیا همان طور که به اعتبارى لهو است، همین طور لعب نیز هست، براى اینکه فانى و زودگذر است.
همان طور که بچه ها بر سر بازى داد و فریاد راه مى اندازند، مردم نیز بر سر امور دنیوى با یکدیگر مى جنگند، با اینکه آنچه این ستمگران بر سر آن تکالب مى کنند، از قبیل اموال، همسران، فرزندان، مناصب، مقامها، و امثال آن چیزى جز اوهام نیستند.
به خلاف زندگى آخرت، که انسان در آن عالم با کمالات واقعى که خود از راه ایمان و عمل صالح کسب کرده زندگى مى کند، و مهمى است که اشتغال به آن آدمى را از منافعى باز نمى دارد، چون غیر از آن کمالات واقعى واقعیت دیگرى نیست، و جدى است، که لعب و لهو و تاثیم در آن راه ندارد، پس آخرت حیاتى است واقعى، و به حقیقت معناى کلمه.
خطیب در ادامه ی خطبه ی اول به بیان داستان زیر پرداخت:
شخصى با حضرت عيسى(ع) همسفر شد تا به كنار آبى رسيدند سه قرص نان داشتند دو تاى آن را با هم خوردند و يكى ديگر را در آن محل گذاردند و براى خوردن آب بر سر نهر رفتند بعد از ساعتى حضرت سراغ آن گرده نان را گرفتند، گفت: اطلاعى ندارم پس هر دو از آنجا راه افتادند رفتند، اتفاقاً آهويى با دو بچه آهو به نظر حضرت عيسى(ع) در آمدند آن حضرت يكى از آن دو آهوى بچه را طلبيد به فرمان حق تعالى آن آهو اجابت كرد به خدمت حضرت آمد. آن حضرت آن را ذبح نمودند و كباب و بريان كردند به اتفاق رفيق ميل كردند.
بعد از آن، حضرت خطاب به آن آهو بره كشته شده كردند و فرمودند: قم باذن الله، بلند شو به اذن خدا، آهو بره زنده شد و رفت.
حضرت با رفيق خود راهى شدند بعد حضرت فرمود: بحق آن خدايى كه اين آيه بزرگ را به تو نشان داد بگو كه آن قرص نان را كه برداشت گفت: نمى دانم (انسان گرفتار دنيا است و مال دنيا، ببينيد اين شخص چقدر و چند دفعه دروغ بگويد شايد به دنيا برسد) خلاصه پس از آن دوباره راهى شدند رسيدند به روى آب روان و يا رودخانه حضرت عيسى(ع) دست آن رفيق را گرفت به روى آب روان گشتند.
چون از آن آب گذشتند حضرت فرمود: از تو سوال مى كنم بحق آن خدايى كه اين معجزه را به تو نشان داد آن گرده نان را كه برداشت، باز گفت: نمى دانم و خبر ندارم، از آنجا نيز عبور كردند در بيابان نشستند، حضرت عيسى(ع) پاره خاك فراهم فرمود و امر كرد: كن ذهبا باذن الله يعنى: طلا بشويد به اذن خداوند تعالى، آن خاك و ريگ به فرمان الهى طلا گرديد، آن حضرت آن طلا را سه قسمت فرمود، يك قسمت را خودش برداشت، قسمت ديگر را به رفيق داد، قسمت سوم را فرمود براى كسى گذاشتم كه آن گرده نان را برداشته باشد.
مريض حريص گفت: من برداشتم، حضرت عيسى(ع) وقتى اين جريان را ديدند هر سه قسمت را به او دادند و از او جدا شدند آن مرد با آن سه قسمت طلا در بيابان ماند كه دو نفر ديگر به او رسيدند و به طمع آن مال خطير به دنبال او افتادند و قصد كشتن او را نمودند ناچار زبان ملايمت گشودند و گفتند: اين سه قطعه طلا را تقسيم مى كنيم هر كدام يك قطعه برداشتند.
چون به منزل رسيدند، يكى از رفقا را براى خريد نان به قريه نزديك فرستادند رفيقى كه براى تهيه نان رفته بود با خود فكر كرد كه طعام را با زهر مسموم كند و به خورد دو رفيق خود بدهد و هر سه قطعه طلا را تصرف نمايد و همين عمل را انجام داد.
اتفاقاً آن دو رفيق هم در بيابان نقشه ی قتل او را طرح كردند كه وقتى آمد او را بكشند و تمام طلاها را تصرف كنند، چون آن رفيق آن دو نفر آمد او را كشتند سپس بدون اطلاع از جريان طعام مسموم، از آن طعام خوردند و هر دو مسموم شدند و مردند و آن سه قطعه طلا و سه جنازه كشته شده در بيابان افتاده بود.
بار ديگر حضرت عيسى(ع) با حواريين از آن طرف عبورشان افتاد و آن سه قطعه طلا و سه جنازه را ملاحظه كردند حضرت عيسى(ع) صورت بطرف اصحاب خود كرد و حكايت آنها را نقل فرمود، بعد از آن فرمودند: هذه الدنيا فاحذروها، يعنى اين است دنيا پس دورى كنيد از آن دنيا و دل به آن نبنديد كه نتيجه بعدى گرفتارى است كه ملاحظه فرموديد، كه دل بستن به دنيا چه عاقبت بدى به وجود آورد.
خـطـبـه دوم:
سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از کلام نورانی امام حسن مجتبی(ع) که حضرت می فرمایند:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ نَصَحَ لِلَّهِ وَ أَخَذَ قَوْلَهُ دَلِيلًا هُدِيَ لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ وَفَّقَهُ اللَّهُ لِلرَّشَادِ وَ سَدَّدَهُ لِلْحُسْنَى فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ مَخْذُولٌ فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللَّهِ بِكَثْرَةِ ِ الذِّكْر : هان اى مردم! كسى كه براى خدا نصیحت كند و كلام خدا را راهنماى خود گیرد، به راهى پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد و هدایت موفّق سازد و به نیكویى استوار گرداند، زیرا پناهنده به خدا در امان و محفوظ است و دشمن خدا ترسان و بىیاور است و با ذكر بسیار خود را از [معصیت خداى] بپایید. تحف العقول، ص 227
بعد از توصیه به تقوا، به برخی از موضوعات و مناسبتها اشاره شد. از جمله؛ دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامى با مسؤولان نظام و سفراى كشورهاى اسلامى و بیانات مهم ایشان در این دیدار. در همین رابطه خطیب جمعه گفت:
محور اصلى بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار مسؤولان نظام و سفراى كشورهاى اسلامى در روز عيد فطر مسأله ی قدس و تلاشهاى دشمنان اسلام براى ايجاد درگيرى در جهان اسلام و دور كردن مسلمين از وحدت بود. از اين رو رهبر معظم انقلاب اسلامى اصلى ترين مسأله فعلى جهان اسلام را مسأله ی قدس و مهمترين مشكل كنونى جهان اسلام را مسأله ی اختلاف و درگيرى ميان مسلمين معرفى كردند كه اين دو مسأله به هم مربوط هستند. به تعبير رهبر معظم انقلاب وقتى مسلمانان مشاهده مىكنند كه دشمنان اصل اسلام به دفاع از يك مذهب يا يك گروه در برابر مذهب يا گروه ديگرى قرار مىگيرند بايد متوجه باشند كه دشمن با توطئه در جهت ايجاد اختلاف عمل مىكند و سوء نيتى در كار است تا همهى مسلمين عليه هم بجنگند تا مسأله ی قدس و فلسطين رو به فراموشى برود.
موضوع بعدی مورد اشاره بيانات رهبر معظم انقلاب در خطبههاى عيد سعيد فطر بود که نكات فراوان و مطالب مفيد زیادی داشت كه به دستاوردهاى ملت ايران در ماه مبارك رمضان و برخى از مهمترين نيازهاى آتى كشور در آن اشاره كردند. ايشان در اين سخنان به جنبههاى معنوى و مادى دستاوردهاى ملت ايران پرداختند و در دو بعد داخلى و خارجى برخى از مهمترين مسائل كشور را مورد توجه قرار دادند. در بعد داخلى به مسأله نفوذ فرهنگى پرداختند و در بعد خارجى به جنايات برخى از كشورها و مسائل منطقهاى ازجمله يمن و... اشاره كردند. در اين ميان توضيح و تبيين رهبرى معظم در مورد مفهوم آتش به اختيار از جايگاه خاصى برخوردار است.
خطیب افزود:
جمعیت بیش از ۸۵ میلیونی ایران اسلامی که حدود یک و نیم برابر آن رشد جمعیت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را نشان میدهد، با عنایت به هویت و جوهره ی انقلاب که هویتی فرهنگی مبتنی بر آموزههای اعتقادی و تربیتی اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) است، بالاترین و بیشترین سرانه ی فرهنگی را در طول دوران پس از پیروزی انقلاب به خود اختصاص داده است. تکثر در مراکز و مؤسسات و «ان جی او»های فراوان فرهنگی، نهادها و تشکلهای رسمی، دولتی و نیمه دولتی به ویژه وزارتخانه ی عریض و طویل ارشاد اسلامی در کنار مراکز بی شمار دینی و مذهبی اعم از بُقای متبرکه و امامزادگان و مساجد و تکیهها و حسینیهها و هیئتهای مذهبی، تا پشتوانههای عظیم اعتباری و هزینهها و بودجههای کلان، انتظارات و توقعات بیشتری را نسبت به نتیجه و ثمره این همه سرمایهگذاری و هزینهکرد فرهنگی در سطوح مختلف فرهنگ عمومی و نهاد خانواده و حوزه مدیریت و ابعاد آموزشی، توجیهی، تربیتی، رسانهای و سیاسی، به رخ میکشد. و حال باید صادقانه و به دور از تعصبات کور حزبی و جناحی به کالبدشکافی آسیبشناسانهی این مهم پرداخت تا به وضوح معلوم گردد که چه شده است ما را در کنار پیشرفتهای خیرهکننده علمی و هستهای و نانو و موشکی و ... اما حتی نتوانستهایم دو فریضه ی الهی امر به معروف و نهی از منکر را که با فلسفه اصلاح و هدایت حیات اجتماعی و سالمسازی محیط زندگی گروهی، با وجود دهها و صدها نشان از کلام وحی (آیات شریفه قرآن کریم) و احادیث نبوی و ائمه اطهار(سلام الله علیهم اجمعین)، به طور نظام مند و در چارچوب قانونی که در این اواخر در مجلس شورای اسلامی هر چند به صورتی ناقص و نیم بند تصویب و جهت اجرا به دولت ابلاغ گردید، از غربت بیرون آوریم؟! دو فریضهای که به لحاظ اثرگذاری جز در ساز و کار حاکمیت و به پشتوانه ی قدرت و اراده ملی و همت عاملان و اجزاء تصمیمساز و تصمیمگیر در بدنه دولت، امکان تحقق نخواهد یافت. چه آنکه در نظام ولایی و اسلامی همه جهتگیریها باید رنگ تربیتی و مکتبی داشته باشد، تأکید بر این بیان، کلام نورانی خدای متعال است که در آیه ۴۱ سوره حج میفرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآَتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»
این در حالی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) نیز در همان ماه های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی در کنار دیگر نهادهای انقلابی، خطاب به شورای انقلاب دستور شکلگیری نهاد دیگری تحت همین عنوان را صادر فرمودند دستور و حکمی که متأسفانه آن روز توسط لیبرالهای روشنفکرنما و سکولارهای منفعل و مرتجعی که در شورای راهبردی انقلاب و بلکه در گلوگاههای تصمیمساز، نفوذ کرده بودند، به سخره گرفته شد و حتی اجازه طرح در جلسات شورای انقلاب را پیدا نکرد. که اگر آن روز این نهاد که لازمه سلامت و استحکام بخشی به فرهنگ عمومی مبتنی بر آموزههای دینی و مکتبی و ارزشهای انقلاب اسلامی بود، شکل میگرفت چه بسا اکنون دچار برخی زاویهها با اخلاق فردی و اجتماعی مورد نظر اسلام و مکتب اهل بیت(س) نبودیم، زاویههایی که با نیمنگاهی به مواضع گفتمانی و عملی و رفتاری برخی اشخاص، نوعی تناقض را به وضوح نشان میدهد، به راستی اگر دروغ، تهمت، انتقاد، تندروی، ادب و احترام؛ خوب و یا بد است باید برای همه اینگونه باشد چنانکه در حوزه آموزههای دینی و سیره بزرگان همواره با ادبیات متنوع دیده و یا شنیده ایم که فرمودند: «هر آنچه را برای خود میپسندید برای دیگران هم بپسندید و آنچه را که برای خود ناپسند و زشت میپندارید برای دیگران نیز...»
در این رهگذر آنچه نباید هرگز از آن غفلت نمود اینکه دستهایی در کار است تا در داخل کشور افکار عمومی را به موضوعات دست چندمی و ناچیز و دون مشغول ساخته تا مسائل بنیادی و مشکلات اساسی کشور و مردم از نظرها دور بماند. کسانی که به تعبیر امام خامنهای(مدظله) پخش آواز و یا آهنگی را قبل از افطار و یا کنسرت و آزادی را با مفاهیم مبهم، مسئله اصلی کشور قلمداد کرده و چنان دامنه گفتمانی پیرامون آن را گسترده مطرح و یا تیتر برخی جرائد مینمایند که گوئیا هیچ مشکلی روی زمین باقی نمانده است جز این موضوعات و یا علیرغم شعار تحمل مخالف و ضرورت وجود عنصر نقد، حتی یک شعر لطیف و در عین حال نقادانهی مشفقانه را نه تنها بر نمیتابند که با انگهای مختلف مستحق محکومیت و مجازات میدانند و ستاد نماز جمعه را اشتباهاً به جای ستاد نماز عید فطر به باد اهانت و توهین بسته و با انگیزههای مرموز فضای جامعه را به قصد ایجاد التهاب برای بلد کردن شکار دیگری به یاری فرا میخوانند. به راستی کجا بودند اینان در زمانی که برخی با عبور از خطوط قرمز و زیر سوال بردن اندیشههای امام راحل(ره) به حریم شهیدان مدافع حرم اهانت کرده و نهادهای افتخارآفرین نظام را مورد تخطئه قرار میدادند و حتی در مقطع انتخابات به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری مشاوره دادند که اگر با این دست فرمان پیش بروی خواهی باخت و راه علاج تند کردن فضای جامعه است آیا آن روز به فکرشان خطور نکرد که تند کردن فضای جامعه به چه قیمت؟! و شاید از منظر آنان در آن روز تندروی معنایی نداشت بلکه با کف و سوت و هیاهو تشویق هم میشد و حال یک شعر نقادانه که با نهایت احترام و بلکه استقبال مردم مطرح میگردد، میشود بیادبی و هتاکی و مستحق مجازات...! به راستی این دوگانگیها و تناقضها را چگونه باید هضم کرد و یا تا به کی باید به نظاره نشست؟! امیدواریم چنان که رهبری حکیم و فرزانه انقلاب در ذیل تشریح مفهوم آتش به اختیار فرمودند منظور از آتش به اختیار عمل فرهنگی خودجوش و در عین حال تمیز و قانونمند است و همراه با منطقی که بهانه به دست آدمهای پوچ اندیش ندهد و جریان انقلاب را مدیون و یا بدهکار نگرداند، و لذا همه آنان که دل به عزت و اقتدار کشور و جامعه داشته و برای انقلاب اسلامی و حفظ ارزشهای آن دغدغه مندانه آرزوی پیشرفت کشور و نظام را دارند همواره باید هوشمندانه و عالمانه ظاهر گردیده تا برای همگان ملموس باشد که انگیزههای حقیر و پست هرگز نمیتواند ما را از اهداف بلند و سعادت بخش و اقتدار آفرین به فضل خدا باز دارد. ان شاءالله
در قسمت مناسبت ها به 10 تیر ماه؛ روز آزادسازى شهر مهران - 11 تیر ماه؛ سالروز شهادت آيت الله صدوقى «چهارمين شهيد محراب» توسط منافقين کوردل در سال (1361 ه.ش) – 12 تیر ماه؛ سالگرد تخريب حرم و بارگاه ائمه بقيع(ع) توسط گروه گمراه وهابيت در سال (1344 ه.ق) و همچنین حمله ی ددمنشانه ناوگان آمريكاى جنايتكار به هواپيماى مسافرى ايرباس ايران در خليج فارس و شهادت 298 سرنشين آن در سال (1367 ه.ش) اشاره شد. همچنین 14 تیر ماه؛ روز شهرداری و دهیاری به شهرداران و دهیاران تبریک گفته شد.
آخرین موضوع مورد اشاره ی خطیب جمعه آزادسازی شهر موصل عراق از اشغال تکفیری های داعش بود که ضمن تبریک این پیروزی بزرگ گفته شد: دیروز خرمشهر و حلب آزاد شد و امروز موصل، ان شاءالله فردا هم قدس شریف از چنگال صهیونیستها آزاد خواهد شد.
پایان بخش خطبه ها، دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء، شهداء و امام شهیدان، دعا برای برطرف شدن موانع بر سر راه جوانان به ویژه اشتغال و ازدواج، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام مهدی(عج) و سلامتی نائب بر حـقّـش آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.
دفتر امام جمعه بوئین زهرا
- توضیحات
- بازدید: 595
مـشـروح خـطـبـه هـای نـمـاز جـمـعـه بـوئـیـن زهـرا
تاريخ: 2 تیر 1396 شمسي، مصادف با 28 رمضان المبارک 1438 قمري، برابر با 23 ژوئن 2017 ميلادي
خـطيب: حـضـرت حـجـت الاسـلام والمسلمین زرّیـنـه - امـام جـمـعـه شهـرسـتـان بـوئين زهـرا
خـطـبـه اول:
دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه نورانی 7 سوره مبارکه محمّد که خداوند متعال در این آیه فرمود:
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ : ای کسانی که ایمان آورده اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!»
امام جمعه بوئین زهرا در ابتدای خطبه ی اول بعد از دعوت به تقوا، در توضیح آیه گفت:
در روایات شیعه و سنى آمده است که مقصود از «صادقین»، حضرت محمّد(ص) مى باشند. با صادقان باشید در آیات گذشته، سخن درباره گروهى از متخلفان در میان بود، متخلفانى که عهد و پیمان خود را با خدا و پیامبر(ص) شکسته و عملاً اظهارات خود را در مورد ایمان به خدا و روز جزا تکذیب نموده بودند و دیدیم که چگونه مسلمانان با قطع رابطه خود از آنها تنبیه شان کردند!
اما در آیه مورد بحث اشاره به نقطه مقابل آنها کرده، دستور مى دهد که رابطه خود را با راستگویان و آنها که بر سر پیمان خود ایستاده اند محکم بدارند. نخست مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید : یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله»
و براى اینکه بتوانند راه پر پیچ و خم تقوا را بدون اشتباه و انحراف بپیمایند اضافه مى کند: «با صادقان باشید : و کونوا مع الصادقین». در اینکه منظور از «صادقین» چه کسانى است، مفسران احتمالات گوناگونى داده اند. ولى اگر بخواهیم راه را نزدیک کنیم، باید به خود قرآن مراجعه کنیم که در آیات متعددى «صادقین» را تفسیر کرده است. در سوره بقره مى خوانیم: «لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکة و الکتاب و النبیین و آتى المال على حبه ذوى القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فى الرقاب و اقام الصلوة و آتى الزکوة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فى الباساء و الضراء و حین الباس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون (بقره - 177).
در این آیه مى بینیم پس از آنکه مسلمانان را از گفتگوهاى اضافى درباره مسئله ی تغییر قبله نهى مى کند حقیقت نیکوکارى را براى آنها چنین تفسیر مى کند: ایمان به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتب آسمانى و پیامبران، سپس انفاق در راه خدا به نیازمندان و محرومان، و بر پا داشتن نماز و پرداختن زکات، و وفاى به عهد، و استقامت در برابر مشکلات به هنگام جهاد، و پس از ذکر همه اینها مى گوید: کسانى که این صفات را دارا باشند، صادقان و پرهیزگارانند.
و به این ترتیب صادق کسى است که داراى ایمان به تمام مقدّسات و به دنبال آن عمل در تمام زمینه ها باشد. و در آیه 15 سوره حجرات مى خوانیم: «انما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فى سبیل الله اولئک هم الصادقون : مؤمنان تنها کسانى هستند که ایمان به خدا و پیامبرش آورده، سپس شک و تردیدى به خود راه نداده اند (و علاوه بر این) با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند، اینها صادقان هستند. این آیه نیز «صدق» را مجموعه اى از ایمان و عمل که در آن هیچ گونه تردید و تخلفى نباشد معرفى مى کند.
و در آیه 8 سوره حشر مى خوانیم: «للفقراء المهاجرین الذین اخرجوا من دیارهم و اموالهم یبتغون فضلا من الله و رضوانا و ینصرون الله و رسوله اولئک هم الصادقون». در این آیه مؤمنان محرومى که على رغم همه مشکلات، استقامت به خرج دادند و از خانه و اموال خود بیرون رانده شدند، و جز رضاى خدا و یارى پیامبر(ص) هدفى نداشتند، به عنوان صادقان معرفى شده اند.
حجت الاسلام والمسلمین زرینه افزود: از مجموع این آیات نتیجه مى گیریم که «صادقین» آنهایى هستند که تعهدات خود را در برابر ایمان به پروردگار به خوبى انجام مى دهند، نه تردیدى به خود راه مى دهند، نه عقب نشینى مى کنند، نه از انبوه مشکلات مى هراسند بلکه با انواع فداکاری ها، صدق ایمان خود را ثابت مى کنند. شک نیست که این صفات مراتبى دارد، بعضى ممکن است در قله آن قرار گرفته باشند که ما نام آنها را معصومان مى گذاریم و بعضى در مراحل پائین تر.
آیا منظور از صادقین تنها معصومان است؟ گر چه مفهوم صادقین همان گونه که در بالا ذکر کردیم، مفهوم وسیعى است، ولى از روایات بسیارى استفاده مى شود که منظور از این مفهوم در اینجا تنها معصومین هستند. سلیم بن قیس هلالى چنین نقل مى کند: که روزى امیرمؤمنان(ع) با جمعى از مسلمانان گفت و گو داشت از جمله فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم آیا مى دانید هنگامى که خدا «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» را نازل کرد، سلمان گفت: اى رسول خدا! آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ پیامبر(ص) فرمود: مأمورین به این دستور همه مؤمنانند و اما عنوان صادقین مخصوص برادرم على(ع) و اوصیاء بعد از او تا روز قیامت است.
هنگامى که على(ع) این سؤال را کرد، حاضران گفتند: آرى این سخن را از پیامبر(ص) شنیدیم. نافع از عبد الله بن عمر در تفسیر آیه چنین نقل مى کند که خداوند نخست به مسلمانان دستور داد که از خدا بترسند، سپس فرمود: «کونوا مع الصادقین» یعنى مع محمد و اهل بیته (با پیامبر اسلام و خاندانش). نتیجه اینکه آیه ی فوق از آیاتى است که دلالت بر وجود معصوم در هر عصر و زمان مى کند.
تنها سؤالى که باقى مى ماند این است که «صادقین» جمع است و باید در هر عصرى معصومان، متعدد باشند. پاسخ این سؤال نیز روشن است و آن اینکه مخاطب تنها اهل یک عصر نیستند، بلکه آیه تمام اعصار و قرون را مخاطب ساخته و مسلم است که مجموع مخاطبین همه اعصار با جمعى از صادقین خواهند بود، و به تعبیر دیگر چون در هر عصرى معصومى وجود دارد، هنگامى که همه قرون و اعصار را مورد توجه قرار دهیم سخن از جمع معصومان به میان خواهد آمد، نه از یک فرد. شاهد گویاى این موضوع آن است که در عصر پیامبر(ص) جز او کسى که واجب الاطاعة باشد وجود نداشت و در عین حال آیه به طور مسلم شامل مؤمنان زمان او مى شود، بنابراین مى فهمیم منظور جمع در یک زمان نیست بلکه جمع در مجموعه زمانهاست.
خـطـبـه دوم:
سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از روایتی که از جابر بن یزید جعفی از شاگردان ممتاز امام باقر(ع) نقل شده است که ایشان می گوید امام باقر(ع) فرمود:
«قَالَ النَّبیُّ اِذا کانَ أَوَلَ یَوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نادَی مُنادٍ: أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ اغْدُوا إِلَی جَوَائِزِکُمْ ثُمَّ قَالَ یَا جَابِرُ جَوَائِزُ اللَّهِ لَیْسَتْ بِجَوَائِزِ هَؤُلَاءِ الْمُلُوکِ ثُمَّ قَالَ هُوَ یَوْمُ الْجَوَائِز؛ پیامبر اکرم(ص) فرمود: روز اوّل شوال (و عید فطر) که می شود منادی ندا می دهد: ای مؤمنان! صبح گاهان به دنبال جوایزتان باشید [که از طرف خداوند متعال آماده شده است]. سپس فرمود: ای جابر! جوایز خدا مانند جوایز شاهان [مادّی] نیست [بلکه جوایز بسیار ارزشمند و غیر قابل توصیف است]. سپس فرمود: آن روز، روز (گرفتن) جایزه ها است.» الکافی، شیخ کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج4، ص168
امام جمعه بوئین زهرا در ابتدای خطبه ی دوم بعد از سفارش به تقوا، از حضور با شکوه و گسترده ی مردم شریف در راهپیمایی روز جهانی قدس همزمان با سراسر کشور تشکر و قدردانی نموده و گفت: آزادی قدس، تکلیف همه ی مسلمین است چنان که امام راحل فرمودند: «همه بايد متحد شوند و متحداً در مقابل اين جمعيت متجاوز بايستند و عمل كنند و دست غاصب او را قطع كنند. اصولًا اين تكليف همه مسلمين است كه قدس را آزاد كنند و شر اين جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامى قطع كنند.» صحيفه امام، ج ۵، ص ۱۸۶
حجت الاسلام والمسلمین زرینه در ادامه به موضوع پاسخ موشكى هوا فضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به اقدام كور تروريستى در تهران پرداخته و گقت: امام خامنه اى(مدظله العالى) فرمودند: «ملت به دشمن سيلى خواهد زد.»
امام جمعه بوئین زهرا در ادامه ی این قسمت افزود:
پاسخ به اقدام كور تروريستى در تهران، در حالى موجى از شور و شادى و اميد در ميان اقشار مختلف مردم به وجود آورد كه تنها چند روزى از حادثه تروريستى در مجلس و حرم امام خمينى(ره) و وعده ی سپاه مبنى بر تلافى و پاسخ قاطع و پشيمان كننده به آن، نگذشته بود. كارى كه سپاه كرد از هر حيث اقدامى دقيق و انقلابى و حساب شده بود چه آنكه عمل نظامى در اين سطح، قابليت اجرايى پيچيده و تقريباً قريب به محال و داراى ريسك خطرناك در ابعاد گوناگون است و البته فرزندان دلير و انقلابى سرزمين جهاد و مقاومت و ايثار و شهادت از پس آن به خوبى برآمده و تازه اين اقدام را خيلى كوچك و محدود عنوان كردند. در حالى كه كافى بود در اين مسير حدود ۷۰۰ كيلومترى، يكى از موشكها از مدار كنترل خارج و با فاصله اى از هدف اصلى به زمين اصابت مى كرد. اينكه تمامى موشك هاى شليك شده با سرعت خيره كننده و دقيقاً در نقطه هدف به زمين فرود آمد، شبيه يك معجزه اى است كه اراده ی پولادين مردان مرد با ايمان و سلحشور ايران اسلامى در سطح جهان به نمايش گذارند و بارى ديگر خاطره «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمى» جبهه هاى حق عليه باطل را زنده كرد.
اين اقدام انقلابى و موفق كه در ۳۰ ساله پس از دفاع مقدس بى نظير و بى سابقه بود، نه فقط اتاق فرمان نيروهاى تروريستى داعشى را منهدم ساخت كه در واقع قلب حاميان قداره كش و زورگوي شان يعنى اسرائيل و آمريكا و عربستان سعودى را نيز هدف قرار داد و به واقع سيلى سنگينى به داعش بود كه صداى آن را به خوبى و روشنى اربابانش شنيدند! اقدامى متبحرانه و غافل گيرانه كه فرصت هرگونه فكر و تصميم گيرى و عكس العملى را از آنان سلب كرده و باعث گرديد نفس سران استكبار و عواملشان در منطقه، در قفسه سينه حبس و البته نفس هر انسان عدالت خواه و آزادى طلب و ظلم ستيز را آزاد سازد. نفس ملت هاى مظلومى را آزاد کرد که چشم به جبهه ی مقاومت دوخته و به اميد آرامش و امنيتى پايدار و دنيايى عارى از طمع غارتگران و گرگ هاى بين المللى و چاقوكشان كودك كش و مسلمان كش كه اين روزها رنج آتش فتنه تكفير و داعش را تحمل مى نمايند.
آنچه بر عظمت كار فرزندان سپاهى ايران افزود و دشمن را نيز در حيرت گيج كننده اى قرار داد اين بود كه همزمان با نمايش اقتدار موشكى، تجلى قدرت نظامى و اشراف اطلاعاتى توسط پهبادهاى ايرانى گوشه اى ديگر از اقتدار ايران اسلامى را به نمايش گذارد.
اما آنچه نبايد هرگز از آن غفلت نمود اين است كه در شرايط حساس جهان اسلام و پيشروى ميدانى مقاومت در عراق و سوريه كه نفسهاى آخر داعش را به فضل الهى در حال گرفتن و طبق تعبير امام المسلمين مقام معظم رهبرى(مدظله) در حال جاروب شدن است، جبهه ی استكبار نيز با باور داشت نقش بى بديل ايران اسلامى، براى مقابله و به اصطلاح مهار آن، همزمان با اعمال تحريم هاى ناجوانمردانه و اتهامات واهى در توطئه و نقشه جديدى، گستراندن دامنه ناامنى ها در داخل ايران كه نه فقط ناامنى هاى امنيتى و نظامى بلكه فرهنگى و سياسى و حتى اقتصادى را با حمايتها و پشتيبانى هاى برخى كشورهاى مرتجع عرب به ويژه عربستان هدف گذارى نموده است. حال نكته هايى در اين راستا قابل تأمل و ملاحظه جدى است:
۱. دشمن به دنبال بزرگ نمايى موضوعاتى كوچك و حاشيه اى در داخل با هدف غفلت از مسائل اصلى و اساسى كشور و انقلاب است، چنان كه قبلاً نيز مسائلى همچون كنسرت و نوع پوشش و ديوار كشيدن بين زنان و مردان در كوچه ها و پياده روها و حتى مسأله ی حصر برخى سران فتنه ۸۸ را القاء مى نمودند و يا با ترساندن مردم به وسيله ايجاد توهمات و شبهات و ادعاهاى دروغين، افكار عمومى را از مسائل اساسى و مشكلات و معضلات اصلی كشور منحرف می ساختند؛ امروز هم حضور و يا عدم حضور بانوان در استاديوم هاى ورزشى و به طور مشخص محل برگزارى مسابقات بين المللى واليبال كه البته هرچه بود پايان يافت، همچنان بهانه اى گرديده است براى انحراف افكار عمومى از مسائل اساسى و محورى جامعه و كشور به ويژه مؤلفه های عزت آفرين و افتخاربخشى همچون امنيت، اقتدار، استقلال فرهنگى و اقتصادى و سياسى و نيز كفرستيزى و روحيه ی انقلابى و جهادى در برابر توطئه هاى نرم و سخت دشمنان قسم خورده ملت غيور ايران تا جايى كه متأسفانه در فضاى رسانه اى و مجازى با هياهو به اين دست مسائل کوچک و حقير دامن مى زنند و لذا همواره بايد هوشمندانه تر از هر زمان مراقب اوضاع بود و به ويژه دلسوزان انقلاب و كشور در دام طراحان اصلى اين موضوعات، گرفتار نگردند.
۲. از جمله شگردهاى جبهه ی استكبار به ويژه آمريكای جنایتکار براى تسليم نمودن ملت ايران، ايجاد ناامنى در عرصه هاى مختلف داخلى است كه همزمان با فشارهاى عارضه از تحريم هاى جديد و البته ناقض روح و جسم برجام كليد خورده است. آنچه هدف اصلى دشمن است، ثبات زدايى از جامعه انقلابى اسلامى ايران با گسترداندن دامنه ی ناامنى ها و نارضايتى هاى كلافه كننده در محيط داخلى كشور مى باشد و البته برايشان هيچ تفاوتى نمى كند كه اين ناامنى در حوزه هاى امنيتى و مرزى و كف خيابانها و محيط اجتماعى زندگى مردم باشد و يا در عرصه هاى فرهنگى و امنيت اخلاقى و حتى حوزه اقتصادى و سيستم بانكى و پولى و ارزى کشور باشد، چه بسا آنچه كه با استفاده از ابزار رسانه اى به ويژه شبكه هاى مجازى و نشر دروغ و شايعات در جهت تضعيف و القاء بى اعتمادى نسبت به نظام بانكى دنبال مى گردد، در همين راستا تحليل بشود و لذا بر همه آحاد ملت است كه با هوشيارى و بدون توجه به شايعات، بر قوام بخشى و تقويت استحكام حيات اجتماعى و نظامات اقتصادى كشور عزيزمان ايران همت گمارده و با اتحاد و انسجام ملى و هدايتگرى سازنده صاحب نظران و انديشمندان به سان گذشته دشمن را در توطئه هاى جديدش نيز ناكام گذاريم، ان شاءالله.
چنان كه سربازان گمنام امام زمان(عج) با همراهى فرزندان سپاهى ملت شريف ايران همزمان با حماسه بزرگ و موفق عمليات موشكى، در طى دو عمليات غرورآفرين ديگر عليه گروه هاى تروريستى در چابهار و قصر قند استان سيستان و بلوچستان، افتخار آفريدند و توطئه عناصر برهم زننده امنيت را در نطفه خفه كردند.
۳. حمايت سران استكبار و نيز برخى رژيم هاى وابسته و مزدور منطقه به ويژه عربستان سعودى از گروه هاى تروريستى (تكفيرى و داعشى) بر هيچ كس پوشيده نيست، و مهم تر اينكه همه باور دارند كه از رهگذر آتش فتنه جنگهاى نيابتى و شعله ور ماندن شعله فتنه داعش و درگيرى هاى قومى و مذهبى به ويژه توطئه ی القاء اسلام هراسى و شيعه هراسى و ايران هراسى، اين رژيم غاصب و نامشروع اسرائيل است كه بيشترین سود را مى برد و لذا از اينان انتظارى جز دشمنى با ملت هاى مسلمان و خارج نمودن رژيم صهيونيستى و مسأله ی فلسطين و قدس شريف از حساسيت و اولويت اول جهان اسلام نمى رود كه اگر غير از اين باشد در ذات گرگى و درنده خويى آنان بايد ترديد كرد، اما آنچه رنج آور و غيرقابل قبول است، اظهارنظرهاى نسنجيده و حتى ساختارشكنانه و دشمن شادكن برخى چهره ها و مسؤولان سياسى و اجرايى كشور است كه باعث سوءاستفاده دشمنان مى شود تا جايى كه افرادی همچون وزير امور خارجه آمريكا و يا رسانه هاى وابسته به استكبار با اميد به برخى تحركات داخلى، اراجيفى را مطرح مى نمايند كه بوى تعفن خواب و خيال و توهم براندازى نظام اسلامى و يا به چالش كشيدن انقلاب را مى دهد.
لذا انتظار مى رود دولتمردان و نيز ارباب رسانه و سياست، بيشتر مراقب صحبتها و مواضع گفتارى و نوشتارى خودشان باشند، چنان كه انتظار مى رود به صورتى شفاف نسبت به مسأله ی تحريم هاى جديد آمريكا كه طبق اعتراف خودشان از جمله مسؤولان دولت قبل آمريكا (جان كرى و ...) نقض آشكار برجام محسوب مى شود، اعلان موضع كرده و بدانند كه موضوع تحريم ها بخشى از پازل بزرگتر توطئه ی بى ثبات سازى آمريكا عليه ايران و ايجاد و تشديد دو قطبى در داخل كشور مى باشد و لذا بر همگان است كه هم چنان بر غيرقابل اعتماد بودن آمريكا و بدعهدى نظام سلطه تأكيد ورزند و به طور طبيعى اين انتظار از شخصيت هاى وابسته و نزديك به دولت و نيز مجلس شوراى اسلامى بيشتر مى رود كه البته ايستادگى مؤمنانه طبق وعده هاى الهى جز نصرت و پيروزى قطعى ثمرى نخواهد داد. ان شاءالله «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم»
امام جمعه بوئین زهرا در قسمت مناسبت ها به 5 تیر ماه؛ عید فطر و عید بندگی اشاره و این عید سعید را به همه ی مسلمین جهان تبریک و تهنیت گفت.
مناسبتهای بعدی که به آنها نیز اشاره شد عبارت بودند از: سوء قصد به حضرت آيت الله خامنه اى، رئيس جمهور وقت در مسجد ابوذر تهران توسط منافقين کوردل در سال (1360 ه.ش) - شهادت مظلومانه ی آيت الله دكتر بهشتى و 72 تن از ياران حضرت امام خمينى(ره) با انفجار بمب توسط منافقين کوردل در دفتر مركزى حزب جمهورى اسلامى در سال (1360 ه.ش) و روز قوه قضائيه - و بمباران شيميايى سردشت (1369 ه.ش) و روز مبارزه با سلاح هاى شيميايى و ميكربى، که در رابطه با هر کدام از این مناسبتها توضیحاتی برای نمازگزاران ارائه شد و به طور مبسوط به هفته ی حقوق بشر آمریکایی از 6 تا 12 تیر ماه و اعمال ننگین آمریکا در این فاصله زمانی پرداخته شد.
پایان بخش خطبه ها، دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء، شهداء و امام شهیدان، دعا برای برطرف شدن موانع بر سر راه جوانان به ویژه اشتغال و ازدواج، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت مهدی موعود(عج) و سلامتی نائب بر حـقّـش امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.
دفتر امام جمعه بوئین زهرا
- توضیحات
- بازدید: 585
مـشـروح خـطـبـه هـای نـمـاز جـمـعـه بـوئـیـن زهـرا
تاريخ: 26 خرداد 1396 شمسي، مصادف با 21 رمضان المبارک 1438 قمري، برابر با 16 ژوئن 2017 ميلادي
خـطيب: حـضـرت حـجـت الاسـلام والمسلمین زرّیـنـه - امـام جـمـعـه شهـرسـتـان بـوئين زهـرا
خـطـبـه اول:
دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه نورانی 21 سوره مبارکه بقره که خداوند متعال در این آیه فرمود:
« يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذي خَلَقَکُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ : ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.»
امام جمعه بوئین زهرا در توضیح آیه گفت:
پس از تقسیم انسانها به سه گروه (مومنان، منافقان و کافران) و تبیین اوصاف آنان در آیات گذشته، در این کریمه خداى سبحان با التفات از غیبت به خطاب، همه انسانها (گروه هاى سه گانه غیر از کودکان و دیوانگان) را مخاطب ساخته، آنان را به عبادت پروردگارشان دعوت مى کند (کافران را به حدوث عبادت، منافقان را به خلوص عبادت و مومنان را به دوام عبادت) و ضمن تبیین ربوبیت خویش در قالب ذکر آیات انفسى و آفاقى، توحید عبادى را بر توحید ربوبى و توحید ربوبى را بر توحید خالقى متفرع و عبادت را زمینه ساز تحقق و تکامل تقوا معرفى مى کند.
در آیه مورد بحث چند اصل تبیین شده است: اول این که انسان باید عبادت کند، دوم اینکه معبود او باید همان رب او باشد، نه شى ء یا شخص دیگرى، سوم این که رب انسان کسى جز خالق او نیست. از این رو به توده انسانها مى گوید: خدایى که شما و نیاکانتان را آفرید عبادت کنید.
قرآن کریم همه انسانها را به توحید عبادى فرا مى خواند و توحید عبادى را به توحید ربوبى و توحید ربوبى را به توحید خالقى استناد مى دهد و راز این دعوت را تحقق تقوا مى داند و در پایان آیه بعد پیام دعوت اثباتى را با نهى از شرک تثبیت مى کند.
قرآن کریم عبادت و ارتباط با پرروردگار را تامین کننده ی حیات انسانى مى داند. انسان هم در آغاز آفرینش خود به خدا نیازمند است و هم در ادامه آن و حیات انسانى بدون عبادت و ارتباط با حى محض، یعنى خدا مسیر نیست، اگر پیوند عبد و مولا گسیخته شود انسان محتاج براى رفع نیاز خود راهى ندارد و اهل هلاکت است و انسان در نهایت به حیوان یا گیاه، یا سنگى تبدیل مى شود. توضیح این که، انسان اگر تنها در پى تامین نیازهاى جسمى خود باشد، گیاه بالفعل و حیوان بالقوه است و در صورتى که تنها به رفع نیازهاى عاطفى خود بپردازد حیوان بالفعل و انسان بالقوه است.
انسانى که تنها در کارها امین باشد و خیانت نکند حیوانى تربیت شده، مانند سگ شکارى است که سخنى شکار و گرسنگى را تحمل مى کند، ولى چون از امانت دارى لذت مى برد، در امانت (شکار) خیانت نمى کند و بر این اساس، کسى که در امانت خیانت کند، از حیوان تربیت شده پست تر است.
همچنین، انسانى که تنها به مسائل عاطفى مى اندیشد و در قلمرو نژاد و قبیله غیرت حمایت از خانواده و بستگان دارد، حیوان مهربانى نظیر مرغى که از جوجه هاى خود حمایت مى کند.
اما کسى که معارف بلند توحیدى را آموخت و توانست نمونه اى از (علم ادم الاسماء کلها) شود و کسى که توانست از همه گردنه هاى کئود تعلق به دنیا بگذارد، اهل ایثار باشد و نداى بلند (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک) را بشنود، او انسان بالفعل است و حقیقت انسانى را شکوفا کرده است، چنان که امیرالمومنین(ع) در نامه اى به معاویه درباره ی شهیدان خاندان رسالت و امامت نوشتند: بسیارى از مردم کشته مى شوند، ولى همه آنان مانند شهیدان خاندان ما نیستند؛ شهیدانى مانند جعفر طیار و حمزه. وثنین حجاز گرفتار سنت تقلید کور جاهلى بودند و مى گفتند: چون گذشتگان ما در برابر بتها خضوع مى کردند، ما نیز همان روش را ادامه مى دهیم: (ان وجدنا اباءنا على امه و انا على اثارهم مقتدون) خداى سبحان در پاسخ آنان مى فرماید: (والذین من قبلکم). این جمله که شامل همه نسل هاى گذشته بشر مى شود، دو پیام دارد:
پیام اول این که، گذشتگان شما نیز همانند شما مخلوقى بیش نبودند و نباید شما آنها را عبادت کنید، گرچه آنان انبیاى الهى(علیهم السلام) باشند. خداوند گاهى به پدران مى گوید کار شما امناء است، نه آفرینش: (وافرایتم ما تمنون اانتم تخلقونه ام نحن الخالقون) و گاهى به فرزندان مى گوید نیاکان شما نیز مانند شما مخلوق خداوند بودند، یعنى، آنها نه تنها شما نیستند، بلکه همانند شما مخلوق پروردگارند.
هر جا سخن از احیاى سنتى ناصحیح، یا تکریم عبادى موجودى غیر خداست، قرآن مى فرماید: نه آن سنت باطل را ادامه دهید و نه درباره آن موجود غیر خدایى که خود بنده خداست، تکریم عبادى روا بدارید؛ مانند این که هشدار مى دهد: مبادا قداست مسیح باعث شود او را عبادت کنید: (لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح بن مریم قل فمن یملک من الله شیئا ان اراد ان یهلک المسیح بن مریم)، (ما المسیح بن مریم الا رسول)، (لن یستنکف المسیح ان یکون عبدالله) خود مسیح نیز مى گوید: من مانند شما مربوب خدایم و شما نیز مانند من عبد و عابد او باشید: (وقال المسیح یا بنى اسرائیل اعبدوا الله ربى وربکم) و با این سخن زمینه هر گونه شرک و توهم آن را از بین مى برد. همین معنا در آیه دیگر چنین آمده است: (ذلکم الله ربکم لا اله الا هو خالق کل شى ء فاعبدوه و هو على کل شى ء وکیل)
پیام دوم این که، روش پیشینیان شما از لحاظ پرستش غیر خدا مطابق میزان عقل و وحى نیست، چنان که قوم ثمود به صالح (سلام الله علیه) مى گفتند: آیا ما را از سنت نیاکانمان باز مى دارى ؟ (اتنهینا ان نعبد ما یعبد اباؤ نا).
خداى سبحان در برابر این طرز فکر مى فرماید: کسى را عبادت کنید که شما و نیاکانتان را آفرید، نه این که از روش جاهلانه آنان پیروى کنید.
خـطـبـه دوم:
سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از کلام نورانی اول مظلوم عالم حضرت امام علی(ع) در روز شهادت مظلومانه اش که حضرت می فرمایند: «مَن تَرَکَ الإستِماعَ مِن ذَوی العُقولِ ماتَ عَقلُهُ : هر که به خردمندان گوش نسپارد عقلش بمیرد.» تحف العقول، ص85
امام جمعه بوئین زهرا بعد از توصیه به تقوا گفت:
ماه مبارك رمضان با همه جاذبه هاى افطار و سحر و لیالی قدرش، در حالى رو به پايان است كه يكبار ديگر همه ما را به پيامهاى اصلى و فلسفه وجودى اش فرا مى خواند.
ماه رمضان؛ ماه اصلاح و هدايت نفس - ماه رمضان؛ ماه خودسازى و تزكيه و تهذيب نفس - ماه رمضان؛ ماه تخلق به اخلاق الهى و توحيدى كه البته ترجمان «لعلكم تتقون» نيز همين است.
و اخلاق نيز با دو كاركرد مشخص، فلسفه و هدف غايى همه چيز شريعت است؛ يكى اصلاح آسيب ها و آفتها كه نبى مكرم اسلام(ص) خطاب به اباذر غفارى فرمود: «جَدِّدِ السَّفِينَةَ فَإِنَّ الْبَحْرَ عَمِيقٌ» و ديگر، هدايت به سمت قله هاى سعادت و رستگارى است كه باز فرمود: «وَ أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النَّاقِدَ بَصِير بصیر» و يا طبق كلام زهراى اطهر(س) كه فرمودند: «مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللهُ إِلَيْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه.»
تجلى همه خوبى ها در سيرت امام المتقين على(عليه السلام) است كه الگوى دنيا و معيار سنجش عمل ما در آخرت مى باشد. در اين روزهاى متعلق به او چه به جاست كه سرى به نهج البلاغه اش بزنيم و با سفارشات الهام بخش و نجات آفرينش بيشتر انس بگيريم كه پس از قرآن، هيچ كتابى به جامعيت آن وجود ندارد و بهترين معرِّف عظمت و شخصیت آسمانى او كه به حق جا پاى رسول مکرم(ص) گذارده بود و قرآن ناطق و ترجمان شايسته حق و عدالت بود، همين نهج البلاغه است.
اما عظمت و اخلاص و ايمان على(عليه السلام) را در مقطع پس از پيامبر(ص) بهتر مى توان شناخت آنگاه كه پس از رحلت منادى توحيد و عدالت، نبى مكرم(ص) فتنه اى مرموز با شعار «حَسْبُنَا كِتَابُ الله»، نه تنها قرآن ناطق، وصى و خلف شايسته پيامبر خدا، امام المتقين على(عليه السلام) را به حاشيه راند، تا به آنجا كه در برابر موج بى بصيرتى امت، مظلومانه بفرمايد: «فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًى» (خطبه سوم) بلكه به بهانه اينكه چون جسم رسول خدا(ص) در ميان ما نيست بنابراين توجه به سيرت و گفتار و احاديث وى نيز مجاز نمى باشد و با وجود قرآن، ذكر و بيان آن عين شرك خواهد بود. آن روز از ميان مدعيان قدرت و خواص امت، متأسفانه كسى نبود كه فرياد بزند: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى،إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى» چه آنكه به حسب واقع سيرت پيامبر جز صورت شريعت و عمق كلام وحى نبود كه پيامبر رحمت هرگز از روى هواى نفس سخن نگفته و يا كلام و حديثى بر زبان نرانده است، او مطابق با وحى و كلام حق سخن مى گفت و مردمان را هدايت مى فرمود ولى فتنه سقيفه كار خودش را كرد و در ميان موج بى بصيرتى، بناى يكصد سال ممنوعيت نقل و كتابت حديث نبوى را پايه ريزى كرد و اين شد كه حتى قرآن كريم نيز در ميان امتش مهجور ماند و به جاى آن تورات خوانى در محافل اسلامى رونق يافت!
نتیجه آن شد كه با برداشته شدن ممنوعيت نقل و كتابت حديث در زمان امام باقر(ع) و خلافت كوتاه عمر بن عبدالعزيز، ظهور احاديث و روايات اسرائيليات همزمان با احياء و نشر احاديث نبوى، يك معضل و آفتى جدى و خطرناك به شمار می رفت كه هنوز نشانه اى از آن در منابع روايى ما موجود مى باشد.
در دورانى كه نقل و تشريح احاديث نبوى كه خود مبين حقيقت كلام وحى و اسلام ناب بود، شرك تلقى مى گرديد، شرايط بر امامان معصوم شيعه به ويژه على(ع) بسيار سخت و دشوار بود، با همه اينها باز على(ع) و اولاد طاهرينش جز از حق و عدل نگفته و نخواستند، گواه اين مدعى فرق شكافته و محراب و سجاده خونين شهيد راه عدالت، امام على(ع) است كه با فرياد «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة» جاودانه و ماندگار شد و به تبع آن تابلو خونرنگ عاشوراى حسينى(ع) است كه با خون دلها و مجاهدت امام سجاد(ع) جريان يافت و اما آنچه اكنون محل بحث ماست، دوران انتظار و غيبت حجت خدا حضرت بقيةالله ارواحنا فداه و عصر ولايت مطلقه فقيه است كه بسيارى ظالمانه و همنواى با جبهه كفر و الحاد (استكبار جهانى) در تكاپوى تضعيف آن به وسيله ی تحريف امام و تاريخ انقلاب اسلامى هستند.
كيست كه نداند امام خامنه اى(مدظله العالى) در اين قريب به سه دهه بعد از امام به شايستگى تمام و بيش از حتى نزديكان حضرت امام، از سيرت و اصول مكتب امام خمينى(ره) به عنوان صحيفه انقلاب ياد كرده و كشتى انقلاب اسلامى را در همان مسير، با وجود فتنه ها و توطئه هاى فراوان هدايت فرموده است.
در استحكام منطق و منش عادلانه و البته قابل اطمينان و اعتماد رهبرى حكيم و فرزانه انقلاب، امام خامنه اى(مدظله العالى) همين بس كه پس از اما و اگرهايى بالاخره شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه اى كه در تاريخ ۲۳/۳/۹۶ و با مسؤوليت رياست محترم جمهورى داشت و در راستاى هشدارهاى معظم له، لغو توقف سند دوهزار و سى (۲۰۳۰) را تصويب نمود. سندى كه مى رفت در پرسه زمانى ۱۵ ساله، كشور و جامعه سرزنده و پويا و انقلابى ايران اسلامى را به بهانه ی توسعه پايدار و جهانى سازى زندگى شهروندى، تسليم آداب و رسوم و فرهنگ منحط غربى نموده و با اجراى آن استقلال كشور را مخدوش و عليرغم داشتن سندهاى بالادستى جامع بومى همچون سند تحول آموزش و پرورش، بر دامنه سیطره ی نظام سلطه آن هم در كشور انقلابى ايران بيفزايد. هرچند انتظار مى رود فراتر از لغو، كليت اين سند ابطال و سندهاى مشابه نيز به تبع آن از دستور خارج گردد، ان شاءالله.
اقدام شوراى عالى انقلاب فرهنگى ضمن قابليت تقدير و تشكرى كه دارد، به واقع نشان داد كه برخلاف آنچه القاء مى شد كه نظرات رهبری مبتنى بر گزارشات غلط است، استدلال و منطق مقام معظم رهبرى بى نظير و كاملاً قابل اطمينان و اعتماد و البته مطابق با منافع و مصالح ملى مى باشد، البته منفعت ملى طبق تفسيرى كه خود معظم له در جمع كارگزاران نظام بيان داشتند، آنجا كه فرمودند همه چيز در نظام بايد مطابق با مصلحت و منفعت ملى باشد و ملاك و معيار سنجش منفعت ملى را نيز ۳ عنصر اساسى اسلام و پيشينه تمدنى و تاريخى ايران و شعارها و آرمان هاى انقلاب مطرح فرمودند. چه آنكه افتخار همه بايد به اسلامى بودن، ايرانى بودن و انقلابى بودن باشد و هر تصميم و طرح و برنامه اى كه با اين سه اصل اساسى در تضاد و تزاحم باشد، محكوم به شكست و البته نشانى از نفوذ و انحراف دارد و بايد همگان با آن مقابله كنند و البته در داشتن اين حساسيت و تعصب و روحيه مقابله، مديران و مسؤولان نظام به ويژه دولتمردانى كه در اداره كشور از امكانات بيشترى برخوردار مى باشند، در اولويت هستند و الا اگر برخى مجموعه هاى وابسته به دولت و حاكميت به هر دليل، دچار انفعال و ايستايى و يا سستی در عمل به وظايف خود باشند، اين جامعه نخبگى و فرهنگى كشور به ويژه دانشجويان و طلاب و انديشمندان و صاحب نظران متعهد و كارآشنا هستند كه مجازند «آتش به اختیار» عمل نمايند و قطعاً مراد از آتش به اختیار، هرج و مرج و عبور از مجارى قانونى و چارچوب هاى تعريف شده نظام كه به منزله ی ميثاق ملى است، نمى باشد بلكه اقدام با دو ملاحظه اساسى مد نظر مى باشد:
۱. ايجابى و تكيه بر استعدادها و ظرفيتهاى مردمى به ويژه جوانان با انگيزه و متدين و انقلابى كه بيشتر متمركز در دانشگاه ها و حوزه هاى علمیه و نيز محلات و مساجد و پايگاه هاى مقاومت بسيج اند.
۲. در چارچوب ارزشهاى ملى و انقلابى و نيز قوانين مصرح و با رعايت اصل انسجام ملى و سياستها و منويات راهبردى مقام معظم رهبرى.
روشن است که تعبیر «آتش به اختیار» برداشتى از ادبيات نظامی و امنيتى است و معمولاً فرمانده در شرايط خاص با اعتماد به نيروهاى تحت امر براى پيشبرد اهداف و زدن خصم، با تكيه بر استعدادها و ظرفيت هاى خودى و با اختيارات تفويضى در جهت تسريع در رسيدن بر اهداف؛ به کار می برد. يعنى چيزى را كه انتظار مى رود با استفاده از ظرفيتهای منسجم سازمانى و تشكيلاتى حاصل گردد، اكنون عناصر و نيروها كه همه قابل اعتماد و داراى ظرفيتها و توانمندي هاى لازم هستند، با تشخيص و اراده ی شخصی خود محقق خواهند ساخت.
البته افراط و تفريط و به عبارتى عدم فهم فرمان فرمانده و پيشی گرفتن و يا عقب ماندن از منويات وى نيز ممكن است آفت به بار آورد و لذا درك عمق منظور و منوى رهبرى فرزانه انقلاب، شرط اصلى در عمل آتش به اختیار است و بهترين روش براى فهم و درك منويات معظم له، فرمايشات صريح خود ايشان است كه به ويژه در اين روزهاى اخير به تناسب ديدارهایى كه در محضرشان بوده است، در رابطه با موضوعات مختلف به روشنى حجت را بر همگان تمام كرده اند؛ نمونه هايى را ذيلاً يادآورى مى نمایيم:
- «شما افسران جنگ نرم ايد آنجايى كه احساس مى كنيد دستگاه مركزى اختلال دارد و نمى تواند درست مديريت كند آنجا آتش به اختیاريد، يعنى بايد خودتان تصميم بگيريد، فكر كنيد، پيدا كنيد، حركت كنيد، اقدام كنيد.» اين سخن رهبرى عزيز نگارنده را به ياد فرمايش مشابه از شهيد مظلوم بهشتى انداخت كه مى فرمود: «پاسداران، آگاهانه انتخاب مى كنند، شجاعانه مى جنگند، غريبانه زندگى مى كنند، مظلومانه شهيد مى شوند و بى شرمانه مورد توهين قرار مى گيرند.»
خطیب جمعه در ادامه گفت: مهمترين بخش سخنان رهبرى انقلاب در ديدار كارگزاران نظام با معظم له، تحذیر رئيس جمهور منتخب از مبتلا شدن به سرنوشت بنى صدر بود، اين هشدار ناصحانه و عبرت آموز، اصلاً سابقه ی تاريخى ندارد. رهبر معظم انقلاب «دوقطبى شدن كشور» و «دودستگى مردم» را تجربه اى خطرناك دانستند و فرمودند: «در سال ۵۹ رئيس جمهور وقت، جامعه را دوقطبى و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسيم كرد كه نبايد اين تجربه تكرار شود.» اين هشدار آن وقتى صريح تر شد كه رهبرى از منش دوقطبی گرايانه آقاى روحانى در ايام پس از انتخابات انتقاد كردند.
ايشان با اشاره به برخى افراد كه با تفسيرهاى غلط به دنبال تقسيم كردن مردم هستند، فرمودند: «نبايد با بگومگوها و تقسيم كردن مردم، كار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضايع كرد.»
ايشان در بخش ديگرى از سخنرانی، آقاى روحانى را از خطابه خوانى و رهنمودگويى به عمل گرايى و مسؤوليت پذيرى دعوت كردند و فرمودند: «رئيس جمهور محترم در سخنانشان مواردى را گفتند كه «بايد بشود» اما مخاطب و مجرى عمده ی اين موارد، خود ايشان و تيم كارى دولت هستند.»
و نیز نقد صريح «برجام» و ضرورت تشکیل هيأت نظارت بر برجام براى چندمين بار و سخن از خسارت هاى برجام و اعتماد به آمريكا نيز در بيانات رهبر معظم انقلاب براى دولتمردان پيام هاى روشنى داشت.
رهبری معظم انقلاب در جمع شعراء نیز فرمودند: «پيامبر اكرم(ص) به يكى از صحابه خود دستور دادند كه مشركان را هجو كند، امروز نيز مواردى مثل رقص شمشير جاهليت مدرن در كنار جاهليت قبيلگى با قرار گرفتن عربستان در كميسيون حقوق بشر سازمان ملل، مسائلى است كه جاى هجو دارند.»
حال با اين بيان قاطع و انقلابى مقام معظم رهبرى، آتش به اختیار عمل كردن شعرا به اين معناست كه از همه ظرفيت خود استفاده كرده و به كمك دولتمردان و نهادهاى سياسى و ديپلماسى بيايند؛ قطعاً بركاتى خواهد داشت.
چنان كه در آستانه ی روز قدس آن هم در شرايط امروز جهان و منطقه و نابسامانى حاكم بر كشورهاى اسلامى به ويژه خيانت برخى سران كشورهاى عربى و به اصطلاح اسلامى كه با حمايت همه جانبه از فتنه داعش و تكفير و ميداندارى جنگهاى نيابتى و سياستهاى استكبارى اسلام هراسى و شيعه هراسى و ايران هراسى به دنبال به فراموشى سپردن. مسأله ی اول جهان اسلام يعنى قدس و فلسطين و جنايات رژيم جعلى و غاصب صهيونيستى هستند، بر همگان تكليف است كه به صحنه بيايند و به فضل الهى در شكوه بخشيدن به مراسم راهپيمايى روز قدس بيش از گذشته اهتمام بورزند حال اگر برخى دستگاه هايى كه به طور مستقيم در اين راستا مسؤوليت دارند، به هر دليل دچار اختلال و يا كم كارى گرديدند و يا برخى جريان هاى مرموز در پى القاء عدم ضرورت پرداختن به مسائل منطقه اى از جمله فلسطين و لبنان كه بعضاً در اوج فتنه هايى همچون فتنه ۸۸ حتى برخلاف آرمانهاى انقلاب و سياستهاى نظام شعار نه لبنان نه غزه سر مى دادند، افراد متعهدى با استفاده از هنرها و ظرفيتها و استعدادهاى شخصى بخواهند در جهت حفظ آرمان فلسطين و قدس شريف و تشويق و ترغيب توده هاى مردم همراه با روشنگرى و بصيرت افزايى اقدام نمايند، چرا مجاز نباشند، اين نیز مصداقى دیگر از عمل آتش به اختیار است كه قطعاً امرى پرثواب و انقلابى و مطابق با وظايف و تكاليف انسانى و اسلامى می باشد.
در ادامه به مقوله «آتش به اختیار»، منظور و منوى مقام معظم رهبرى و نكاتى در باب تاكتيكهاى مهم آن اشاره شد. امام جمعه بوئین زهرا در این رابطه با توجه به بیانات رهبری معظم انقلاب در جمع دانشجویان گفت:
بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجويان در ماه مبارك رمضان و نكات بسيار مهمى كه در اين ديدار بيان شد، توجه هاى بسيارى را به خود جلب كرد. در اين ميان آنچه رهبرى معظم در مورد مقوله «آتش به اختیار» بيان كردند از اهميت ويژه اى برخوردار شد. نكات و تحليل هاى زير را بايد در اين رابطه در نظر گرفت:
۱. اصل توصيه ی رهبرى به جوانان دانشجو به عنوان افسران جنگ نرم و نيز همه «هسته هاى فكرى و عمليِ جهادى، فكرى، فرهنگى» در كشور است. موضوع اين دستور نيز «تلاش جدّى و همه جانبه براى غلبه دادن گفتمان انقلاب» است. يعنى آنها كه در دانشگاه هستند، اين امر را در دانشگاه و آنها كه در بيرون دانشگاه هستند، در خارج از دانشگاه دنبال كنند.
۲. از اين بيان رهبرى معظم مشخص مى شود كه ايشان قائل به ضعفى - گاه جدى - در ستادها و مراكز نظام در تبيين گفتمان انقلاب اسلامى هستند و در اين رابطه اختلالها و يا خلاءهايى رخ مى دهد كه در اين موارد دانشجويان انقلابى و ديگر هسته هاى فكرى و عملى جهادى، فكرى و فرهنگى بايد ورود كنند و منتظر نمانند.
۳. بر خلاف برخى تصورات، اين بيان رهبرى به منزله ى قطع اميد از ستادها و مركزيت هاى موجود در نظام در اين رابطه نيست بلكه بيان ايشان به اين معنى است كه اختلال يا تعطيلى اين ستادها و مراكز در مواردى نبايد منجر به بى عملى نيروهاى انقلابى در تبيين گفتمان انقلاب اسلامى شود. به عبارت ساده تر، نبايد به بهانه ى اينكه فلان نهاد يا وزارتخانه مشكل دارد و حرفها و جهت گيرى هايش مطابق انقلاب اسلامى نيست، دست روى دست بگذاريم و منفعل شويم بلكه تا زمانى كه آن وزارتخانه يا نهاد يا مركز اصلاح شود، بايد به صورت خودجوش در تبيين گفتمان انقلاب اسلامى بكوشيم. پس اين به معنى قطع اميد و دست شستن از وظايف نهادها و ستادها و مركزيتها نيست، آنها هم موظف به اصلاح خود هستند و بايد هرچه سريع تر از حالت اختلال و يا تعطيلى در آن مورد خاص خارج شوند و وظيفه ى خود را انجام دهند.
۴. رهبرى در طول ساليان گذشته بارها و بارها از مردمى كردن فرهنگ و حضور مردم در دفاع از نظام و گفتمان انقلاب اسلامى صحبت كرده بودند. به نظر مى رسد كه اين بيان رهبرى رابطه اى جدى با آن دغدغه و توصيه ى ايشان دارد. يعنى منظور اين است كه دفاع از فرهنگ انقلاب اسلامى و تبيين گفتمان انقلاب اسلامى به صورت خودجوش و توسط خود مردم صورت گيرد. اين فعاليتهاى خودجوش مردمى و اين حركتهاى مؤمنانه ی جوانان نشان از آن دارد كه روح و فكر انقلابى در بدنه ى مردمى وجود دارد و اين بايد تقويت و به كار گرفته شود.
۵. نكته ى مهمى كه بايد به آن توجه كرد اين است كه «آتش به اختیار» بودن در اين شرايط به معنى تجويز بى نظمى و هرج و مرج و خودسرى و كار ضد نهادى و ضد ستادى و يا حركت هاى تخريبى و مانند آن نيست. اصولاً اين دستور كه رهبرى مى فرمايند در مواردى كه ستاد مختل يا تعطيل است، معطل نشويد و بى عمل نمانيد و اين را بهانه ى منفعل شدن قرار ندهيد؛ نمى توان از آن فهميد كه تخريب كارهاى ستادى و يا رفتارهاى ضد نهادهاى رسمى در اينجا مثلا دولت يا وزارتخانه ها و يا تلاش براى تخريب آنها دستور داده شده است. به همان تمثيل كه رهبرى كردند توجه كنيد: در حركت نظامى اگر بیسيم ها مختل شد و يا مركزيت به حالت تعطيل درآمد، از افسران خواسته مى شود كه به صورت آتش به اختیار؛ درايت و درك ميدانى خود را براى انجام فعاليت و وظيفه شان به كار گيرند. اين به معنى حمله به ستاد و يا نفى كار منظم نيست.
۶. همچنين بايد توجه كرد كه «آتش به اختیار» به معنى آتش گشودن به هر سمتى و رگبار بستن بى هدف و يا انجام فعاليتهاى كور و بى برنامه نيست. آتش به اختیار فرمودند، نه حركت تخريبى بى حساب و كتاب. آتش به اختیار يعنى آن فرماندهى ميدانى را و آن افسر فعالى كه در تبيين گفتمان انقلاب اسلامى وظيفه داشت، چنان با درايت و صاحب بلوغ فكرى بدانيم كه به او بگوييم اختلال در ستادها و يا تعطيلى آنها در مواردى باعث بى عملى و كوتاهى تو در انجام وظيفه اى كه مى فهمى نمى شود.
۷. به طور مسلم آنچه رهبرى در باب آتش به اختیار فرمودند، نقدى و گلايه و اشكالى به نهادها و مراكزى است كه موظف به سياستگذارى و تبيين حمايت از گفتمان انقلاب اسلامى و غلبه دادن به آن هستند، چه اين نهادها دولتى باشند و چه حاكميتى. اين بيان رهبرى كه اختلال يا تعطيلى در اين مراكز ديده مى شود؛ مسلم نقدى جدى به آنهاست اما بايد توجه داشت كه وقتى رهبرى فرمودند اختلال يا تعطيلى آنها باعث نمى شود شما وظايف خود در تبيين و غلبه دادن به گفتمان انقلاب اسلامى را رها كنيد، نمى توان نتيجه گرفت كه دستور مقابله يا حمله يا تخريب نهادهاى دولتى يا حاكميتى را داده اند.
۸. در تحليل چرايى و مبناى اين دستور رهبرى نيز بايد توجه داشت كه از منظر رهبرى انقلاب اسلامى، يك انرژى عظيم متراكم و يك استعداد جدى اكتشاف نشده و استفاده نشده از مردم و نيروهاى انقلابى و حزب اللهى در حمايت و تحقق اهداف گفتمان انقلاب اسلامى وجود دارد كه متاسفانه برخى نهادهاى دولتى و حاكميتى از استفاده صحيح و درست از اين نيرو كوتاهى كرده و مى كنند. رهبرى بارها به دولت و ديگر مسؤولان تذكر دادند كه خود را از استعداد و توان غنى و جدى مردمى و حزب اللهى و نيروى قدرتمند و پرتوان و پرانگيزه ى آنها محروم نكنند. بارها متذكر شدند كه به اسم افراطى و تندرو، حزب اللهى هاى جوان را كنار نزنند. بارها بيان كردند كه براى تحقق اهداف انقلاب اسلامى بايد فرهنگ مردمى شود، حتى اقتصاد و سياست و ... هم. حال به نظر مى رسد كه آن روى همين مطلب بيان شده است. اين نيروى عظيم حزب اللهى متراكم در ميان مردم، اين جهتگرى انقلابى پر توان نبايد معطل ناكارآمدى برخى دستگاه هاى دولتى و حاكميتى در برخى عرصه ها بماند. حركتهاى انقلابى در ميان مردم بايد زنده بماند. انقلاب نبايد دچار ركود ناشى از تنبلى و كم تحركى ادارات دولتى شود. اين اساس كار است. حركت هايى مانند اردوهاى جهادى، فعاليتهاى جهادى در سازندگى، كارهاى فرهنگى مردمى در مساجد و رسيدگى به نقاط محروم كشور كه به صورت خودجوش بدون معطل شدن براى دستگاه هاى ادارى صورت مى گيرد، نمونه هايى از اين امر است.
۹. بخش ديگرى از اين دستور به هدف انگيزه دهى و ايجاد شور انقلابى صورت گرفته است. مشخص است كه نيروهاى جوان اگر در كنار خط دهى صحيح، شور و انگيزه ى جدى نداشته باشند، امكان بروز سرخوردگى و انفعال در ميان آنها وجود دارد. رهبر معظم انقلاب كه رهبر ملت ايران و خصوصاً رهبر جوانانى است كه بخش عمده اى از تحقق اهداف انقلاب به دوش آنهاست، بايد انگيزه و شور انقلابى را در دلهاى آنها زنده نگاه دارد.
۱۰. مشخص است كه رهبرى معظم انقلاب با مبانى فكرى و سابقهى طولانى فعاليت كلان ايشان در رهبرى نظام، فردى كاملا نظام مند هستند و در نظام فكرى ايشان، حركتهاى تخريبى ضد نظم و يا خودسرانه ى ضد نهادى جايى ندارد. اين دستور نيز استثنايى بر گذشته نيست. «آتش به اختیار» بودن افسران جنگ نرم به معنى فعاليت تخريبى و ايجاد گسيختگى در نهادهاى نظام اسلامى نبوده و نيست. مشخص است كه قانون، ارزشهاى اصيل انقلاب اسلامى، اهداف كلان نظام و بسيارى عناصر ديگر بايد مورد توجه افسران جنگ نرم باشد. مصالح و منافع ملى نظام اسلامى بايد مورد توجه اين افسران جنگ نرم باشد و مشخص است كه رهبرى با اعتمادى كه به اين جوانان نشان دادند، گامى در پخته تر شدن آنها در حركت هاى فكرى و فرهنگى و سياسى برداشته اند.
در قسمت مناسبت ها به 26 خرداد برابر با 21 رمضان؛ سالروز شهادت مظلومانه ی مولاى متقيان حضرت امام على(ع) در سال (40 ه.ق) اشاره و این مصیبت عظمی به محضر امام زمان(عج)، مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید، شیعیان، محبّان اهل بیت(ع) و نمازگزاران تسلیت و تعزیت گفته شد.
مناسبت بعدی مورد اشاره توسط خطیب جمعه بوئین زهرا شنبه 27 خرداد؛ آخرین شب قدر _شب بیست و سوم از ماه مبارک رمضان_ بود که خطیب جمعه مؤمنین و مؤمنات را برای استفاده ی هر چه بیشتر از فضیلتهای این شب عزیز دعوت نمود و با ذکر این جمله از رهبری معظم انقلاب که فرمودند: » بهترين اعمال در ساعات كيميايى ليلةالقدر، سخن گفتن و در ميان گذاشتن حرف دل با خداست.» گفت:
ليلةالقدر؛ شب ولايت است. شب رحمت و شب مغفرت است. ليلةالقدر؛ مظهر سلام الهى و شروع حيات و ولادت نو است.
حجت الاسلام والمسلمین زرینه در ادامه ی این قسمت به دو مقوله مهم در رابطه با شب قدر از لسان مقام معظم رهبری اشاره کرد:
بهترين اعمال در ساعات كيميايى شب قدر
در ساعتهاى كيميايى ليلةالقدر، بنده مؤمن بايد حداكثر استفاده را بكند. بهترين اعمال در اين شب، دعا است. احياء هم براى دعا و توسل و ذكر است. نماز هم كه در شبهاى قدر يكى از مستحبات است، در واقع مظهر دعا و ذكر است. در روايت وارد شده است كه دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، يا به تعبير رايج ماها، روح عبادت، دعا است. دعا يعنى چه؟ يعنى با خداى متعال سخن گفتن، در واقع خدا را نزديك خود احساس كردن و حرف دل را با او در ميان گذاشتن. دعا يا درخواست است يا تمجيد و تحميد است يا اظهار محبت و ارادت است؛ همه اينها دعا است. دعا يكى از مهمترين كارهاى يك بنده مؤمن و يك انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهير روح چنين نقشى دارد.(۲۹/۰۷/۱۳۸۴)
چه بخواهيم؟
شبهاى قدر را قدر بدانيد و براى مسائل كشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمين و مسائل كشورهاى اسلامى دعا كنيد. كشورهاى اسلامى چقدر مشكلات دارند! حلّ آن مشكلات را از خدا بخواهيد. براى همه انسانها دعا كنيد. براى هدايت انسانها، براى خودتان، براى زندگى تان، براى مسؤوليتتان، براى كشورتان، براى گذشتگانتان و براى آن چيزى كه مى خواهيد خداى متعال به شما بدهد، دعا كنيد. اين ساعات و دقايق را قدر بدانيد.(۲۶/۱۰/۱۳۷۶) به ولىّ عصر أرواحنا فداه توجه كنيد، به در خانه خدا، مسجد برويد و به بركت امام زمان(عج) از خداى متعال خواسته هايتان را بگيريد. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم.(۷/۱/۱۳۷۱)
خطیب جمعه در ادامه به برخی دیگر از مهمترین مناسبت های روزهای در پیش رو اشاره کرده و در رابطه با هر کدام توضیحاتی برای نمازگزاران ارائه نمود، از جمله: سالروز شهادت مجاهدان دلير اسلام؛ شهيدان بخارايى، امانى، صفار هرندى و نيك نژاد از عاملان اعدام انقلابى حسنعلى منصور، نخست وزير وقت رژيم شاه در سال (1344 ه.ش) - روز جهاد كشاورزى و فرمان حضرت امام خمينى(ره) مبنى بر تشكيل جهاد سازندگى در سال (1358 ه.ش) و روز جهانى بيابان زدايى – سالروز شهادت سردار رشيد اسلام شهيد دكتر مصطفى چمران در سال (1360 ه.ش) و روز بسيج اساتيد – سالروز تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) و روز تبليغ و اطلاع رسانى دينى در سال (1360 ه.ش) و آغاز هفته قوه قضائيه.
امام جمعه بوئین زهرا در پایان خطبه ی دوم از همگان برای حضور حداکثری در راهپیمایی روز جهانی قدس در جمعه آینده دعوت به عمل آورد تا در این شرایط حساس داخلی و خارجی و اتفاقاتی که شاهد آن هستیم، دشمنان را مأیوس تر از همیشه عقب تر برانیم و مشت محکمی بر دهان مستکبرین و مستبدین عالم آمریکا و اسرائیل و حاکمان سعودی و داعش و دیگر مزدوران بزنیم.
پایان بخش خطبه ها، دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء، شهداء و امام شهیدان، دعا برای برطرف شدن موانع بر سر راه جوانان به ویژه اشتغال و ازدواج، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت مهدی(عج) و سلامتی نائب بر حـقّـش امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.
دفتر امام جمعه بوئین زهرا
- توضیحات
- بازدید: 543
مـشـروح خـطـبـه هـای نـمـاز جـمـعـه بـوئـیـن زهـرا
تاريخ: 19 خرداد 1396 شمسي، مصادف با 14 رمضان المبارک 1438 قمري، برابر با 9 ژوئن 2017 ميلادي
خـطيب: حـضـرت حـجـت الاسـلام والمسلمین زرّیـنـه - امـام جـمـعـه شهـرسـتـان بـوئين زهـرا
خـطـبـه اول:
دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه نورانی 25 سوره مبارکه یونس که خداوند متعال در این آیه فرمود:
« وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلي دارِ السَّلامِ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ : و خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت می کند و هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند)، به راه راست هدایت می نماید.»
امام جمعه بوئین زهرا در ابتدای خطبه ی اول بعد از دعوت به تقوای الهی گفت:
قرآن پس از ترسیم این واقعیت که خزان و فناپذیرى زندگى این جهان، به وسیله مرگ، بسان خزان آن سرزمین سرسبز و پرطراوتى است که باد خزان بر آن مى وزد و همه چیز را نابود مى سازد، و پس از هشدار از فریفته شدن به آن و از یاد بردن زوال و خزان آن، اینک در این آیه شریفه مردم را به دل بستن به سراى جاودانه آخرت ترغیب مى کند و مى فرماید:
« وَاللَّهُ یَدْعُوا اِلى دارِ السَّلامِ : و خداست که مردم را به سراى سلامت فرا مى خواند.»
به باور پاره اى از جمله «حسن»، منظور از «سراى سلامت» آن خانه و سرایى است که از آفتهاى این سرا مصون باشد. امّا به باور پاره اى دیگر منظور بهشت پرطراوت و زیباى خداست، و بدان دلیل آنجا را سراى سلامت نام نهاده اند، که بهشتیان به یکدیگر سلام مى گویند همان گونه که فرشتگان به آنها سلام مى گویند و خدا به آنان سلام مى رساند و آنان در بهشت جز سلام و سلامتى ننگرند و نیابند که در آیه دیگرى این گونه ترسیم شده است: تحیتهم فیها سلامٌ و درودشان در آنجا سلام است.
« وَیَهْدى مَنْ یَشاءُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ : و خدا هر که را بخواهد و شایسته اش بنگرد با ارزانى داشتن توفیقِ انجام کارهاى شایسته و آسان ساختن کار و در پرتو لطف و مهر خود به ایمان و پروا راه مى نماید.»
به باور «جبایى» منظور این است که: و خدا براى همه کسانى که مکلّف و آماده انجام وظیفه اند همه راهها را نشان مى دهد و دلیلها و علائم را نصب مى نماید.
و پاره اى نیز بر آنند که: و خدا در سراى آخرت هر کس را خواست به سوى بهشت راه مى نماید.
زید بن على بن الحسین(ع) در معناى جمله: «وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ» فرموده است: یعنى بهشت. و در معناى جمله: «وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» فرموده: یعنى ولایت على بن ابى طالب(ع).
علامه طباطبایی: این روایت بدان جهت که سند اولش به رسول خدا(ص) و سند دومش به على بن الحسین(ع) منتهى نشده «موقوفه» است، و به فرضى هم که بگوییم منظور ابن عباس نقل از رسول خدا(ص) و منظور زید نقل از على بن الحسین(ع) بوده تازه یا از باب تطبیق کلى بر مصداق است و یا مى خواهد از باطن قرآن سخن بگوید. و در این معنا روایات دیگرى نیز هست.
حجت الاسلام والمسلمین زرینه در پایان خطبه ی دوم به برخی از فضایل روزه پرداخت که عبارت بودند از:
- روزه؛ راه رسیدن به بهشت برین و رضایت پروردگار متعال است.
- روزه؛ کفاره گناهان است.
- روزه؛ مانع آتش جهنم است.
- روزه؛ شافع است.
- روزه دار از در مخصوص وارد بهشت می شود.
- روزه دار مورد احترام خداوند سبحان است.
- روزه دار مستجاب الدعوه است.
- روزه؛ شعار اهل ایمان است.
- روزه؛ مایه داخل شدن به بهشت است.
خـطـبـه دوم:
سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از کلام نورانی حضرت امام حسن مجتبی(ع) در آستانه ی نیمه ماه مبارک رمضان؛ سالروز ولادت آن امام همام. کریم اهل بیت(ع) فرمود: «أُوصیکُمْ بِتَقْوَی اللّهِ وَ إِدامَةُ التَّفَکُّرِ فَإِنَّ التَّفَکُّرَ أَبُو کُلِّ خَیر وَ أُمُّهُ : شما را به پرهیزگاری و ترس از خدا و ادامه تفکّر و اندیشه سفارش می کنم، زیرا که تفکّر و اندیشه، پدر و مادر تمام خیرات است.» مجموعه ورام، ج 1، ص 52
امام جمعه بوئین زهرا بعد از سفارش به تقوا گفت: يكى از شگردهاى جريان هاى موازى و غيرصادق، همواره اين است كه براى انحراف افكار عمومى و ذهنيت جامعه از مسائل اصولى و بنيادين، مسائل و موضوعات دست چندمى و حاشيه اى را چنان پررنگ و بزرگ مطرح مى كنند تا به لحاظ اولويت با مسائل اصلى مشتبه و يا جابجايى صورت پذيرد.
دكتر گوبلز كه در جايگاه وزير ارتباطات و تبليغات جلاد تاريخ، هيتلر نقش بازى مى كرد، در اين خصوص چنان تبحر داشت كه بسيارى از صاحب نظران شخصيت هيتلر را مديون تئورى ها و نقشه هاى او مى دانند. گوبلز استاد جنگ روانى بود و اصلى ترين شگرد و يا تاكتيك او القاء شبهه و نشر شايعات در غالب توليد دروغ هاى شاخدار و بزرگ نمايى چيزهاى كوچك بود و چنان دروغ را بزرگ و با جديت مطرح مى نمود كه گاهى بر اثر اقبال و اثرپذيرى گسترده، خودش نيز تحت تأثير دروغ ها و شايعه هايش قرار مى گرفت. اين در حالى است كه گوبلز در دورانى مى زيسته است كه ابزار رسانه اى و ارتباط جمعى زمان ما را در اختيار نداشت؛ اكنون با وجود فضاى مجازى بى در و پيكر و ابزار خيره كننده رسانه اى به ويژه در حوزه شبكه هاى ارتباطى اعم از نوشتارى و شنيدارى و سمعى و بصرى كه در حداقل زمان يعنى كمتر از ثانيه خبرى را چه راست و يا دروغ، به تمامى دنيا مخابره مى كنند، متأسفانه زمينه براى به بازى گرفتن واقعيتها و قلع و تبديل حقايق و به تبع آن به بازى گرفتن فكر و روح و روان توده هاى مردم، فراهم تر و امرى فوق العاده دمدستى و روان به نظر مى رسد؛ حال در اين اوضاع پيچيده و مرموز بايد اعتراف كرد كه كار براى هاديان فكر و انديشه و خادمان عرصه رشد و تعالى و كمال مادى و معنوى جامعه انسانى چقدر سخت و دشوار است. از طرفى بايد از تهديدات رسانه و شبكه هاى مجازى فرصتى ساخت و با تدبير و هوشمندى، ظرفيتهاى مثبت و مفيد آن را به خدمت گرفت و از طرفى همراه با شتاب سخت افزارى و نرم افزارى آن به نشر حقايق به ويژه معارف دينى و اخلاقى و آرمان هاى عزت آفرين ملى و انقلابى و تمدنى پرداخت چه آنكه از طرفى بايد رصد ميدانى و دقيق جبهه كفر و شرك و الحاد و شناخت دسيسه ها و توطئه هاى به روز اردوگاه استكبار و صهيونيزم و عوامل مزدورشان در منطقه و بدنه امت اسلام را داشت و لحظه اى از گرگان در كمين نشسته چشم برنداشت و از طرفى مراقب استعدادها و اسلحه و امتعه جبهه خودى بود تا بتوان كشتى مقاومت و بيدارى اسلامى و ارزشهاى انقلاب را توانمندسازى و با اقتدار از امواج خطرات و فتنه ها عبور داد تا به فضل الهى به زودى به سرمنزل مقصود يعنى نجات و رهايى بشريت از ظلم و بى عدالتى و نيز برخوردارى از حاكميت عدل جهانى مهدوى(عج) و امنيت و آرامش پايدار جهانى رسانيد، ان شاءالله.
حال با اين مقدمه، چند نكته داخلى و خارجى را يادآور مى شويم:
۱. برافروختن آتش فتنه داعش و تروريسم خشن، با هدف اسلام هراسى و سپس شيعه هراسى و ايران هراسى، عارضه شومى بود كه جنگهاى نيابتى و تشديد اختلافات قومى و مذهبى را در سطح گسترده اى دامن زد، اين فتنه اگرچه خطرناك و مهم است و به لطف الهى با قدرت جبهه مقاومت به پايان عمرش نزديك گرديده است زيرا دست قدرتمند الهى از آستين فرزندان سلحشور اسلام بيرون آمد و طومار عمر كوتاه و نحسشان را درهم پيچيد و چنان كه رهبرى حكيم و فرزانه انقلاب فرمودند، مى رود تا دامن مولدان و حاميانش را بگيرد، ولى نبايد هيچ گاه از نظر دور داشت كه هدف اصلى و نهائيشان غفلت از مسأله اول جهان اسلام يعنى فلسطين و قدس شريف است كه از ظرفيت بسيج كنندگى و انسجام بخشى امت اسلام برخوردار مى باشد و همواره به عنوان كانون اصلى نگرانى و هراس رژيم غاصب اسرائيل مطرح بوده است.
۲. سفر ترامپ به منطقه و تشكيل ائتلاف عربى غربى، برحسب ظاهر شاه بيت غزل سفرنامه وى، تضعيف و انزواي ايران و القاء ايران هراسى بود تا جايى كه برخى چهره هاى ذليل و بى اراده كشورهاى مرتجع عرب از مهار قدرت رو به رشد ايران و جلوگيرى از نفوذ آن در بين ملتهاى مسلمان منطقه سخن بر زبان جارى كردند؛ حال اگرچه شاهد ايجاد شكاف بين سران اين كشورها هستیم اما نبايد هرگز از هدف اصلى غرب به ويژه شيطان بزرگ آمريكا در اين كشمكش هاى منطقه اى غفلت كرد و آن غارت ثروت و منابع كشورهاى اسلامى است، چنانكه مقام معظم رهبرى در تحقير سياست هاى سازشگرانه و ذليلانه عربستان سعودى فرمودند، هزينه سازش عربستان، تقديم ثروت متعلق به مسلمان به كفار به خيال رهايى از چالش هاى احتمالى بود كه متأسفانه سران قبيله اى عقب مانده و بزدل سعودی دودستى تقديم جانيان سلطه طلب غربى نمودند.
۳. و اما با نگاه به اوضاع داخل كشورمان، كيست كه نداند ايجاد شكاف و دو قطبى مرموز در داخل كشور و افشاندن بذر تشتت و دوگانگى در بين آحاد ملت و نيز فاصله انداختن بين مردم و رهبرى و یا مردم و آرمانهاى امام و شهداء و نظام اسلامى از اهداف شوم معاندان و مخالفان انقلاب به ويژه اهالى فتنه و نفاق است كه از همان روزهاى آغازين پيروزى انقلاب تا هم اكنون ادامه داشته است، لذا بر همه آحاد مردم به ويژه خواص و دولتمردان است كه هوشمندانه پاى صيانت از ارزشهاى انقلاب و ميراث امام و شهداء ايستادگى كنند. لازمه اين ايستادگى، درايت و كياست و فهم دقيق شرايط و شگردهاى مرموز جبهه فتنه و نفاق است چه آنكه با بُلد كردن برخى موضوعات دست چندمى و بزرگنمايى آنها در صدد انحراف افكار عمومى از موضوعات مبنايى و بنيادين و اساسى مى باشند كه متأسفانه در برخى موارد به دليل كم توجهى و يا غفلت عناصرى از جبهه انقلاب نيز موفق بوده اند. عليرغم مشكلات اولويت دار جامعه، گاهى كنسرت و موسيقى مسأله اول كشور مى شود و گاهى واژه آزادى به بازى گرفته مى شود و گاهى نيز با افراطى و تندرو خواندن صاحبان روحيه انقلابى گرى و يا القاء ظالمانه و دروغين ۳۸ سال اعدام و بريدن زبانها و شكستن قلمها و در نهايت ادعاى عقلانيت براى جريان روشنفكرى منفعل و بيمار و سازشگر، تابلو مى گردد و عجيب تر اينكه در روزهاى پساانتخابات شاهد اقدامات كودكانه و البته مرموزى همچون كمپين چهارشنبه هاى انتخاب آزاد آن هم با مديريت افرادى بدسابقه و مسئله دار هستيم كه افتخارشان ترويج فحشا و بى حجابى و بى بند و بارى است و با به سخره گرفتن شال سفيد، اين بار با اهانت به زنان با فرهنگ و با شرافت كشورمان، مدعى شأن و منزلت بانوان گرديده و با هدف تضعيف جايگاه ارزشمند و سنگر پرقدرت نمازجمعه، به بهانه اينكه از ميان خيل عظيم و پرتلاش امامان جمعه سراسر كشور، عزيزى اگرچه با تعابيرى تند كه بعداً منظور خود را نيز براى تنوير افكار عمومى و جلوگيرى از سوءاستفاده اهالى فتنه و نفاق منتشر ساختند، ناجوانمردانه قاطبه ائمه جمعه و بلكه نهاد مقدس و پرتلاش نمازجمعه را مورد تهاجم و هتك حرمت قرار دادند تا بدانجا كه برخى به جاى محكوم كردن جريان نفاق و معاند، هم نوايى با بوق هاى استكبارى و وابسته به اردوگاه دشمنان ملت ايران نسبت به اين نهاد ارزشمند و شخصيت هاى خدوم سنگر امامت جمعه، بى مهرى ورزيده و از سر كينه اظهاراتى به دور از ادب و منطق را خوراك رسانه هاى بيگانه نمودند.
حال نكته اساسى همين جاست كه بايد صاحبان تريبون و خادمان ملت در سنگر امامت جمعه كه بعضاً با كمترين امكانات در مناطق محروم، زيباترين جلوه ايثار و مجاهدت را به نمايش مى گذارند و به حق الگوى كاملى براى خدمت صادقانه و بى منت مى باشند، اكنون كه كينه ورزان فرصت طلب به دنبال بلد كردن مسائل فرعى براى غفلت از مسائل اساسى و بنيادين جامعه هستند، شايسته است با هوشمندى كامل و با تدبير، ادبيات و نوع گفتمان خود را تنظيم نمايند تا از سوءاستفاده بدخواهان جلوگيرى و نسبت به مسائل اساسى و اولويت دار و بنيادين كشور نيز غفلت صورت نپذيرد، چه آنكه بدخواهان ملت ايران براى ايجاد شكاف بين توده هاى مردم، به دنبال آن هستند تا مسائل كوچك را بزرگ و مسأله اول جامعه قرار بدهند تا از اين رهگذر نسبت به گرفتاري ها و مشكلات اساسى و نيازها و ضرورت هاى اصلى جامعه، نسيان و غفلت عارض و حاكم بشود.
۴. يكى ديگر از موضوعاتى كه در همين راستا مى توان به آن اشاره كرد مسأله سند ۲۰۳۰ مى باشد كه متأسفانه اين روزها از بس در كشاكش مباحث سياسى به سطح آن توجه گرديده است، از روح حاكم بر آن و اصل هويت و جهت گيرى زيربنايى آن غفلت شده است. سندى كه در پروسه ی زمانى ۱۵ ساله در صدد است تا طبق اميال و اهداف شوم نظام سلطه با تحميل فرهنگ و سبك زندگى غربى و با غلبه بر خرده فرهنگهاى بومى و منطقه اى و هم سو سازى جامعه ی بين الملل، نوعى جهانى شدن را با محوريت قدرتهاى بزرگ جهانى به ويژه شيطان بزرگ آمريكا رقم بزند.
سندى كه عليرغم اظهار نظر صريح و قاطع مقام معظم رهبرى مبنى بر توقف آن، متأسفانه با اما و اگرها و كشمكش هاى سياسى مواجه گرديده تا جايى كه نوع تحليلها و حتى اقدامات پيرامونى آن گاهى با زاويه صد و هشتاد درجه اى مطرح می گردد. اين در حالى است كه ديدبان تيزبين انقلاب با نگاهى ژرف و دقيق، با استناد به فرهنگ غنى ملى و اسلامى و سندهاى بالادستى بومى كه از آن جمله است سند تحول آموزش و پرورش و از همه مهمتر قانون اساسى جمهورى اسلامى، هرگونه تعهد و يا اقدام پيرامون اسناد توليدشده توسط مجامع بين المللى را كه تحت اشراف و سلطه غرب به ويژه آمريكا مى باشد، نوعى تسليم و سازش قلمداد فرمودند.
لذا آنچه نبايد از آن غفلت ورزيد، جهت گيرى نظام سلطه در تحميل اين دست معاهدات و اسناد بين المللى است، نه ادبيات ظاهرى آنكه بعضاً عوام فريبانه و گول زننده است و البته جاى بسى تأسف است كه برخى از سر غفلت و يا لجاجت و تنگ نظرى محل مناقشه را ادبيات ظاهرى سند ۲۰۳۰ مى دانند و اصرار بر پايبندى و يا كوتاه نيامدن بر سر آن دارند.
و يا آنكه وقيحانه موضع گيرى رهبرى معظم انقلاب را متأثر از گزارشات غلط دانسته و به صورتى سازمان يافته در سطح كشور به دنبال اثبات ادعاى انفعالى و ارتجاعى خود هستند لذا شايسته است به جاى پرداختن به بگومگوهاى سطحى كه بيشتر كاربرد حريم كشمکش هاى سياسى تلقى مى گردد، به اساس و بنيان و روح حاكم بر اين دست معاهدات و اسناد استثمارى و استعمارى توجه بشود و با نگاه جهانى و فرامرزى مورد بررسى و تحليل قرار گيرد.
۵. سخنرانى ۱۴ خرداد امام خامنه اى(مدظله العالى) در مراسم بيست و هشتمين سالگرد ارتحال ملكوتى امام راحل(ره) حاوى محورها و نكته هاى فوق العاده مهم و راهبردى بود كه البته بر سياسيون و دولتمردان است كه بيش از همه و به دور از تعصبات كور حزبى و جناحى به آنها توجه كرده و صادقانه جامه عمل بپوشند، وقتى معظم له مهمترين شاخصه خط امام را توجه به دو نكته اساسى اسلام و مردم يادآور شدند و از دهه ۶۰ به عنوان دهه مظلوم به لحاظ گفتمانى ياد كردند تا جايى كه عدم توجه به تاريخ پرافتخار انقلاب باعث جابجايى جايگاه شهيد و جلاد در ذهنيت نسل جديد مى شود، همه خواص و انديشمندان منصف و دلسوز انقلاب را به ضرورت تكرار و يادآورى مستمر و بلاانقطاع تاريخ انقلاب اسلامى فرا خواندند تا ضمن جلوگيرى از تحريف امام و انقلاب، مسير پيشرفت و عزت كشور با روحيه انقلابى گرى همچنان هموار گرديده و با شكل گيرى دولتهايى در طراز ملت ايران، آينده پر فروغ ترى در بهبود زندگى مردم و كارآمدى نظام اسلامى ترسيم گردد و لذا از دغدغه هاى معظم له نيز مى توان اين گونه استنباط كرد كه نبايد گرفتار حواشى كلافه كننده و گيج كننده شد چه آن كه سرگرمى هاى عالم سياست و قدرت، جامعه را از اهداف بلند و آرمانى آن غافل ساخته و به جاى عزت و پیشرفت و سعادتمندی، خداى ناخواسته در سراشيبى واپسگرايى و ارتجاع و در نهايت خوارى و شكست قرار مى دهد.
دیگر موضوع مورد اشاره حوادث تروریستی در تهران _مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی(ره)_ بود که امام جمعه بوئین زهرا در این رابطه ضمن تسلیت شهادت مظلومانه تعدادی از هموطنان در این حوادث تلخ گفت:
با توجه به توطئه هاى بيگانگان و سياستهاى شوم جبهه استكبار به رهبرى شيطان بزرگ آمريكا، پس از سفر ترامپ به عربستان و سپس اسرائيل و البته پیروزی های پى در پى جبهه مقاومت در عراق و سوريه؛ منطقه و جهان اسلام آبستن حوادث و اتفاقات مهمى است كه البته هدف اصلى آنان، تشديد ناامنى به ويژه به هم زدن امنيت داخلى كشور عزيزمان ایران است كه تكيه گاه ملت هاى مظلوم و ستم ديده بوده و خاكريز اصلى مبارزه با تروريزم مى باشد و لذا توجه به چند نكته حائز اهميت است:
۱. اتفاقات تروريستى در تهران، بيش از آنكه ارزش عملياتى و امنيتى و نظامى داشته باشد، بيشتر يك اقدام تبليغاتى از ناحيه عوامل وابسته به استكبار به ويژه داعش مى باشد كه با هدف ايجاد رعب و وحشت و سپس خدشه دار كردن امنيت ملى كشورمان انجام گرديد.
۲. اقدام كور تروريستى و حمله به مجلس شوراى اسلامى و حرم امام در تهران، در واقع چيزى جز مسئله سازى براى جمهورى اسلامى نمى باشد و قطعاً در برابر اقتدار و عظمت جمهوری اسلامی ایران، يك حركت مذبوحانه و بزدلانه اى بيش تلقى نمى گردد.
۳. حفظ روحيه ی انقلابى مردم و افزايش ضريب هوشيارى و تقويت آمادگى هاى لازم در رصد اوضاع پيرامونى خود به ويژه در اماکن عمومی و خصوصاً در مساجد و مصلاهاى نمازجمعه، امرى است ضرورى كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
۴. حوادث تهران، تلنگرى شد براى همه آحاد مردم به ويژه مسؤولان در سطوح مختلف كه بايد همواره مسائل امنيتى را در هر شرايطى جدى گرفت؛ در وضعيتى كه دشمنان ملت ايران دور تا دور كشور عزیزمان را کانون بحران و آتش افروزی قرار داده اند، به فضل الهى با هوشيارى و اشراف اطلاعاتى و امنيتى، امنيت كشور مثال زدنى است اما اين نبايد باعث غفلت ما از محيط داخلى باشد و همواره بايد مسائل را هوشيارانه مورد رصد و كنترل قرار دهیم.
موضوع بعدی که به آن اشاره شد رهیافت رهبر معظم انقلاب پیرامون سند 2030 بود که معظم له در دیدار جمعی از دانشجویان فرمودند: مسئله سند ۲۰۳۰ مسئله استقلال کشور است/ نظام آموزشی ما را ۴ نفر بنشینند در یونسکو بنویسند! چرا؟
• مسئله ی استقلال خیلی مهم است؛ مسئلهی سند ۲۰۳۰ از این قبیل است.
• حالا بعضی میآیند میگویند ما تحفظ دادیم یا گفتیم فلان چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست؛ فرض کنیم در این سند هیچچیز واضح بیّنی هم که مخالف اسلام باشد وجود نداشته باشد؛ که حالا وجود دارد؛ من حرفم این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته شود.
• آنها که خیال میکنند ما گزارش درست نگرفتیم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است. شما میگویید این سند مثلاً خلاف اسلام ندارد، داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است. نظام آموزشی ما را چهار نفر بنشینند در یونسکو بنویسند! چرا؟ این همان مسئلهی استقلال است. ۹۶/۳/۱۷
در قسمت مناسبتها به 20 خرداد ماه برابر با 15 رمضان؛ سالروز فرخنده ميلاد كريم اهل بيت عليهم السلام حضرت امام حسن مجتبى(ع) در سال (3 ه.ق) و روز اكرام اشاره و از لسان مقام معظم رهبری به مناسبت زادروز كريم اهل بيت(ع) به پرشكوه ترين نرمش قهرمانانه تاريخ اشاره و گفته شد:
«اگر امام مجتبى(ع) اين صلح را انجام نمى داد، آن اسلام ارزشى نهضتى باقى نمى ماند و از بين مى رفت؛ چون معاويه بالأخره غلبه پيدا مى كرد... اگر امام حسن(ع) صلح نمى كرد، تمام اركان خاندان پيامبر(ص) را از بين مى بردند و كسى را باقى نمى گذاشتند كه حافظ نظام ارزشى اصيل اسلام باشد. همه چيز به كلى از بين مى رفت و ذكر اسلام بر مى افتاد و نوبت به جريان عاشورا هم نمى رسيد... صلح امام مجتبى(ع) همانقدر ارزش داشت كه شهادت برادر بزرگوارش، امام حسين(ع) ارزش داشت و همانقدر كه آن شهادت به اسلام خدمت كرد، آن صلح هم همانقدر يا بيشتر به اسلام خدمت كرد.»
زندگى سراسر افتخار امام حسن مجتبى(ع) جلوه هاى زيبا و پرشكوهى دارد. هفت سال در دامن پرفيض رسول خدا(ص) از چشمه هاى زلال نبوت بهره برد. وحى الهى فكر و انديشه او را شكل داد و اعماق وجودش را براى بهره دهى به درخت نونهال اسلام و جامعه مسلمانان آماده ساخت. سى سال حوادث تلخ و شيرين پس از رحلت رسول خدا(ص) او را از تجربه هاى گران بهره مند ساخت و به سال چهل هجرت، هدايت كشتى اسلام، در سخت ترين موقعيت و طوفانى ترين دريا، در ميان امواج سهمگين فتنه هاى اموى و جاهلى به عهده ی او گذاشته شد. آن امام همام با كمترين آسيب و تلفات و بالاترين درايت و ذكاوت، امت اسلام را رهبرى كرد. توطئه هاى بزرگ و خطرناك بنى اميه را نقش بر آب كرد. مانع نابودى اسلام و برنامه هاى حيات بخش آن شد و برخورد زيباى امام حسن(ع) در قصه صلح، افتخار بزرگى در تاريخ اسلامى بر جاى گذاشت.
دیگر مناسبت 20 خرداد؛ عزل بنى صدر از فرماندهى كل قوا از سوى امام خمينى(ره) در سال (1360 ه.ش) بود که در این قسمت گفته شد: با انتخاب بنى صدر به رياست جمهورى در بهمن ۱۳۵۸، مسأله انتخاب نخست وزير و تشكيل دولت مطرح گرديد كه در اين مورد بين رييس جمهور و مجلس شوراى اسلامى اختلاف نظر پديد آمد. پس از كشمكشهايى سرانجام در شهريور ۱۳۵۹، شهيد محمد على رجايى به عنوان نخست وزير به مجلس معرفى شد و موفق به كسب رأى اعتماد گرديد و دولت خود را تشكيل داد. با اينكه مسأله مورد اختلاف، ظاهراً حل شده بود، اما كشمكش و اختلاف پنهانى و آشكار بين رييس جمهور و مخالفانش در مجلس و خارج از آن ادامه پيدا كرد. با آغاز جنگ، با اينكه اين مسأله، تمام توان و فكر مسؤولان را به خود مشغول كرده بود، اما در عين حال، اختلاف ميان سطح بالاى كشور ادامه يافت. در عرصه ی جنگ نيز، بنى صدر در مقام فرماندهى كل قوا، معتقد به جنگيدن به شيوه اشكانيان بود يعنى نيروى دشمن به درون مرز كشيده شده، سپس محاصره و نابود گردد. اين سياست نظامى، باعث اشغال نقاط وسيعى از اراضى ايران اسلامى توسط ارتش متجاوز بعث شد و بر اثر عدم ارسال مهمات و نيرو به خط مقدم، نيروهاى اسلام علیرغم جانفشانى ها و حماسه آفرينى هاى مثال زدنى، مجبور به عقب نشينى شدند. در نحوه ی اداره كشور نيز، كوشش هاى امام كه دو طرف را به رفع اختلاف و وحدت و تفاهم دعوت مى كرد، بى ثمر ماند. در نتيجه حضرت امام خمينى(ره)، در بيستم خرداد ۱۳۶۰، پس از مشورت با مسؤولان متعهد كشور، طى حكم كوتاهى، ابوالحسن بنى صدر را از فرماندهى كل قوا كه به نيابت از ولى فقيه در اختيار داشت، عزل كرد و در پى آن، مجلس شوراى اسلامى، طرح عدم كفايت سياسى بنى صدر را با اكثريت آرا در ۳۱ خرداد آن سال، به تصويب رساند.
مناسبت بعدی مورد اشاره سه شنبه و پنج شنبه ی در پیش رو، اولین و دومین شب از شبهای قدر بودند که امام جمعه بوئین زهرا در توضیح لیله قدر از قول رهبری معظم انقلاب گفت:
«شب قدر، شب شفاى بيمارى هاى اخلاقى، معنوى، مادى و بيمارى هاى عمومى و اجتماعى است كه امروز متاسفانه دامان بسيارى از ملتهاى جهان، از جمله ملتهاى مسلمان را گرفته است!»
هرچه انسان در اين مدت از ماه مبارك رمضان در صدد تصفيه باطن و تزكيه نفس برآيد، كم كار كرده است. در شب قدر به ميزان اتصال هر شخص با ولى كامل كه حضرت بقية الله ارواحنا فداه مى باشد، تقدير او رقم مى خورد و كيفيت ارتباط انسان با نفس حضرت ولى عصر(ع) نقش تعيين كننده اى در سرنوشت سال آينده او دارد و به هر اندازه كه اين اتصال خالص تر و بى غلّ و غش تر و بى شائبه تر و صاف و پاكيزه تر باشد، به همان ميزان نسبت توفيق سعادت ايام و روزگار او تغيير خواهد كرد. بنابر آنچه از اخبار و احاديث معصومين(ع) استفاده مى شود، اعتبار و اهميت و شاخصه ى ماه مبارك رمضان در وجود شب قدر است و اين شب است كه ماه رمضان را از ساير ماه ها متمايز و جدا گردانيده است.
آخرین مناسبت مورد اشاره 24 خرداد مصادف با 19 رمضان؛ سالروز ضربت خوردن مولای متقیان حضرت امام على(ع) به دست ابن ملجم مرادى ملعون در سال (40 ه ق) بود. امام جمعه بوئین زهرا این مصیبت بزرگ شیعیان عالم را به محضر امام عصر(عج)، مقام معظم رهبری و یکایک نمازگزاران حاضر در مصلی تسلیت و تعزیت گفت.
پایان بخش خطبه ها، دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء، شهداء و امام شهیدان، دعا برای برطرف شدن موانع بر سر راه جوانان به ویژه اشتغال و ازدواج، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام مهدی(عج) و سلامتی نائب بر حـقّـش آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.
دفتر امام جمعه بوئین زهرا
- توضیحات
- بازدید: 567
مـشـروح خـطـبـه هـای نـمـاز جـمـعـه بـوئـیـن زهـرا
تاريخ: 12 خرداد 1396 شمسي، مصادف با 7 رمضان المبارک 1438 قمري، برابر با 2 ژوئن 2017 ميلادي
خـطيب: حـضـرت حـجـت الاسـلام والمسلمین زرّیـنـه - امـام جـمـعـه شهـرسـتـان بـوئين زهـرا
خـطـبـه اول:
دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 131 سوره ی مبارکه ی نساء که خداوند متعال در این آیه فرمود:
« وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِيَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَميداً : آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، از آن خداست. و ما به کسانی که پیش از شما، کتاب آسمانی به آنها داده شده بود، سفارش کردیم (همچنین) به شما (نیز) سفارش می کنیم که از (نافرمانی) خدا بپرهیزید! و اگر کافر شوید، (به خدا زیانی نمی رسد زیرا) برای خداست آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است و خداوند، بی نیاز و ستوده است.»
در آیه ی قبل به این حقیقت اشاره شد که اگر ضرورتى ایجاب کند که دو همسر از هم جدا شوند، و چاره اى از آن نباشد، اقدام بر این کار بی مانع است و از آینده نترسند، زیرا خداوند آنها را از فضل و کرم خود بى نیاز خواهد کرد، در این آیه اضافه می کند: ما قدرت بی نیاز نمودن آنها را داریم زیرا آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ملک خدا است. «و لله ما فى السموات و ما فى الارض»
کسى که چنین ملک بى انتها و قدرت بى پایان دارد از بى نیاز ساختن بندگان خود عاجز نخواهد بود، سپس براى تأکید درباره پرهیزگارى در این مورد و هر مورد دیگر، می فرماید: «به یهود و نصارا و کسانى که قبل از شما داراى کتاب آسمانى بودند و همچنین به شما سفارش کرده ایم که پرهیزگارى را پیشه کنید.»
(و لقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله)
بعد روى سخن را به مسلمانان کرده، مى گوید: اجراى دستور تقوا به سود خود شما است، و خدا نیازى به آن ندارد « و اگر سرپیچى کنید و راه طغیان و نافرمانى پیش گیرید، زیانى به خدا نمى رسد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن او است، و او بى نیاز و درخور ستایش است.»
(و ان تکفروا فان لله ما فى السموات و ما فى الارض و کان الله غنیا حمیدا)
در حقیقت غنى و بى نیاز به معنى واقعى، خدا است، زیرا او « غنى بالذات » است و بى نیازى غیر او به کمک او است و گرنه ذاتاً همه محتاج و نیازمندند، همچنین او است که بالذات شایسته « ستایش » است، چه اینکه کمالاتش که شایستگى ستایش به او می دهد، درون ذات او است نه همانند کمالات دیگران که عاریتى است و از ناحیه دیگرى می باشد.
حجت الاسلام والمسلمین زرینه در ادامه ی خطبه ی اول به برخی از فضائل ماه مبارک رمضان اشاره کرده و گفت:
گرچه ذكر تمام فضائل ماه مبارك رمضان از حوصله اين خطبه خارج است، ولى پرداختن و ذكر برخى از فضائل آن از نظر قرآن و روايات اسلامى خالى از لطف نيست.
1. برترين ماه سال:
ماه مبارك رمضان به جهت نزول قرآن كريم در آن و ويژگى هاى منحصرى كه دارد در ميان ماه هاى سال قمرى برترين است؛ قرآن كريم مى فرمايد: «ماه رمضان ماهى است كه قرآن براى هدايت انسان ها در آن نازل شده است.» سوره بقره، آيه185
پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) درباره ماه رمضان مى فرمايد: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى كه نزد خدا از همه ماه ها برتر و روزهايش بر همه روزها و شب هايش بر همه شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است كه شما در آن به ميهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته ايد، نفس هاى شما در آن تسبيح و خوابتان در آن عبادات، عملتان در آن مقبول و دعايتان در آن مستجاب است... بهترين ساعاتى است كه خداوند به بندگانش نظر رحمت مى كند...» وسائل الشيعه، ج 10، ص 313
2. نزول كتب آسمانى در اين ماه
تمام كتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن كريم، تورات، انجيل، زبور، صحف در اين ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «كل قرآن كريم در ماه رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در مدت بيست سال بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و صحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجيل در روز سيزدهم ماه رمضان و زبور در روز هيجدهم ماه رمضان نازل شد.» الكافى، ج 2 ،ص 628
3. توفيق روزه
در ماه رمضان خداوند متعال توفيق روزه دارى را به بندگانش داده است؛ «پس هر كه ماه [رمضان] را درك كرد، بايد روزه بگيرد.» سوره بقره، آيه 185
امام جمعه بوئین زهرا در آخر خطبه ی اول افزود:
انسان افزون بر جنبه ی مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر كدام در رسيدن به كمال مطلوب خود، برنامه هاى ويژه را نياز دارند، يكى از برنامه ها براى تقويت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهيزگارى است; يعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و كمال مطلوب برسد، بايد هواى نفس خود را مهار كند و موانع رشد را يكى پس از ديگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت ها و شهوات جسمى نكند. يكى از اعمالى كه در اين راستا مؤثر و مفيد است روزه دارى است، قرآن كريم مى فرمايد: «... اى افرادى كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر پيشينيان از شما نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.» سوره بقره، آيه 183
خـطـبـه دوم:
سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از کلام نورانی حضرت امام علی(ع) که می فرمایند: « فرض الله الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق : خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.» نهج البلاغه، حكمت 252
و در همین قسمت به سیره ی امام راحل(ره) در ماه مبارک رمضان اشاره شد که ملاقات های خودشان را به خاطر پرداختن به دعا و قرآن تعطیل می کردند و می فرمودند: « خود ماه رمضان کاری است.»
خطیب جمعه بوئین زهرا بعد از توصیه به تقوا، به دیدار اخیر شرکت کنندگان در محفل انس با قرآن با مقام معظم رهبری و بیانات معظم له در این محفل قرآنی اشاره کرده و گفت محورهای مهم فرمایشات ایشان به قرار ذیل می باشد:
۱. شكوفايى دستاوردهاى قرآنى در سراسر ايران اسلامى
۲. عقب ماندگى كشور در باب فرهنگ قرآنى بايد جبران شود
۳. نياز امروز امت اسلامى، عمل به آموزه هاى قرآن كريم
۴. حكومت هايى مانند سعودى و بحرين، نشان از دورى از فرهنگ قرآنى
۵. اين عقب افتاده هاى فكرى و عقلى از ميان خواهند رفت
۶. در زمينه ى مبانى اسلامى، آحاد ملّت ايران و مسؤولين كشور صريح باشند
موضوع دیگری که به آن اشاره شد، نزدیک شدن به ایام ارتحال حضرت امام خمینی(ره) و مصیبت 14 خرداد و مناسبت 15 خرداد بود که ضمن تسلیت ارتحال بنیانگذار کبیر نظام اسلامی و گرامیداشت یاد و خاطره ی شهدای قیام 15 خرداد 42 گفته شد:
ملت بزرگ ايران در آستانه بيست و هشتمين سالگرد ارتحال ملكوتى امام راحل، خمينى بت شكن(ره) و بيست و هشتمين سالگرد ولايت و رهبرى خلف صالح وى امام خامنه اى(مد ظله العالى) در حالى ياد و خاطره ی امام عظيم الشأن و بنيانگذار جمهورى اسلامى را پرشورتر از گذشته گرامی مى دارد و در حالى با پشتوانه انتخاباتى عظيم و حضورى خيره كننده به استقبال شكل گيرى دولت دوازدهم مى رود كه انقلابى تر از هر زمان، پاى آرمانها و ارزشهاى انقلاب اسلامى و انديشه سياسى امام خمينى(ره) و مؤلفه هاى بنيادين گفتمان انقلاب اسلامى، راست قامت و استوار ايستاده است.
ملت شريف و متدين و انقلابى ايران در اواخر دهه ی چهارم انقلاب، به حدى از بلوغ و رشد خود رسيده است كه بيش از هر زمان، ثمره و محصول ايمان، اتحاد و بصيرت خود را عليرغم همه دشمنى ها، تهديدات، تحريمها، فشارها و فتنه هاى دشمنان و بدخواهان داخلى و خارجى، با نهايت افتخار و غرور ملى و به كورى چشم دشمنانش به نظاره نشسته است و اكنون طبق اعتراف و اذعان دوست و دشمن، تداوم عزت و اقتدار كشور و جامعه انقلابى را در گرو پافشارى بر همان سه اصل ايمان و اتحاد و بصيرت باور دارد كه البته با اصرار بر اصول مكتب امام راحل و مؤلفه های بنیادین گفتمان انقلاب اسلامى كه متجلى در سيره و روش و منش امام خامنه اى(مدظله) مى باشد، دنبال می نماید.
ذيلاً به بنيادى ترين اين مولفه ها و اصول اشارت مى رود:
۱. التزام به اسلام ناب محمدى(ص) و تعهد عملى به آموزه هاى دينى و شكستن حصار تحجر و التقاط و نيز انفعال و ارتجاع
۲. اعتقاد و التزام عملى به ولى فقيه در جهت رسيدن به جامعه اى آزاد و به دور از ديكتاتورى و استبداد
۳. ايستادگى در برابر قدرت هاى استكبارى به ويژه شيطان بزرگ آمريكا
۴. ايمان عميق به قدرت تحول آفرين ملتها و ملت خويش
۵. اصرار بر وحدت ملى و اسلامى و ضرورت پرهيز از اختلاف كلمه به هر شكل
۶. ايجاد رابطه سالم توأم با احترام متقابل با دولت ها به استثناء دو كشور آمريكا و رژيم صهيونيستى كه ارتباط با آمريكا را مشروط به آدم شدن و ارتباط با اسرائيل را به دليل عدم مشروعيت اساساً تجويز نكردند.
۷. حفظ مردمى بودن حكومت؛ امام همواره مى فرمودند: با مردم باشيد و از مردم جدا نشويد؛ ضمن اينكه به مردم نيز توصيه مى فرمودند كه پشتيبان نظام و ولايت فقيه باشيد تا به كشورتان آسيبى نرسد.
۸. تلاش براى نجات پابرهنه ها و محرومان و حمايت بى دريغ از فقرا و مستمندان
۹. پرهيز از اشرافى گرى و حفظ زىّ طلبگى
۱۰. اهتمام به حفظ مبانى جمهوريت و انجام انتخابات در وقت مقرر آن
۱۱. دفاع از استقلال كشور و آزادى ملت با تمام وجود به عنوان نمادهاى اصيل غيرت ملى
۱۲. انقلابى گرى؛ امام در تمامى صحنه هاى قيام و حركت ملت ايران انقلابى ظاهر شد، او انقلابى بود، انقلابى ماند و تا آخرين لحظات زندگى دست از مشى انقلابى بر نداشت.
۱۳. امام با سكولاريسم در هر ساحتى (سياست، اقتصاد، فرهنگ) جنگيد و همواره از مذمت جدايى دين از سياست مى گفت (متأسفانه امروزه به ميزان زاويه گرفتن سياست از ديانت، شاهد آسيب هايى هستيم كه اميد است اصلاح و جبران گردد.)
۱۴. دفاع از آرمان فلسطين و قدس شريف به عنوان مسأله اول جهان اسلام و حمايت از ملتهاى مظلوم و تحت ستم
۱۵. توجه به جوانان به عنوان سرمايه هاى نظام و جامعه و انقلاب
و ...
موضوع دیگر مورد اشاره امام جمعه بوئین زهرا، انتخابات 29 اردیبهشت ماه و مطالب پیرامونی آن بود که در این رابطه گفت:
الف) پرونده انتخابات رياست جمهورى بالاخره با همه اما و اگرها و گزارشات حاكى از تخلفاتى كه بعضاً منجر به تشكيل پرونده قضايى گرديد و در جريان بررسى و احياناً برخوردهاى قاطع حقوقى و قضايى قرار خواهد گرفت، ظاهراً بسته شد و قطعاً با اعلان نظر شوراى محترم نگهبان و سپس تنفيذ حكم رياست جمهورى توسط امام خامنه اى عزيز(مد ظله العالى) كه به طور طبيعى با تذكرات و نصايح و ارشادات و هشدارهاى راهبردى و حكيمانه ی معظم له نيز همراه خواهد بود، جناب آقاى حسن روحانى به عنوان رئيس جمهور دوازدهم براى همه مردم ايران، محترم و به عنوان سكاندار قوه ی مجريه كشورمان، از حمايت همگان برخوردار خواهد شد.
ب) طبق صريح قانون اساسى در نظام ولايى و اسلامى ايران، تنفيذ حكم رياست جمهورى توسط رهبرى انقلاب به واقع در حكم مشروعيت يافتن اين جايگاه هست و اين بدين معناست كه مقام اجرايى كشور به منزله ی دومين مقام حاكميت تا زمانى كه در چارچوب قانون و آرمانهاى نظام و به ويژه منويات و هدايتهاى ولى امر و رهبرى انقلاب قرار داشته باشد، از مشروعيت برخوردار است والا اگر به هر دليل فراتر از شأن اجرا در جهت زاويه گرفتن با اركان و آرمانهاى نظام و رهنمودها و هدايتهاى راهبردى رهبرى خداى ناخواسته قرار بگيرد، قطعاً به همان ميزان از مشروعيتش كاسته خواهد شد و لذا اصلى ترين انتظارى كه از رياست جمهورى محترم مى رود، تنظيم مواضع و رويكردهاى برنامه اى و اجرايى دولت دوازدهم با رهنمودهاى مقام معظم رهبرى است كه ترجمان سيره و منش امام راحل و اساس و محور اصلى انسجام و وحدت ملى مى باشد و البته حكم و نظر وى حاكم بر همه قوا و شؤون نظام و حاكميت اسلامى است. آنچه در همين راستا اميد مى رود، ضرورت جبران و بلكه اصلاح مواضع ناصواب و بعضاً ساختارشكنانه و دشمن شادكنی است كه رئيس جمهور منتخب در مقطع تبليغات انتخاباتى متأسفانه از خود نشان دادند و چه بسا باعث تضعيف سرمايه هاى ملى و ارزش هاى دينى و ملى و انقلاب ملت ايران گرديد و لذا از رياست محترم جمهورى كه بايد خود نگهبان و محافظ سرمايه هاى ملى و آرمانهاى نظام و انقلاب و به ويژه تقويت كننده همه اركان حاكميت باشد، انتظار نمى رفت كه در جايگاه اپوزيسيون نظام نقش بازى كند و لذا اين مختصر را نيز از باب «النصيحة لائمه المسلمين» و اينكه «الناس على دين ملوكهم»، مشفقانه و صادقانه به محضرشان يادآور مى شويم و البته رمز موفقيت ايشان را نيز در اين دوره ۴ ساله، در گرو سعه صدر و بالابردن آستانه تحمل و توجه به نقدهاى منصفانه و ناصحانه و خالصانه مى دانيم.
ج) از جمله هشدارهاى جدى و مؤكد امام خمينى(ره) همواره حفظ نظام اسلامى بود كه از منظر وى اوجب واجبات به شمار مى رود و لذا بر همه آحاد ملت به ويژه مديران و مسؤولان امر است كه با هر سليقه و مواضع سياسى كه هستند، خود را پاسدار و محافظ آرمانها و اركان نظام اسلامى بدانند و تحت هيچ شرايطى مصالح ملى و ارزشهاى جامعه را به ثمن بخس به بيگانگان نفروشند و بيش از پيش مراقب توطئه ها و حيله هاى دشمنان قسم خورده ملت ايران و مجارى نفوذ به گلوگاه هاى تصميم سازى و تصميم گيرى در كشور باشند.
د) حضور حماسى مردم در انتخابات، پشتوانه ی مردمى براى نظام و دولتمردان محسوب مى گردد و لذا انتظار مى رود جهت گيري ها و سياستگذارى هاى برنامهاى و اجرايى دولتمردان دولت دوازدهم به گونه اى جريان يابد كه ضمن جذب همكارى و حمايت همه اقشار و طيف هاى جامعه، پس از يك دوره ۴ ساله، بتوان به صورتى شفاف و روشن در جهت اقناع و پاسخگويى به توقعات و انتظارات منطقی و به جاى مردم، حرفى براى گفتن داشت و از اين رهگذر افتخار ديگرى در جهت تداوم حركت رو به جلوى كشور و ملت شريف ايران ثبت نمود و البته يكى از مهمترين مولفه هاى رضايتمندى مردم و موفقيت دولتمردان در پايان دوره چهارساله عمر دولت، تشخيص و تأمين نيازهاى ضرورى مردم به ويژه در حوزه هاى اقتصادى، معيشتى، فرهنگى و كاستن از آسيب هاى اجتماعى و نيز تحقق وعده هاى داده شده در اين راستاست كه در صورت فرجام شايسته و مطلوب، ضريب اميدوارى و علاقمندى توده مردم نيز به نظام و دولتمردان و خدمتگزاران جامعه هرچه بالا و بالاتر خواهد رفت، ان شاءالله.
ه) اكنون كه شوراى محترم نگهبان ضمن تأييد كليت انتخابات رياست جمهورى بر وجود گزارشات عديده اى كه حاكى از تخلفات فراوان در سطوح مختلف بود نيز صحه گذارده اند، شايسته است:
اولاً: دولتمردان و نيز رسانه هاى وابسته و به ويژه دست اندركاران اجرايى انتخابات به جاى فرافكنى و حاشا نمودن و پاك كردن صورت مسأله، ضمن عذرخواهى از مردم به خاطر خدشه اى كه بر چهره ی پاك انتخابات وارد گرديد و باعث جريحه دار شدن خاطره ى توده ی مردم انقلابی و پايبند به نظام شد، بيش از ديگران بر پيگيرى پرونده ها و تسريع در مجازات متخلفين در هر جايگاه و سطحى كه باشند، تأكيد و تصريح داشته باشند كه البته صداقت و دلسوزى و قانونمدارى مدعيان خدمت خالصانه به مردم نيز چنين اقتضايى را دارد.
ثانياً: بر همه رقباى رئيس جمهور منتخب است كه ضمن استقبال از اعلان نظر شوراى نگهبان و فصل الخطاب دانستن نظر اين نهاد قانونى كه از نهادهاى ارزشمند و اركان نظام به شمار مى آيد، براى توفيقات بيشتر دولت اسلامى در طول دوره ۴ ساله از هرگونه حمايت و يارى و مساعدتى دريغ ننمايند، هرچند اعلان موضع حضرات و شواهد امر نيز گواه اين معناست.
ثالثاً: حال كه پس از بررسى هاى كارشناسى در شوراى محترم نگهبان، پرونده گزارشات و تخلفات انتخاباتى به مجارى قضايى ارجاع شده است، كمترين انتظار مردم رسيدگى و برخورد قاطع، دقيق، سريع و عادلانه با تخلفات انتخاباتى است، تا از اين رهگذر ضمن پاسداشت از حق الناس بودن رأى مردم، بر اعتماد عمومى افزوده تا به فضل الهی در آينده نيز شاهد چنين رفتارهاى ناشايستى كه خدشه و صدمه به نمايش اقتدار مردم عزيز و شريف ايران اسلامى مىزند، نباشيم.
چه آنكه صيانت از آبروى نظام و حيثيت جامعه و نيز پاكى مردم سالارى دينى و شرافت ملت ايران بر هر مصلحت و يا ملاحظه ديگرى ترجيح دارد.
به اميد اينكه فرصت هاى خدمت به جامعه و مردم، عرصه هاى عبادت و بندگى خالصانه خداى متعال تلقى گرديده و بدين سان خادمان ملت در اين چهارساله هاى زودگذر خود را وقف خدمت بى منت به مردم و نظام و انقلاب نمايند تا دين خويش را به امام و شهداى عالي مقدارمان بهتر و بيشتر ادا كرده باشند، ان شاءالله.
خطیب جمعه بوئین زهرا به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامى هفته گذشته عصر روز چهارشنبه سوم خرداد با جمعى از فرماندهان، رزمندگان و هنرمندان و دست اندركاران برنامه هاى شب هاى خاطره ى دفاع مقدس اشاره کرده و گفت: معظم له در این دیدار فرمودند:
از نظر روايى بيان خاطرات دوران هشت سال جنگ تحميلى و استفاده از شيوه هاى هنرى، ادبى و نو را براى انتقال آنها به نسل جديد، كارى بسيار با ارزش و مهم است و از منظر تحليلى تأكيد كردند: يكى از درس هاى ماندگار دوران دفاع مقدس اين بود كه اگر توكل بر خدا به صورت عملى با پذيرش از اعماق جان باشد، قطعاً مى توان بر همه ى موانع و چالش ها، مؤمنانه غلبه كرد.
ایشان در بيانات خود به دو جنبه ى تحليلى و اهميت روايى دفاع مقدس اشاره نمودند كه به طور گذرا موارد ذيل را در بر مى گيرد:
الف) بعد تحليلى دفاع مقدس
وجود منافع در كنار خسارات دفاع مقدس
اين جنگ -اين دفاع مقدّس- در كنار خساراتى كه براى ما داشت، فواید و منافع بزرگى هم داشت؛ اين منافع، به مراتب بزرگتر و بيشتر از آن خسارات است. خسارتهاى ما در آنجا عبارت بود از خسارتهاى انسانى و مادّى، يعنى جوانهايى را از دست داديم، خانواده هايى عزيزانشان را از دست دادند، همه مان براى جوانها داغدار شديم و خسارات مادّى پيش آمد، كشور از لحاظ ظواهر سازندگى يك مقدارى در يك برهه اى عقب افتادگى پيدا كرد.
اولين فايده، ماندگارى روحيه انقلابى
يكى از بزرگترين فواید اين جنگ هشت ساله و دفاع هشت ساله، حفظ و تقويت روحيه ى انقلاب و حركت، در نسل جوان ما و در جامعه ى ما بود. اگر چنانچه اين حركت جهادى و فداكارانه به وجود نمى آمد، روحيه ى انقلابى در آن اوايل كه هنوز عمق زيادى هم پيدا نكرده بود، در معرض تطاول و دست درازى قرار مى گرفت. روحيه ى انقلابى قطعاً در معرض تهديد قرار مى گرفت اما انقلاب با حضور در صحنه ى دفاع مقدّس، ماندگار شد.
فايده ی دوم، تجربه عينى كمك خدا و امكان پيروزى
يك فايده ى ديگر اين بود كه ما اين فكر و انديشه كه بارها گفته ايم و شنيده ايم و نقل كرده ايم كه خداى متعال كمك مي كند و انسانها را بر موانعى كه در راه حق وجود دارد، پيروز مى كند، دفاعِ از هويّت ملّى و هويّت دينى و انقلابى را - يك بار ديگر خودمان تجربه كرديم.
يك جامعه اى كه در جهت پيشرفت به سمت اهداف والا دارد حركت مى كند، به طور طبيعى مواجه مى شود با موانع بسيارى؛ به خصوص در دنياى مادّى امروز؛ و اگر آن آرمانها، آرمانهاى معنوى و ضدّ قدرت طلبى و ضدّ دنياطلبى و مانند اينها باشد، بديهى است كه موانعى به وجود مى آيد. اينكه يك ملّتى احساس بكند كه مى تواند بر موانع پيروز بشود، خيلى چيز مهمّى است.
بله، در روايات و آيات، توكّل به خدا را مى خوانيم و مى گوييم و عقيده هم داريم، لكن اينكه در عمل آدم ببيند، خيلى فرق مى كند... اين پذيرشِ از اعماق باور و جان انسان نسبت به يك حقيقت، خيلى چيز مهمّى است؛ اين را جنگ - دفاع هشت ساله - به ما نشان داد. ما الان مى توانيم با همه ى توان ادّعا بكنيم كه جمهورى اسلامى با همه ى چالش هايى كه در مقابل او به وجود مى آورند، مى تواند پنجه بيندازد و بر همه ى آنها مى تواند غالب بشود؛ چون اين را تجربه كرده ايم.
ب) اهميت بعد روايى و خاطرات دفاع مقدس
۱- حقيقتاً اين خاطرات، يك ثروت ملّى است؛ اين خاطرات، ثروت ملّى است؛ متعلّق به آن شخص خاطره گو و راوى هم نيست، مال همه است؛ بايد بگويند، بايد بنويسند.
۲- اينها حسنه است، اينها صدقه است. اين كسانى كه اين كارها را مى کنند، يك انفاق بزرگ معنوى است؛ رزق اين ملّت را، اين جمعيّت را، اين كشور را، شما داريد به آنها مى رسانيد؛ واسطه ى [رساندن] رزق الهى و رزق معنوى به آنها هستيد.
۳- راهيان نور از جمله ى همين صدقات و حسنات است.
۴- نگذاريد اين حادثه ى معجز نشان ضعيف بشود.
۵- انگيزه وجود دارد براى ضعيف كردن اين حقيقت، در واقعيّت زندگى ما و در واقعيّت ذهن ما.
۶- همان كسانى كه برنامه ريزى مى كنند براى كشورهاى اسلامى و به آنها ابلاغ مى كنند و آنها هم قبول مى كنند كه مسئله جهاد را يا مسئله شهادت را از مجموعه معارف دينى كتاب هاى مدرسه اى و دانشگاهى و بقيّه ى كتابها خارج كنند و حذف كنند.
۷- همان انگيزه ها در داخل استمرار پيدا مى كند، ادامه پيدا مى كند و به شكل برخى از خرده سياست هاى فرهنگى، اينجا و آنجا ديده مى شود؛
۸- غفلت نبايد كرد. جنگ را، دفاع مقدّس را، شهادت را، جهاد را، زنده نگه داريم؛ ما در اين زمينه هنوز خيلى حرف براى گفتن داريم - «ما» يعنى شماها و آنهايى كه در جنگ بودند - و اينها مى تواند نسل امروز را به معناى واقعى كلمه متّصل كند و ملحق كند به همان نسلى كه آن اوج دفاع مقدّس را آفريد. بارها گفته ام ما تا پنجاه سال ديگر هم اگر درباره ى اين هشت سال دفاع مقدّس حرف بزنيم و كار كنيم و كارهاى نو انجام بدهيم، زياد نيست؛ و گمان مى كنم تا پنجاه سال ديگر هم به آن انتها نرسيم.
حجت الاسلام والمسلمین زرینه در قسمت مناسبتها به 12 خرداد؛ سالروز در گذشت آزاده سرافراز سيد على اكبر ابوترابى در سال (1379 ه ش) – 13 خرداد؛ سالروز سخنرانى تاريخى امام خمينى(ره) در مدرسه ی فيضيه قم؛ سرآغاز قيام 15 خرداد در سال (1342 ه ش) – 14 خرداد؛ سالروز ارتحال ملكوتى حضرت امام خمينى(ره) و انتخاب حضرت آيت الله العظمى خامنه اى به رهبرى نظام جمهورى اسلامى ايران توسط مجلس خبرگان در سال (1368 ه.ش - 29 شوال 1409 ه.ق) – 15 خرداد؛ سالروز وفات جانسوز حضرت خديجه(س) در سال (3سال قبل از هجرت) - زندانى شدن حضرت امام خمينى(ره) به دست مأموران ستمشاهى در سال (1342 ه.ش) - قيام خونين 15 خرداد در سال (1342 ه.ش/ 12 محرم 1383 ه.ق) – 16 خرداد؛ مراسم باشكوه نماز و تشييع پيكر مطهر حضرت امام خمينى(ره) از مصلاى تهران تا بهشت زهرا(س) با حضور بیش از 10 ميليون نفر در سال (1368 ه ش) و 17 خرداد؛ سالروز واقعه ی جانسوز مدرسه فيضيه و دارالشفاء در سال (1354 ه.ش) اشاره کرد.
در این قسمت خطیب جمعه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی آزاده ی سرافراز سید علی اکبر ابوترابی و تقدیر و تجلیل از زحمات و تلاشهای طاقت فرسای او در ایام اسارت و نیز خدمات با ارزشش بعد از اسارت، یاد و خاطره ی شهدای 15 خرداد و مرحوم میرزا کوچک خان جنگلی و همچنین شهدای واقعه ی جانسوز مدرسه ی فیضیه در سال 54 را گرامی داشت.
خطیب جمعه در پایان خطبه ی دوم گفت:
آيت الله العظمى بهاءالدينى(رضوان الله عليه): از همان زمان (ایام حیات نورانی امام راحل)، رهبرى را در آقاى خامنه اى مى ديدم، چرا كه ايشان ذخيره ی الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم.
انقلاب اسلامى به دليل ماهيت دينى و روحيه عدالت طلبى، استقلال، حمايت از مظلومان و استكبارستيزى و نفى هرگونه سلطه طلبى و سلطه پذيرى برآمده از آن، همواره مورد كينه و دشمنى معاندان و دشمنان داخلى و خارجى بوده است و هرچه انقلاب اسلامى به پيش رفته، بر حجم اين دشمنى ها و كينه توزى ها افزوده شده است. پس از رحلت امام(ره) از يك سو دشمنى هاى استكبار جهانى شدت بيشترى به خود گرفته و در قالب و شكل هاى ديگرى نمايان گشت تا به گونه اى سد راه حركت نظام جمهورى اسلامى شوند و از سوى ديگر در عرصه ی داخلى نيز برخى از گروه ها و احزاب سياسى با مواضع و عملكرد خود كشور را با بحران ها و مشكلاتى رو به رو ساختند كه اگر هوشيارى و تدبير مقام معظم رهبرى در مواجه با اين بحران ها و مديريت صحيح آنها نبود، مشخص نبود كه كشور ما با چه سرنوشتى رو به رو مى شد. لذا امام راحل فرمودند: « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت آسیبی نبیند.»
پایان بخش خطبه ها، دعا برای شادی ارواح طـیّـبه علماء، شهداء و امام شهیدان، دعا برای برطرف شدن موانع بر سر جوانان به ویژه اشتغال و ازدواج، دعا در امر تعجیل ظهور حضرت مهدی(عج) و سلامتی نائب بر حـقّـش امام خامنه ای(مدّ ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.
دفتر امام جمعه بوئین زهرا