پایگاه اطلاع رسانی امام جمعه شهرستان بوئین زهرا
  • صفحه نخست
  • اخبار و اطلاعیه ها
  • خطبه های نماز جمعه
  • مطالب و مقالات
  • مصاحبه ها
  • زندگینامه
  • گالری تصاویر
  • تماس با ما

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 28 آبان 95

توضیحات
منتشر شده در 11 آذر 1395
بازدید: 485

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا

تاريخ:  28  آبان  1395  شمسي، مصادف با  18  صفر المظفر 1438  قمري، برابر با  18  نوامبر  2016  ميلادي

خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 

 

خطبه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیات نورانی 24 و 25 سوره ی مبارکه ابراهیم که خداوند متعال در این آیات فرمود:


« أَ لَمْ تَرَ کَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَيِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ : آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (وگفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!


تُؤْتي‏ أُکُلَها کُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَکَّرُونَ : هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می دهد و خداوند برای مردم مثلها می زند، شاید متذکّر شوند(و پند گیرند).»

(الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعهافی السماء):(آیا ندیدی که خداوند چگونه مثلی زد و سخن نیک را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرد که ریشه اش ثابت و شاخه آن در آسمان است؟) خطاب آیه با رسول خداست و مفسرین در معنای (کلمه) اختلاف کرده اند، بعضی آن را شهادت به توحید و دیگری ایمان و یا قرآن دانسته است و بعضی هر سخن نیک را کلمه طیبه خوانده و بعض دیگر آن را شامل همه طاعتها دانسته اند و در خصوص (شجره طیبه) نیز اختلاف کرده اند که مراد درخت خرما یا جوزهندی یا انجیر و انگور و انار و هر درختی است که میوه نیکو بدهد. اما باید گفت که مراد از کلمه، خصوص لفظ نیست، بلکه مراد عقاید و عزمیست که آن کلمه شامل آن است و این عقاید اساس زندگی بشر را قوام می بخشد و در هیچ عملی از اعمالش از آن منحرف نمی شود و این همان کلمه ای است که در چند آیه بعد خداوند می فرماید که افراد مؤمن را با آن کلمه دردنیا و آخرت ثبات می بخشد، پس مراد از این کلمه، کلمه ی توحید و شهادت به وحدانیت خداست و این عقیده و استقامت بر آن قول حقی است که دارای اصلی ثابت است و از هر تغیر و زوال و بطلانی محفوظ می ماند و آن اصل خدای متعال و یا زمینه حقایق است که دارای شاخه هایی است که بدون هیچ مانع و حائلی از آن ریشه جوانه می زند و آن شاخه ها عبارتند از معارف حقه و اخلاق پسندیده و اعمال صالح که مؤمن حیات طیبه خود را بوسیله آنها تأمین نموده واین عقاید و اعمال با سیر نظام وجودی عالم سازگاری و موافقت دارد.

(تؤتی اکلها کل حین باذن ربها و یضرب الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون):(که همیشه میوه اش را به اذن پروردگارش می دهد، و خداوند این مثلها را برای مردم می زند تا شاید متذکر شوند)، مراد از (اکل) میوه و نتیجه مفید ونافع است و مراد از (حین) برهه ای از زمان می باشد که بعضی می گویند دو ماه است و بعض دیگر آن را شش ماه یا یک سال و یا یک صبح و شام می دانند، وبعض دیگر می گویند تمام اوقات است، و اینکه فرمود: (باذن ربها) اشاره به این مطلب است که سبب نزول هر خیری اذن پروردگار می باشد، این آیه نیز در ادامه آیه سابق بوده و هر چه در آنجا گفتیم در اینجا نیز جاری است، پس کلمه توحیدچون درختی است که ریشه اش ثابت و لایتغیر بوده، اما ریشه آن که همان عقاید حقه و اعمال صالحه باشد در تمام آفاق پراکنده است و نتایج پربار آن به اذن پروردگار همواره جریان دارد و در آخر می فرماید، خداوند این مثلها را می زند تامردم متذکر شوند که برای رسیدن به سعادت هیچ راهی جز اقرار به کلمه توحید و استقامت بر آن نیست.


جمله «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» یعنى همواره و در هر زمان به اذن خدا میوه ‏اش را مى ‏چینى، و نهایت درجه برکت یک درخت این است که در تمام دوران سال و تا ابد، در هر لحظه میوه بدهد.


جز خداوند و ایمان به او، همه چیز فانى است، «کلّ شى‏ء هالک الا وجهه» و چیزى که فانى است نمى ‏تواند براى همیشه ثمر دهد، ولى هر کارى که رنگ خدایى دارد ابدى است، «ما عندکم ینفد و ما عنداللَّه باق» آرى، رنگ خدایى ثابت است و سایر رنگ‏ها از بین مى‏ روند. «و من أحسن من اللَّه صبغة»


درخت ایمان همواره ثمر مى‏ دهد و مؤمن در همه حال به یاد خدا و در پى انجام وظیفه است، در رفاه یا سختى، در خوشى یا ناخوشى، در فقر و غنى.


هنگام تهدید ستمگران، تا پاى جان مقاومت مى‏ کند. «اِنّا الى ربّنا راغبون»


هنگام تبلیغ، چشم داشتى به دیگران ندارد. «اِن أجرى الاّ على اللَّه»


هنگام خشم، براى رضاى او خود را نگاه مى ‏دارد. «والکاظمین الغیظ»


هنگام ازدواج، بر او توکّل مى ‏کند. «اِن یکونوا فقراء یغنهم اللَّه من فضله»


هنگام عبادت و اطاعت، قصد قربت دارد. «اِنّ صلاتى و نسکى و محیاى و مماتى للَّه ربّ العالمین»


هنگام فقر، نزد اغنیا نمى‏ رود و اهل تملّق نیست. «ربّ انّى لما انزلت الىّ من‏خیر فقیر»


هنگام پیروزى یا شکست در جبهه ‏ى نبرد، چون به وظیفه ‏ى خود عمل کرده ‏اند، خوشحال است. «اِحدى الحسنیین»


آرى! ایمان به خداوند متعال، همچون درختى است که میوه ‏ى آن در هر لحظه، در دنیا و برزخ و قیامت انسان را کامیاب مى‏ کند. «تؤتى اُکُلها کلّ حین» ولى مال و مقام و فرزند و نعمت‏هاى دیگر، همچون درختى است که تنها چند روز میوه مى‏ دهد، آن هم میوه ‏اى بسیار اندک. بگذریم که گاهى همین مال و مقام و فرزند، هیچ میوه ‏اى ندارند و تنها وسیله‏ ى شکنجه روحى انسان مى ‏شوند. «انّما یرید اللَّه لیعذّبهم بها»


حجت الاسلام والمسلمین زرینه امام جمعه بوئین زهرا در پایان خطبه اول گفت: خداى سبحان، آیه شریفه را با جمله «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» ختم فرمود، تا اهل تذکر، متذکر این معنا بشوند که: براى رسیدن و یا بیشتر رسیدن به سعادت هیچ راهى جز کلمه توحید و استقامت بر آن نیست.

 

خطبه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگینامه ی شهید حاج طیّب رضایی از شهدای ایام ستمشاهی با اشاره به فرازهایی از زندگی پر فراز و نشیب این بزرگمرد که به کرّات زندانی و حتّی تبعید هم شد و بعد از آخرین زندانی شدنش دیگر دست از کارهای خلاف برداشت و تا سال 40 در بازار میوه و تره بار مشغول به کار بود و در همین سال برای اولین بار روی علامتهای عزاداری تصاویر حضرت امام را نصب کرد و همین بهانه ای شد برای گیر دادن دستگاه پهلوی نسبت به آن شهید سعید. طبق برخی از اظهارنظرها قیام پانزده خرداد به واسطه ی او به راه افتاد و در همین رابطه وقتی که دستگیر شد، از طرف رژیم پهلوی به او گفتند که اگر بگوید از حضرت امام برای آشوب به پا کردن پول گرفته است، او را آزاد خواهند کرد ولی او گفت: من عمر خود را کرده ام و به هیچ عنوان به فرزند امام حسین(ع) دروغ نمی بندم. سال آخر عمرش بسیار متحول شده بود و هیچ سنخیتی با حاج طیّب سالهای جوانی عمرش نداشت، وقتی علت را از او پرسیدند، گفت: حضرت امام حسین(ع) در عالم خواب به من گفت: حاج طیّب دیگر بس است.


خطیب جمعه بعد از دعوت به تقوا، درگذشت بانوی انقلاب سرکار خانم مرضیه حدیدچی_دَبـّاغ را تسلیت گفته و به مجاهدتها و تلاشهای خستگی ناپذیر این بزرگ بانو در عرصه های مختلف و همراهی های او از آغازین روزهای نهضت حضرت امام(ره) تا آخرین روزهای عمر حیاتش را تحسین نمود. و همچنین یاد و خاطره ی مرحوم آقای محمدحسن شایانفر از افسران ارشد جنگ نرم گرامی داشته شد. «برادر حسن»، اين ديدبان هشيار انقلاب و يار وفادار «برادر حسين» (حاج حسين شريعتمداري) كه خار چشم دشمنان حقيقت انقلاب بود، بار سفر بست و روح ملكوتي ‏اش الي الرفيق الاعلي پرواز كرد. اما حاصل عمر پرثمر خويش را كه كوله ‏باري از ايمان، آگاهي، دغدغه و دردمندي، شجاعت، صراحت و دلسوزي است، براي نسل امروز و فردا به ميراث گذاشت. منظومه ده‏ها جلدي آثار فرهنگي - تاريخي كه مهر دفتر پژوهش‏هاي كيهان را بر پيشاني دارد، توشه ی گرانسنگي است در اختيار پويندگان صراط مستقيم، تا دشواري‏ها و موانع را از پيش پا بردارند و حقيقت ناب را به نظاره بنشينند. رحمت خداوند بر او كه دردمندانه زيست و مسؤولانه عمل كرد و در اين‏ راه رنج بسيار را به جان خريد تا قفل‏هاي بسته بر انديشه و دل حيرت‏ زدگان گم‏گشته در وادي جهل و انحراف را بگشايد. مرگش اگرچه ضايعه بزرگي است اما با اطمينان مي‏ توان گفت او با آثار بي ‏شمار بر جاي مانده ‏اش، دور تازه ‏اي از حيات را در ذهن و دل خوانندگان اين آثار آغاز خواهد كرد.


در ادامه به موضوعات زیر اشاره شد:


1- دیدار مردم اصفهان با مقام معظم رهبری به مناسبت 25 آبان، فرمایشات ارزشمند ایشان در این دیدار صمیمی: «امروز مهمترين نياز کشور به ‏خصوص براي نخبگان و مسئولان کشور، «بصيرت سياسي و غافل نشدن از توطئه دشمن»، «حفظ روحيه و جهت‏ گيري انقلابي»، «اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتي»، «ادامه پرشتاب مسير رشد علمي»، «اتحاد و انسجام ملي» و «حفظ استحکام روحي و دروني» است.» «ايستادگي بر اصول انقلاب اسلامي يکي از نيازهاي مهم امروز است و اصول انقلاب همان مباني و شاخص هاي مطرح ‏شده در بيانات امام(ره) و وصيت ‏نامه ی ايشان است.»


«ما هيچ قضاوتي درباره اين انتخابات نداريم زيرا آمريکا، همان آمريکا است و در ۳۷ سال گذشته هر يک از دو حزب که بر سر کار بودند، هيچ خيري که نرساندند، دائماً نيز شر آنها متوجه ملت ايران بوده است.» «بر خلاف عده اي که در دنيا، براي نتيجه انتخابات آمريکا، عزا گرفته ‏اند يا عده ديگري که شادي مي‏ کنند، ما نه عزا مي‏ گيريم و نه شادي مي‏ کنيم زيرا براي ما فرقي نمي‏ کند و هيچ نگراني هم نداريم و به لطف الهي، براي مواجهه با هر حادثه محتملي نيز آماده ‏ايم.»


2- نيمه دوم سال ۹۵ نيز به نيمه خود نزديك مي ‏شود اما هنوز افكار عمومي منتظر است تا در سال «اقتصاد مقاومتي؛ اقدام و عمل»، اقدام و عملي از سنخ جهادي و انقلابي مشاهده نمايد و يا لااقل چند گرهي از معضلات و مشكلات اقتصادي را در متن جامعه و كف زندگي خود باز شده ببيند. آنچه از همان ابتدا از شعار سال در ذهنها تداعي مي‏ گرديد اين بود كه مسؤولان و مديران ريز و درشت به ‏ويژه در حوزه‏ هاي مختلف اقتصادي اعم از توليد و توزيع و مصرف و صادرات و واردات و سيستم بانكي و بازار ارز و طلا و بالاخره فيش‏هاي آب و برق و گاز، از حرف و شعار و قيل و قال كاسته و بر عمل و اقدام انقلابي بيفزايند و الا در مقام حرف و سخن و همايش و سمينار به فضل الهي نه فقط در حيطه اقتصاد كه در همه زمينه ‏ها و عرصه ‏ها گوي سبقت را از هر كشور ديگري ربوده ‏ايم و به قولي ركورددار هستيم.


چنان‏كه متأسفانه در سُستي امر نظارت و كنترل و برخورد انقلابي با آسيبهاي اجتماعي و آبشخورهاي اصلي فساد، زبانزد همگان شده ‏ايم. اين در حالي است كه خوب مي‏دانيم عنصر فساد در هر حد و قواره ‏اي و در هر حوزه و عرصه ‏اي مهم‏ترين آفت حيات و ماندگاري است ولي باز هم مماشات و امروز و فردا مي‏ كنيم و از رهگذر اين فرصت‏ سوزي‏ها و وقت‏ كشي‏ها، با دل‏سرد كردن بخشهايي از جامعه، باعث اميد بخشيدن بيشتر به جبهه معاند و مخالف ملت بزرگ ايران مي‏شويم و از همه مهم‏تر تضييع سرمايه‏ هاي ملي و ظلم به نظام و انقلاب است كه چه‏ بسا قابل جبران نيز نمي‏ باشد.


آنچه دغدغه جدي اقشار مختلف جامعه مي‏ باشد و به عبارتي ذائقه مردم را تلخ نموده است، فاصله گرفتن برخي مسؤولان پر مدعا و اهل حرف و شعار، از مطالبات و منويات رهبري حكيم و دلسوز و فرزانه انقلاب اسلامي امام خامنه ‏اي(مدظله‏ العالي) است كه البته تماماً خاستگاه توده مردم نيز مي ‏باشد. كافي است يك‏بار ديگر فهرست مطالبات و هشدارها اكيد رهبري عزيز انقلاب را در يكي و دو ساله اخير به ‏ويژه در سال «اقتصاد مقاومتي؛ اقدام و عمل» مرور نموده و آنگاه به‏ وسيله آن عملكرد و مواضع و اقدامات مسؤولان نظام از صدر تا ذيل را محكي صادقانه و منصفانه بزنيم تا معلوم گردد كدامين خواص و يا مدير و مسؤول با محوريت نظام و انقلاب همراه و در صدد رفع نيازها و حل مشكلات جامعه، گوش به فرمان رهبر انقلاب بوده ‏اند.


عجيب ‏تر اين‏كه گاهي برخي مسؤولان از وحدت و انسجام ملي، اين دغدغه هميشگي رهبري حكيم انقلاب و مردم سخن بر زبان مي‏ رانند و گاهي از خطر دوگانگي و شكاف بين مردم دم مي ‏زنند اما قبل از آن با هماهنگي شوراهاي شبه ثقيفه و حكميت، پشت ديوارهاي بسته و به ‏دور از چشم مردم، با سران فتنه آمريكايي ۸۸ بر طبل دوگانگي و ايجاد شكاف بين مردم مي‏ كوبند. به ‏راستي براي تعميق وحدت و يكدلي، اين اصلي ‏ترين عامل عزت و اقتدار ملت بزرگ ايران، فرمان بايد دست چه كساني باشد؟ و يا با كدامين اجتهاد و رأي و نظر مي‏ توان اين حقيقت را تحقق‏ يافته در عرصه زندگي و عمل و رفتار يافت؟! بارها اين كلام پيشواي متقيان حضرت علي(ع) كه در تشريح ويژگي‏ هاي سرداران پر افتخار شهيدش چه غريبانه و مظلومانه و از سر دلتنگي مي‏ فرمودند را يادآور شده ‏ايم كه در معرفي عمارها و ابن تيهان‏ها مي ‏فرمودند: «و وثقوا بالقائد فاتبعوه»؛ وثوق و اعتماد به پيشوا و رهبر است كه بر قوام و انسجام جامعه مي‏ افزايد و حال برخي كه دل به ديگران دارند و در حوادث سياسي و انتخاباتي كشور از جاي ديگر فرمان مي‏ گيرند، متأسفانه عمل و رفتار سياسي‏شان نوعي اجتهاد در مقابل نَص تداعي مي ‏نمايد و در مقام شعار، قيل و قالشان گوش فلك را كر مي ‏كند. البته بهترين قضاوت‏ كنندگان اين ميدان، وجدانهاي بيدار و بصير و انديشه ‏هاي ژرف توده ی مردم به‏ ويژه نسل جوان است كه اميدهاي امروز و فرداي جامعه انقلابي و اسلامي ما هستند. نمونه بارز اين ميدان، عزيز تازه سفر كرده از جمعمان، روايت‏گر صادق ميدانهاي نبرد مقاومت، شهيد هميشه شاهد، محسن خزاعي است. شهيد خزاعي پرچمدار تفكري است كه «هيهات منّا الذلّة» را در معركه ی جهاد و خط مقدم مقاومت با مركّب خون پاكش به بهترين وجه به تصوير كشيد. آري، جبهه استكبار با جميع پياده ‏نظام تكفيري و وهابي و داعشي ‏اش بداند كه در منطقه و جهان اسلام با چنين تفكر نابي در هماوردي جدي قرار دارد. چه زيبا فرياد مي ‏كرد يادگار شهيد محسن خزاعي با همان بغض در گلو و اشك جاري، خطاب به پدر شهيدش كه دعا كن ولايتمدار بمانيم و ما نيز راه پاك شما را ادامه دهيم. آري شهيد خزاعي نماينده طيف عظيمي از مردان مرد اين مرز و بوم است آن‏ هم در مقطعي كه سياست‏ بازان قدرت‏ طلب به ‏دنبال چنگ انداختن به چهره ی زيباي ايران انقلابي و اسلامي هستند و از سفره ی امنيت و پرخيري كه شهداي اين سرزمين به بركت خون پاكشان گسترانده ‏اند، سوءاستفاده كرده و با دست‏ درازي به حريم بيت‏ المال، لقمه ‏هاي حرام به كانون زندگي‏شان برده و از حقوق‏هاي نجومي جيب خود و فرزندانشان را مستانه و چه ‏بسا طلب كارانه پر مي‏ سازند و غافل از اين‏كه روزي بايد جواب روايت‏گران عرصه مقاومت، شهيدان مدافع حرم را در محكمه ی عدل الهي و موقف ميزان اعمال بدهند. آري، چه بي ‏شرمي است در زماني كه عده ‏اي براي تأمين امنيت و صيانت از عزت و اقتدار كشورمان ايران و بلكه امت اسلام در غربت و دوري از وطن جانانه مي‏رزمند و با مدال پرافتخار مدافع حرم بعضي خونين ‏بال باز مي‏ گردند، برخي را مستي قدرت و درهم و دينار و يا جاذبه آلاف و الوف، كر و كور كرده است و حريم پاك نظام و انقلاب اسلامي را ناباورانه لكه‏ دار و آبروي به قيمت خون هزاران شهيد به ‏دست‏ آمده مردم شريف ايران را به ثمن بخس و با هواي نفس و شهوت دنيا، به چوب حراج مي ‏سپارند. به ‏راستي فراتر از نعمت امنيت و عزت و اقتدار كه اكنون از رهگذر حماسه ‏آفريني جوانان متدين و عاشورايي همچون شهيد محسن خزاعي به ‏دست آمده است، نعمتي ديگر سراغ داريم؟!


بيایيم به‏ جاي حرف و شعار، به استعدادها و سرمايه ‏هاي بي‏ شماري كه شهيد خزاعي نمايندگي آنان را داشت، اعتماد كرده و همه امور را به جوانان متدين و انقلابي واگذاريم تا به ‏جاي چشم دوختن به بيگانگان، داشته ‏ها و سرمايه‏ هاي عظيم ملي خود را باور كنيم. البته كه پيام شهيد خزاعي به نسل امروز، در دهه ی چهارم انقلاب نيز اين است كه بايد به ‏پا خاست و جوهره جوان پرشور و انقلابي و غيور و مسلمان ايران را يك‏بار ديگر به دنيا نشان داد. چه آن‏كه دهه چهارم انقلاب، دهه پوست انداختن چهره‏ ها و دست به دست شدن كانون هاي قدرت و تصميم‏ سازي و تصميم ‏گيري از نسل با تجربه قديم به نسل آماده و سرزنده جديد انقلاب اسلامي‏ است كه البته شهيد خزاعي سرسلسله ‏جنبان اين نسل تمدن‏ ساز به‏ شمار مي ‏آيد، چهره ‏اي كه در تمام دوران از نوجواني و جواني‏ اش تا مرز شهامت آرام نداشت و به عنصري كامل و با تجربه و توانمند و لايق تبديل گرديده بود و چون در چرخه ی مديريت ‏هاي داخل، عرصه را بر خود تنگ يافت، راه جهاد و شهادت را پيشه كرد تا فراتر از شهادتش، جلوه و سيمايي از جوانان پر عرضه ايران اسلامي را به نمايش بگذارد، جواناني كه دل به توانمنديهاي داخل كشور داده و با خودباوري و ايماني راسخ، در جهت اطاعت از رهبري فرزانه انقلاب با تعهد و تخصص، همواره به فتح قله‏ هاي رشد و پيشرفت مي‏ انديشند و البته از خستگي و ايستايي و بعضاً انفعال و ارتجاع برخي عناصر مسؤول در كشور نيز رنج مي‏ برند.


پيام شهيد خزاعي به همه آحاد مردم اعم از رئيس و مرئوس و خواص و عوام اين است كه راه نجات و برون‏ رفت از مشكلات داخلي، روي آوردن به روحيه جهادي و انقلابي و عاشورايي و اربعيني است كه هم پاكي و صداقت در آن موج مي‏ زند و هم عمل متعهدانه و مديريت راهبردي و كارآمد و اقدام متخصصانه را به تصوير مي‏ كشد. به اميد اقدام انقلابي نسل‏ هاي پر افتخار قديمي انقلاب در انتقال قدرت و فرصت‏هاي تصميم ‏سازي و تصميم‏ گيري انقلاب به نسل جديد متدين و شجاع و انقلابي.


حجت الاسلام والمسلمین زرینه امام جمعه بوئین زهرا در قسمت مناسبتها به 29 آبان؛ آغاز هفته بسيج اشاره کرده و در این رابطه ضمن بیان جملاتی نورانی از حضرت امام راحل، بنیانگذار این شجره ی طیبه و مقام معظم رهبری، فرماندهی معظم کلّ قوا گفت: بسيج لشكر مخلص خداست كه مرز نمي‏ شناسد، نه مرز جغرافيايي نه مرز قومي و نژادي نه جنسيت و وضعيت سني. بسيج بدنه ی فعال جامعه است كه از اقشار مختلف جامعه يارگيري كرده و نماد قدرت و عزت متكي بر توده مردم‏ مي‏ باشد و بسيجي عنصري است مردمي كه با ايمان و بصيرت و اتحاد از حيثيت و شرافت جامعه و ارزش‏هاي ديني و انقلابي و ديني پاسداري و صيانت مي‏ كند و هفته مبارك بسيج نيز فرصتي است براي باز توجه به اين ارزش‏ها.


ارزش‏هايي كه بيشترين نمود را در سيره و سلوك اجتماعي و سياسي و انقلابي چهره ‏هاي گمنامي همچون شيرزن دلير و خستگي‏ ناپذير ايران اسلامي مرحومه خانم حديدچي_دباغ و يا سردار جبهه فرهنگي و سياسي مرحوم شايان‏فر داشت، منش و اخلاق اين دو شخصيت تازه سفركرده از جمعمان تجسم عيني از تفكر بسيجي بود كه ريشه در مكتب عاشورا و اربعين حسيني دارد.


بسيجي تنها به داشتن نام و نشان و پرونده پرسنلي در سازمان پرافتخار بسيج مستضعفان محدود نمي‏ گردد بلكه بسيجي صاحب تفكر جهادي و انقلابي است كه با الهام از حماسه ‏هاي تحول ‏آفرين و تعالي‏ بخشي همچون بعثت نبوي(ص) و غدير علوي(ع) و عاشوراي حسيني(ع)، راست ‏قامت و استوار در برابر هرگونه‏ بي‏ عدالتي، كژي، ظلم و فتنه ‏اي، غيرتمندانه مي ‏ايستد و از همه وجود براي خدمت خالصانه و بي‏ منت به خلق خدا سر از پا نمي ‏شناسد.


مرحومه حاجيه خانم دباغ، به ‏حق پرچمدار و الگوي كاملي است از چنين تفكري در ميان قشر بانوان متدينه و انقلابي كشورمان، شيرزن ايراني كه مرزهاي جغرافيايي را با اراده ی آهنين و ايماني راسخ درهم شكست و خارج از مرزهاي كشور، خاطرات و آثار ماندگاري را از خود به يادگار گذاشت. روزي در لبنان و فلسطين و سوريه در تقويت جبهه اسلام با صهيونيزم و رژيم آمريكايي و اسراييلي شاهنشاهي در حال مبارزه بود و زمينه ‏ساز آموزش‏هاي نظامي و چريكي فرزندان روح‏ الله و روزي زير شكنجه‏ هاي سخت ساواك، راست ‏قامتي و مقاومت را به سروها و نخل‏ها و كوه‏هاي سر به فلك كشيده آموخت. او كه تحمل و صبر را در زندان‏هاي ستم‏شاهي از رو برده بود، در برابر نيازمندان جامعه متواضعانه از هرگونه خدمتي دريغ نمي‏ كرد، چنان‏ که گفته ‏اند: پس از سه دوره نمايندگي مردم از مجلس شوراي اسلامي، با افتخار شب‏ها مسافركشي مي‏ كرد و چندين خانواده نيازمند را مورد حمايت و پشتيباني قرار مي ‏داد، هرچند متأسفانه در فضاي سياست‏ زده امروز جامعه حق او به‏ خوبي ادا نگرديد و جريان‏هاي پر مدعاي سياسي حاكم بر برخي از گلوگاه ‏هاي رسانه اي و سياسي جامعه در كنار عظمت زندگي مجاهدانه او به‏ راحتي عبور كردند، همان جريان‏هايي كه روزي از لغو كنسرت و روزي ديگر از لغو مبهم يك سخنراني در مشهد مقدس مسأله ‏اي ساختند. در حالي‏ كه سيره و زندگي پر فراز و نشيب و اربعيني و عاشورايي مرحومه دباغ، داراي ظرفيتي است كه اهل تعهد و انصاف از هر زاويه ‏اي بخواهند به آن بپردازند، چه بسيار كتاب‏ها، فيلم، داستان و سريال‏هاي جذاب به‏ ويژه براي قشر زنان همه دنيا مي ‏توانند توليد و عرضه نمايند. گوارا باد بر او توفيقات الهي و انقلابي‏ اش و جاودانه باد ياد پرافتخارش.


و اما مرحوم شايان‏فر، يكي ديگر از شخصيت‏هاي گمنامي كه در ايام اربعين حسيني آسماني شد و به‏ حق مي‏ توان او را يكي از سرداران جبهه فرهنگي و سياسي دانست. او كه صاحب بيش از ۳۰ عنوان كتاب در موضوعات فرهنگي و سياسي بود، ضمن پذيرش مسؤوليت و هدايت بخش پژوهش‏هاي مؤسسه كيهان، در روشن‏گري نسبت به خطوط مرموز فتنه و نفاق و دشمنان آشكار و پنهان انقلاب اسلامي، نقش اثرگذار و برجسته‏ اي داشت. او كه ازجمله سرخط هاي اصلي حزب‏ الله و جبهه ولايت محسوب مي‏ گرديد و در پاسداري و حمايت از اصول مكتب امام خميني(ره) و آرمان‏ هاي شهدا و منويات ولايت و رهبري لحظه ‏اي درنگ نمي‏ كرد و با تمام وجود و كمترين دلبستگي به دنيا، هوشمندانه و به‏ هنگام و البته گمنام اقدام مي‏ نمود. در عاقبت به ‏خيري او همين بس كه خود وعده خاكسپاري ‏اش را در اربعين حسيني داده بود و اين شد كه مبلغ و مروج فرهنگ اربعين و مدافع شجاع تفكر عاشورايي و غديري، در هفته بسيج امسال، فرشيان را به قصد زيارت عرشيان ترك كرد و براي هميشه نزد باری ‏تعالي آرام گرفت. البته چند روزي قبل از وي، از جبهه رسانه ‏اي انقلاب روايت‏گر شجاع خطوط مقدم مقاومت و مدافعين حرم، شهيد محسن خزايي، جامعه انقلابي و ولايي ايران اسلامي را متوجه عروج ملكوتي خود ساخته بود. چه به‏ جاست كه ياد و خاطره راست‏ قامتان بسيجي اعم از زن و مرد و پير و جوان با همت بلند همه آحاد مردم به ويژه نوجوانان و جوانان ميهن اسلامي زنده بماند چه آن‏كه نياز امروز جامعه ما بيش از هر زمان به تفكر ناب بسيجي است والسلام.


مناسبت بعدی مورد اشاره توسط خطیب جمعه بوئین زهرا 20 صفر؛ اربعين حسيني «روز زيارتي مخصوص حضرت سيدالشهداء(ع)» بود که در این رابطه از قول رهبری معظم گفته شد: اولين شكوفه ‏هاي عاشورايي در اربعين شكفته شد. اولين جوشش ‏هاي چشمه ی جوشان محبت حسيني در اربعين پديد آمد. مغناطيس پرجاذبه حسيني، اولين دل‏ها را در اربعين به ‏سوي خود جذب كرد، رفتن جابربن ‏عبدالله و عطيه به زيارت امام حسين(ع) در روز اربعين، سرآغاز حركت پربركتي بود كه در طول قرن‏ها تا امروز پيوسته و پي‏ در پي، اين حركت پرشكوه ‏تر، پرجاذبه ‏تر و پرشورتر شده است و نام و ياد عاشورا را روز به ‏روز در دنيا زنده ‏تر كرده است.(۲۹/۱۲/۱۳۸۴)


شروع جاذبه مغناطيس حسيني، در روز اربعين است. جابربن ‏عبدالله را از مدينه بلند مي ‏كند و به كربلا مي‏كشد. اين، همان مغناطيسي است كه امروز هم با گذشت قرنهاي متمادي، در دل من و شما است. كساني ‏كه به اهل‏ بيت (عليهم ‏السلام) معرفت دارند، عشق و شور به كربلا هميشه در دلشان زنده است. اين از آن روز شروع شده است؛ عشق به تربت حسيني و به مرقد سرور شهيدان، (حضرت) سيدالشهداء(ع).(۱/۱/۱۳۸۵)


اين روزها روزهاي نزديك به اربعين است. پديده بي‏ نظير و بي‏ سابقه ‏اي در اين سالهاي اخير به ‏وجود آمده و آن، پياده ‏روي ميان نجف و كربلا يا بعضي از شهرهاي دورتر از نجف تا كربلا است؛ بعضي از بصره، بعضي از مرز، بعضي از شهرهاي ديگر، پياده راه مي‏ اُفتند و حركت مي‏ كنند. اين حركت حركت عشق و ايمان است؛ ما هم از دور نگاه مي‏ كنيم به اين حركت و غبطه مي‏ خوريم به حال آن كساني‏ كه اين توفيق را پيدا كردند و اين حركت را انجام دادند:


گرچه دوريم به ياد تو سخن مي‏گوييم‏   /   بُعد منزل نبوَد در سفر روحاني (۹/۹/۱۳۹۴)


يك جمله در زيارت اربعينِ امام حسين(ع) ذكر شده است كه مانند بسياري از جملات اين زيارتها و دعاها، بسيار پُرمغز و درخور تأمّل و تدبّر است. آن جمله اين است: «وَ بذلَ مُهجته فيك.» اين زيارت اربعين است، منتها فقره‏هاي اوّل آن دعا است كه گوينده اين جملات، خطاب به خداوند متعال عرض مي‏كند: «و بذل مهجته فيك»، يعني حسين‏ بن‏ علي(ع) جان و خون خود را در راه تو داد؛ «ليستنقذ عبادكَ مِنَ الجهالة»؛ تا بندگان تو را از جهل نجات دهد. «وَ حيرة الضّلالة»؛ و آن‏ها را از سرگردانيِ ناشي از ضلالت و گمراهي برهاند. اين يك طرف قضيه، يعني طرفِ قيام‏ كننده؛ حسين‏ بن ‏علي(ع) است. طرف ديگر قضيه، در فقره بعدي معرفي مي‏ شود: «و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ نقطه مقابل، كساني بودند كه فريب زندگي، آن‏ها را به خود مشغول و دنياي مادّي، زخارف دنيايي، شهوات و هواهاي نفس، از خود بيخودشان كرده بود؛ «و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ سهمي را كه خداي متعال براي هر انساني در آفرينش عظيم خود قرار داده است - اين سهم عبارت است از سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت - به بهاي پست و ناچيز و غير قابل اعتنايي فروخته بودند. اين، خلاصه نهضت حسيني است.(۲۶/۰۱/۱۳۷۹)


و در ادامه خطیب جمعه به حماسه ی شکست حصر و آزادسازي سوسنگرد و نقش ممتاز مقام معظم رهبری در این عملیات پیروزمندانه و همچنین موضوع دفتر نفوذ، جاسوسي و مداخلات ضد حقوق بشري اتحاديه اروپا در تهران و اهداف شوم آنها از این برنامه و ضرورت هوشیاری مسئولان نظام در این رابطه و همچنین تأکید بر این نکته که تعطيلي مدارس ناكارآمدترين راه براي مقابله با آلودگي هوا است و نهایتاً مواضع رئیس جمهور آینده ی آمریکا مورد بحث و اشاره قرار گرفت.


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات و عزاداریهای نمازگزاران و زیارت زائرین اربعین، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.


دفتر امام جمعه بوئین زهرا

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 21 آبان 95

توضیحات
منتشر شده در 22 آبان 1395
بازدید: 557

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا

تاريخ:  21  آبان  1395  شمسي، مصادف با  11  صفر المظفر 1438  قمري، برابر با  11  نوامبر  2016  ميلادي

خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 

خطبه اول:

دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 111 سوره ی مبارکه توبه که خداوند متعال در این آیه فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ اشْتَري‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفي‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِکُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ : خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟ اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این است آن پیروزی بزرگ!»

یک تجارت بى نظیر:

از آنجا که در آیات گذشته درباره متخلفان و جهاد سخن به میان آمد، در این دو آیه مقام والاى مجاهدان با ایمان، با ذکر مثال جالبى بیان شده است.

در این مثال خداوند خود را خریدار و مؤ منان را فروشنده معرفى کرده و مى گوید (خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریدارى مى کند و در برابر این متاع، بهشت را به آنان مى دهد) (ان الله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة).

و از آنجا که در هر معامله در حقیقت (پنج رکن اساسى) وجود دارد که عبارتند از: خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و سند معامله، خداوند در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است. خودش را (خریدار) و مؤ منان را (فروشنده) و جانها و اموال را (متاع) و بهشت را (ثمن) (بها) براى این معامله قرار داده است. منتها طرز پرداخت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان مى کند: (آنها در راه خدا پیکار مى کنند، و دشمنان حق را مى کشند و یا در این راه کشته مى شوند و شربت شهادت را مى نوشند) (یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون). در حقیقت دست خدا در میدان جهاد براى تحویل گرفتن این متاع اعم از جان و یا اموالى که در جهاد مصرف مى شود آماده است! و به دنبال آن به (اسناد) معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده مى فرماید: (این وعده حقى است بر عهده ی خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات، انجیل و قرآن آمده است) (وعدا علیه حقا فى التورات و الانجیل و القرآن). البته با توجه به تعبیر (فى سبیل الله) به خوبى روشن مى شود که خداوند خریدار جانها و تلاشها و کوششها و مجاهدتهاایست که در راه او صورت مى گیرد یعنى در راه پیاده کردن حق و عدالت و آزادى و نجات انسانها از چنگال کفر و ظلم و فساد. سپس براى تأکید روى این معامله بزرگ اضافه مى کند (چه کسى وفادارتر به عهدش از خدا است؟ (و من اوفى بعهده من الله). یعنى گر چه بهاى این معامله فوراً پرداخته نمى شود، اما خطرات نسیه را در بر ندارد! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بى نیازى از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است، نه فراموش مى کند، نه از پرداخت عاجز است، و نه کارى بر خلاف حکمت انجام مى دهد که از آن پشیمان گردد و نه العیاذ بالله خلاف مى گوید، بنابراین هیچگونه جاى شک و تردید در وفادارى او به عهدش، و پرداختن بها در راس موعد، باقى نمى ماند.

و از همه جالبتر اینکه پس از انجام مراسم این معامله، همانگونه که در میان تجارت کنندگان معمول است، به طرف مقابل تبریک گفته و معامله را معامله پر سودى براى او مى خواهد و مى گوید: (بشارت باد بر شما به این معامله اى که انجام دادید) (فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به). و این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همه شما است) (و ذلک هو الفوز العظیم).

نظیر همین مطلب به عبارات دیگرى در سوره صف، در آیات 10 و 11 آمده است، آنجا که مى فرماید: «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم على تجارة تنجیکم من عذاب الیم تؤ منون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون» «یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجرى من تحتها الانهار و مساکن طیبة فى جنات عدن ذلک الفوز العظیم.»

در اینجا انسان از این همه لطف و محبت پروردگار در حیرت فرو مى رود، خداوندى که مالک همه عالم هستى، و حاکم مطلق بر تمام جهان آفرینش است، و هر کس هر چه دارد از ناحیه او دارد، در مقام خریدارى همین مواهبى که به بندگان بخشیده بر مى آید و اعطایى خود را به بهایى صد چندان مى خرد.

عجیب تر اینکه جهادى که باعث سربلندى خود انسان و پیروزى و افتخار هر قوم و ملتى است، و ثمراتش سرانجام به خود آنها باز مى گردد، به عنوان پرداخت این متاع شمرده است. و با اینکه باید در مقابل متاع و بها معادله اى باشد این تعادل را نادیده گرفته و سعادت جاویدان را در برابر یک متاع ناپایدار که به هر حال فانى شدنى است (خواه در بستر بیمارى و خواه در میدان جنگ) قرار داده. و از این مهمتر، با اینکه خدا از همه راستگویان راستگوتر است و نیاز به هیچگونه سند و تضمینى ندارد، مهمترین اسناد و تضمینها را براى بندگانش قائل شده است. و در پایان این معامله بزرگ به آنها تبریک مى گوید و بشارت مى دهد، آیا لطف و محبت و مرحمت از این بالاتر تصور مى شود؟! و آیا معامله اى از این پرسودتر وجود دارد؟ لذا در حدیثى از جابر بن عبدالله انصارى مى خوانیم هنگامى که آیه فوق نازل شد، پیامبر اکرم(ص) در مسجد بود، حضرت آیه را با صداى بلند تلاوت کرد و مردم تکبیر گفتند، مردى از انصار پیش آمد از روى تعجب از پیامبر(ص) پرسید: راستى این آیه بود که نازل شد؟ پیامبر خدا فرمود: آری، مرد انصارى گفت: (بیع ربیح لا نقیل و لا نستقیل): چه معامله پر سودى؟ نه این معامله را باز مى گردانیم و نه اگر بازگشتى از ما بخواهند مى پذیریم!

خطیب در ادامه افزود: دنیا، بازار است و مردم در آن معامله‏ گر:

فروشنده، مردم ‏اند و خریدار خداوند. متاعِ معامله، مال و جان است و بهاى معامله بهشت. اگر به خدا بفروشند، سراسر سود و اگر به دیگرى بفروشند، یکسره خسارت است.


معامله با خدا چند امتیاز دارد:


1- خود ما و توان و دارایى ما از اوست، سزاوار نیست که به جز او بدهیم.


2- خداوند، اندک را هم مى‏ خرد. «مثقال ذرّة خیراً یره»


3- عیوب جنس را اصلاح مى‏ کند و رسوا نمى ‏سازد.


4- به بهاى بهشت مى خرد. خداوند در خریدن وارد مزایده مى‏ شود و نرخى را پیشنهاد مى‏ کند که فروختن به غیر او احمقانه و خسارت است.


امام صادق‏(ع) مى ‏فرماید: «براى بدنهاى شما جز بهشت، بهایى نیست، پس خود را به کمتر از بهشت نفروشید.»

وقتی معامله با خداست باید متوجه باشیم که:


1- با داشتن خریدارى همچون خدا، چرا به سراغ دیگران برویم؟ «انّ اللَّه اشترى»


2- خداوند، تنها از مؤمن خریدار است، نه منافق و کافر. «من المؤمنین»


3- در پذیرش الهى، جهاد با جان بر جهاد مالى مقدّم است. «انفسهم واموالهم»
(جان را همه دارند، ولى همه مال وثروت ندارند)


4- بهشت، در سایه ‏ى جهاد و شمشیر و تقدیم جان و مال به خداوند است. «لهم الجنّة یقاتلون فى سبیل اللَّه»


5 - اگر هدف از جهاد، خدا باشد، کشته شدن یا نشدن، تفاوتى نمى ‏کند. «یقاتلون فى سبیل اللَّه فیَقتلون و یُقتلون»


6- مؤمن همواره آماده‏ى رفتن به جبهه است. «یقاتلون» (فعل مضارع، نشانه‏ى استمرار وتداوم است)


7- هدف مؤمن از جنگ، ابتدا نابود کردن باطل و اهل آن و سرانجام شهادت است. «یَقتلون و یُقتلون»


8 - در معامله با خدا، سود یقینى و قطعى است. «وعداً علیه حقّاً» در مزایده با خداوند هرچه هست حقّ و به سود انسان است، بر خلاف دیگران که یا قصد جدّى نیست یا بى‏ انگیزه ‏و دروغ است، یا غلو، یا از روى هوس و یا براى طرد کردن رقیب است.


9- ارزش جهاد، مجاهدان و شهیدان، مخصوص اسلام نیست، در تورات و انجیل هم مطرح است. و اگر امروزه در آن کتاب‏ها نیست، نشان تحریف آنهاست. «فى التورات والأنجیل»


10- گرچه ما بر خدا حقى نداریم، امّا خداوند براى ما بر عهده‏ ى خودش حقوقى قرار داده است. «وعداً علیه حقّاً»


11- معامله یک عقد لازم است که وفا به آن واجب است. «وعداً، حقّاً، اوفى‏»


12- خداوند مجاهدان مخلص را طرف معامله‏ ى خود قرار داده است. «بایعتم» و نفرمود: «بعتم»


13- بهترین بشارت، تبدیل فانى به باقى و دنیا به آخرت است و غیر آن خسارت و حسرت است. «فاستبشروا»


14- در کنار انتقاد از منافقانِ جهادگریز، باید از مؤمنانِ مجاهد تقدیر و تشکّر شود. «فاستبشروا»


15- بالاترین رستگارى تنها در سایه‏ ى معامله با خداست. «ذلک هو الفوزالعظیم»

 

خطبه دوم:

سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگینامه ی شهید حاج طیّب رضایی از شهدای ایام ستمشاهی با اشاره به فرازهایی از زندگی پر فراز و نشیب این بزرگمرد در دو مرحله ی قبل و بعد از توبه ی ایشان که در ایام جوانی چاقو همراه همیشگی او و دعوا و لوتی مَنِشی سبکِ زندگیِ او بود ولی بعد از بازگشت از این راه که به برکت عشق به امام حسین(ع) و توجه آن بزرگوار بوده است، راه سعادت و عزّت و سلامت را در پیش گرفت تا آنکه همچون حُرّ عاقبت به خیر و روسفید از دنیا رفت. همچنین در همین قسمت به فرازهایی از زندگی سراسر نور مفسّر کبیر قرآن علامه طباطبایی(ره) در آستانه ی 24 آبان ؛ سالروز رحلت آن عالم ربّانی و فرزانه و فیلسوف حکیم اشاره شد.


بعد از توصیه به تقوا خطیب جمعه به موضوعات ذیل اشاره کرد.


1) شرايطى كه اكنون به ‏لحاظ بين‏ المللى و منطقه‏ اى و داخلى، در مواجهه با جبهه ی استكبار به سركردگى آمريكاى جهانخوار و مستكبر با آن مواجه هستيم، شرايط ويژه و فوق ‏العاده مناسبى است تا علي‏رغم ذهنيت و يا باور غلط برخى، مبنى بر ابرقدرتى آمريكا و لزوم ارتباط با اين نظام پوسيده و رو به اضمحلال، ضمن افشاى چهره ی واقعى نظام سلطه به رهبرى آمريكا، ماهيت پلشت و شوم اين رژيمى كه بيشتر در اسارت صهيونيزم بين ‏الملل و غولهاى وحشى سرمايه ‏دارى يهودى قرار دارد را براى افكار عمومى داخل و خارج كشور تبيين و آشكار نمائيم. چه آن‏كه:

اولاً بى ‏نتيجه ماندن مذاكرات هسته اى و نافرجامى برجام كه بر اثر بدعهدى آمريكاى توطئه ‏گر و فريبكار كه از همان ابتدای مذاكرات معلوم بود هدف اصلى‏ شان، تغيير در رفتار و ذائقه مردم ايران و سپس تغيير در مواضع و در نهايت براندازى جمهورى اسلامى بود نه يك معامله پاياپاي و به‏ گمان برخى مسؤولان بازى بُرد بُرد! تا جايى‏ كه امام خامنه ‏اى(مدظله ‏العالى) در يكى از سخنرانى‏ هاى اخيرشان فرمودند: «حدود ۲ سال پيش گفتيم، ملت به ‏عنوان يك تجربه، به مذاكرات هسته ‏اى نگاه خواهد كرد تا ببيند آمريكائيها در عمل چه‏ كار خواهند كرد و حالا مشخص شده كه آن‏ها برخلاف وعده‏ هاى خود، هم‏چنان به توطئه و فريب مشغولند.» و وقتى صحبت از تحريمهاى جديد و يا صحبت از تدريجى برداشتن تحريمها گرديد؛ مقام معظم رهبرى هوشمندانه اين سؤال را مطرح فرمودند كه: «تحريمها بايد يكباره برداشته مى ‏شد چرا اكنون بحث رفع تدريجى مى‏ شود؟» كه البته پاسخ اين سؤال را بايد مسؤولان وزارت خارجه و مروّجان ديپلماسى خنده، به افكار عمومى داخل بدهند.


آمريكائيها وقتى از طرفى، ايستادگى ملت بزرگ ايران بر روى آرمانهاى انقلابش را ديدند و از طرفى خود را براى رسيدن به اهداف شوم براندازى نظام اسلامى و به چالش كشيدن اصول پايه ‏اى انقلاب، ناكام يافتند، علي‏رغم اصرار ايران بر اجراى تعهدات برجام و عمل زودهنگام به تعهدات، تا سرحد تعطيلى برخى مراكز هسته ‏اى؛ ولى متأسفانه مسؤولان بى‏ منطق و فريبكار آمريكا، يا صحبت از تحريمها و فشارهاى جديد و بهانه ‏تراشى بر سر راه تعاملات و مبادلات اقتصادى و بانكى با ديگر كشورها را نسبت به كشورمان مطرح نمودند و يا سخن از تدريجى برداشتن تحريمها و يا آن‏كه وقيحانه اعلام كردند كه ايران بايد تغيير مواضع در خصوص حوادث منطقه، به‏ ويژه عراق، سوريه، يمن، لبنان، فلسطين و... مى ‏داد و چون اين اتفاق نيفتاده است، لذا اميدى به ايران نيست! اينجا بود كه نه تنها سركيسه را شل نكردند و اموال و سرمايه ‏هاى بلوكه‏ شده ملت ايران را آزاد ننمودند كه با كمال بى ‏شرمى، سخن از رفع تدريجى تحريمها به‏ ميان آورده و همزمان نيز از برجام ۲ و ۳ سخن بر زبان راندند و متأسفانه علی‏رغم اين تجربه ی نافرجام، برخى در داخل نيز از برجامهاى ديگرى خبر دادند كه البته به قول يكى از صاحب‏ نظران: «مطرح ‏كنندگان برجام ۲، يا آمريكا را نشناختند يا تجاهل مى‏ كنند، چرا كه آمريكايى‏ ها اگر بتوانند ما را فريب دهند، لحظه ‏اى دريغ نمى ‏كنند همان‏ طور كه در برجام ۱ نيز لحظه‏ اى از فريبكارى دست بر نمى‏ دارند. اگر همه محورهاى مدّ نظر رهبر انقلاب در مذاكرات رعايت مى‏ شد، قضايا جور ديگرى مى‏ شد.»


و چه زيبا و قاطع، امام خمينى(ره) در جريان تسخير لانه ی جاسوسى آمريكا فرمودند: «ما شعار مرگ بر آمريكا را در عمل جوانان قهرمان و مسلمان، در تسخير لانه فساد و جاسوسى آمريكا تماشا كرده‏ ايم.» و در بيانى، امام خامنه‏ اى(مدظله) نيز، ماهيت شعار مرگ بر آمريكا را نه احساسى، بلكه از روى منطق و عقلانيت دانستند و البته گذر زمان به ‏خوبى اين واقعيت را نشان داد كه نمونه بارز افشاى چهره ی مرموز اين ابرقدرت متكى به زر و زور و فتنه‏ گرى كه جز به منافع و امنيت خود و اسرائيل نمى ‏انديشد، در جريان برجام و پسابرجام به‏ روشنى براى همگان آشكار گرديد و بر تجربه سياسى ملت و دولت ايران در مواجهه با آمريكا افزوده شد.


ثانياً واقعيت دولت و كشور آمريكا است كه در جريان تبليغات انتخابات و به‏ ويژه مناظره ‏هاى دو نامزد رياست جمهورى آمريكا يعنى خانم كلينتون و پيروز انتخابات آقاى ترامپ هرچند جنون‏وار و ناپرهيزانه اما از باب «عدو شود سبب خير، گر خدا خواهد»، تا سرحد خودزنى، به قول قديمى ‏ها پته ی همديگر را روى آب ريختند و اين‏ بار نه از زبان شخصيتهاى مخالف آمريكا، بلكه از زبان دو نامزد رياست جمهورى آمريكا كه مورد حمايت ۲ جريان دمكرات و جمهورى ‏خواه يعنى به ‏اصطلاح عقلاي پرمدعاى آمريكا كه در مجلسين اين كشور قرار دارند، پرده ‏ها كنار زده مى ‏شود و چهره واقعى كشور آمريكا و جامعه آمريكايى، علي‏رغم تبليغات دروغين گذشته رو می ‏شود. واقعيت‏هايى كه متأسفانه در برخى رسانه‏ هاى داخلى كشور، انگيزه ‏اى براى نشر آن نمى‏ يابيم، علت چيست، خدا مى‏ داند! در حالى‏ كه بهترين شرايط براى روشنگرى و در نهايت، گرفتن آخرين نفسهاى اين ابرقدرت بى‏ قدرت، به‏ دست خودشان فراهم گرديده است. چه زيبا فرموده است خداى متعال: «و لاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنين» و يا در جاى ديگر مى ‏فرمايد: «ولن‏يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا» و امام صادق(ع) نيز در ضمن فرمايشى مى ‏فرمايند: «من تكبر خفضه الله»؛ تكبر و استكبار جز ذلت و خوارى و پستى و اضمحلال، عاقبتى ندارد.
به فضل الهى زمينه‏ هاى فروپاشى جبهه استكبار و زدن سر آن كه آمريكاست، فراهم گرديده است. كافى است به بخشى از مطالب مطروحه از ناحيه دو نامزد رياست جمهورى به ‏ويژه رئيس ‏جمهور منتخب و البته برخى چهره‏ هاي تراز اول آمريكا همچون جان‏ كرى كه گفت: «ما خجالت مى ‏كشيم كه از دمكراسى دم بزنيم.» و در رابطه با فرايند تبليغات انتخابات رياست جمهورى آمريكا مى‏ گويد: «اعتبار انتخابات آمريكا، با اظهارنظرهاى شرم‏ آور، زير سؤال رفته است.» توجه نمایيم.

و اما نمونه ‏اى از اين اظهارنظرهاى شرم ‏آور، به قول آقاى جان كرى و يا اعترافات را ذيلاً مرور مى ‏نمایيم:
- ۲۰ تريليون دلار بدهى داريم و جاده ‏ها و زيرساخت‏ هاى ما فرسوده و نابود شده ‏اند.
- سياستمداران آمريكا يك مشت احمق ‏اند.
- آمريكا يعنى فقر و خشونت در داخل، جنگ و ويرانى در خارج.
- جرايم خشونت ‏آميز در كشور بيداد مى ‏كند و آمار قتل در شهرهاى بزرگ فاجعه است.
- بسيارى از مردم در حلقه ‏هاي خشونت، هراس و فقر گرفتار شده ‏اند.
- شهرهاى كوچك كشور كاملاً فراموش شده ‏اند.
- آمريكا به ‏شدت دچار دو دستگى شده است. دو گروه در كشور وجود دارند، نخست طبقه حاكم كه از همه نوع رفاهى برخوردارند و گروه دوم هم عامه مردم هستند.
- هر روز دست ‏كم ۲۰ كهنه ‏سرباز در آمريكا اقدام به خودكشى مى كنند.
- ميزان قتل در حال حاضر در آمريكا، طى ۴۵ سال گذشته بى ‏سابقه است.
- روز ۸ نوامبر (۱۸ آبان) بايد مراقب باشيم، چون قرار است آراى مردم دستكارى شود.
- ما سال گذشته تقريباً هشتصد ميليارد دلار كسرى بودجه در زمينه تجارت داشتيم كه اين باورنكردنى است.
- نظرسنجى خبرگزارى آسوشيتدپرس: بى‏ اعتمادى ۹۰ درصدى مردم آمريكا نسبت به نظام سياسى كشور.
- طبق قانون بيمه و درمان، هزينه ‏ها در آمريكا سر به فلك مى‏ كشد.
- كشور آمريكا در حال مردن است.
- افزايش قتل و ناامنى تا جايى‏ كه آمار ۳۳ هزار قتل در سال را كه توسط اسلحه نشان مى ‏دهد.
- ۷۰درصد مردم نسبت به رسانه ‏هاى آمريكا بى‏ اعتماد هستند.
- نقش تعيين ‏كننده پول و سرمايه در نتايج انتخابات آمريكا.
- بيش از ۴۲ ميليون آمريكايى از گرسنگى رنج مى‏ برند.


اين‏ها تنها بخشى از اعترافات نامزدهاى رياست جمهورى آمريكا بود كه در مقطع تبليغات انتخاباتى، رسماً اعلام كردند، هرچند، فاجعه، فراتر از اينهاست تا جايى كه يكى از صاحب ‏نظران داراى نفوذ در آمريكا مى‏ گويد: «درخت دمكراسى در آمريكا ۲۰۰ ساله شده است و نياز به اصلاح دارد و اصلاح هم نياز به خون!» در هر حال اين است واقعيت آمريكا كه از آن در رسانه ‏هاى امپرياليستى غولى ساخته ‏اند، حال چگونه می ‏توان به نظامى اميد بست كه خودش در درونش با چالشهاى جدى و بعضاً غيرقابل حل مواجه است و البته بايد باور داشت كه آمريكا، ابرقدرت خيالى بيش نيست!

خطیب در تکمیل این قسمت گفت: سه شنبه اين هفته پس از روزها چالش و افشاگرى، نهايتاً انتخابات آمريكا برگزار گرديد. ابتدا شايسته است نكات برجسته در انتخابات اخير آمريكا را فهرست نماييم: نارضايتى مردم آمريكا از هر دو نامزد آشكار است و به ‏صراحت بيان مى‏ شود كه آن‏ها ميان گزينه بد و بدتر يكى را انتخاب مى ‏كنند (۸۰ درصد انتظار مثبتى از انتخابات ندارند). چنان‏چه صدها آمريكايى با حضور در خيابان‏هاى واشنگتن دى سى عليه نامزدهاى انتخابات رياست‏ جمهورى اين كشور تظاهرات كردند. تكرار انتخابات دو حزبى و مجبور بودن مردم براى انتخاب صرفاً ميان دو گزينه، حق مردم را زير سؤال برده است و نوعى دمكراسى نمايشى را اثبات كرده است. مسأله تقلب در انتخابات آمريكا در اين نوبت مورد تصريح قرار گرفته است. ابهام ‏سازى در نتايج انتخابات از سوى ترامپ با استناد به برخى اخبار و گزارش‏ها مبنى بر اين‏كه ساختار آمريكا به دنبال كلينتون است، مورد توجه قرار گرفت. عدم مردمى بودن نامزدها و تحميلى بودن آن‏ها با استناد به سخنان ترامپ و كلينتون كه هيچ اشاره ‏اى به بحران‏هاى آمريكا يعنى تبعیض و فقر و نژادپرستى عليه سياه ‏پوستان ندارند؛ كاملاً آشكار است. فساد اخلاقى و مالى هر دو نامزد به ‏عنوان نشانه فاسد بودن ساختار حاكم بر آمريكا كه برگرفته از نظام سرمايه ‏دارى است در اين نوبت كاملاً بروز يافته است. شواهد نشان مى‏ دهد كه اوباما هم مانند بوش با ناكامى كاخ سفيد را ترك مي‏ كند، اين امر از سوى بعضى تحليل‏ گران به ‏عنوان نشانه ی زوال ساختارى آمريكا ارزيابى شد. هر دو نامزد دموكرات و جمهوري‏ خواه عليه ايران نگاه منفى روشنى را ابراز كردند.


اين نكته كه راى الكترال نه به‏ عنوان راى نخبگان بلكه عاملى براى ناديده گرفتن راى مردم است در اين نوبت برجسته ‏تر شد. چنان‏كه با راى الكترال از يك‏سو تنها چند ايالت سرنوشت انتخابات را تعيين مى‏ كنند و از سوى ديگر راى الكترال يعنى ناديده گرفتن راى مردمى كه در يك ايالت به يك نامزد راى داده ‏اند. به‏ عنوان مثال اگر در يك ايالت با ۱۰ الكترال ۶۰ درصد به يك نامزد و ۴۰ درصد به يك نامزد راى داده باشند، تمام راى التكرال به نامزد ۶۰ درصدى مي ‏رسد و راى آن ۴۰ درصدى‏ هاى ناديده گرفته مى‏ شود. وابستگى نامزدها به خارج، نشانه غير مردمى بودن آن‏هاست؛ چنان‏كه ترامپ از لابى‏ هاى صهيونيستى كمك گرفته و هيلارى نيز رسماً عنوان شده كه از قطر، عربستان، امارات و صهيونيست‏ها كمك انتخاباتى دريافت كرده است.


2) اشاره به برگزارى نمايشگاه بيست و دوم مطبوعات و خبرگزارى ‏ها در هفته ی گذشته با این توضیحات:


 ۱- دنياى امروز با رسانه ‏ها اداره مى ‏شود، اگر دنياى استكبار كه اين همه در عالم جنايت مى‏ كند، پشتوانه‏ هاى رسانه ‏اى نداشت و دستمزدبگيران مزدور فضا را براى آن‏ها فراهم نمى‏ كردند و اگر فيلم سازان شهوت‏ پرست دنيادوست فضا را آسان نمى‏ كردند، اينقدر نمى‏ توانستند جنايت كنند.


۲- رسانه يكى از مهم‏ترين ابزارهاى ترويج و نشر ارزش‏هاى دينى است. يك نظام دينى بايد از وجود رسانه ‏هايى قدرتمند و تأثيرگذار با اتكا به ارزش‏ها به مبانى دينى برخوردار باشد. بخشى از وظايف نظام دينى ترويج افكار و ارزش‏هاى دينى است.


۳- وقتى ما در معارف دينى‏ مان داريم كه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، اين قوه تنها قوه نظامى نيست بلكه هر آن‏ چيزى است كه يك نظام اسلامى را مى ‏تواند در مقابل انواع و اقسام هجمه ‏ها مقاومت ببخشد و امروز رسانه يكى از مهم‏ترين مؤلفه‏ هايى است كه مى ‏تواند نظام را در برابر اين‏گونه حمله ‏ها مقاوم كند.


۴- آشكارسازى واقعيت‏ها، اتفاقات و تنوير افكار عمومى از ديگر اهداف مهم رسانه‏ هاى انقلابى است تا حصار و سانسور رسانه ‏هاى غربى و امپرياليسم خبرى در جهان را بشكند و در اين مسير برنامه ‏ريزى ويژه ‏اى بايد صورت گيرد.


۵- در رسانه‏ هاى انقلاب آرمان‏هاى انقلاب را در جامعه و جهان برجسته كنيم كه اساس آن استقلال، آزادى، عزّت ملى، معنويت، اعتماد به نفس و ترويج فرهنگ دينى است. مبارزه با نظام سلطه جزو اصول خدشه ‏ناپذير انقلاب اسلامى است و رسانه‏ ها در اين‏ راستا نقش مهم و رسالت ويژه ‏اى را براى خود در نظر بگيرند.


۶- در اين دوران كه تمام قدرت‏ طلب‏ هاى دنيا، رسانه را به بالاترين وجه ممكن در اختيار گرفته ‏اند و از تمام قابليت‏هايى كه در آن نهفته است براى رسيدن به اهدافشان استفاده مى‏ كنند، بايد در مقابل براى دفاع و نيز هجمه بر دشمن در جاى مناسب مجهز باشيم، صداقت و امانت، دلسوزى و درايت را رأس كار خود قرار دهيم.‏

خطیب در تکمیل این قسمت گفت: يك رسانه ارزشى و انقلابى بايد سه ويژگى داشته باشد. اولين ويژگى آن شناختن صحيح ارزش‏هاى انقلاب است؛ اگر كسى نسبت به اين ارزش‏ها شناختى نداشته باشد طبيعى است كه نمى ‏تواند در اين مسير گام بردارد. ويژگى دوم وجود يك عزم و اراده جدى براى دفاع از اين ارزش‏هاست و آخرين ويژگى آن تجهيز به توانمندى‏ هاى حرفه‏ اى مي ‏باشد تا بتواند در برابر هجمه‏ هاى فرهنگى، منطقى و عقلايى دفاع بكند؛ هر كدام از اين سه ويژگى كه در آن خللى پيش بيايد، آن رسانه در دفاع از ارزش‏ها دچار نقصان مى‏ شود و چه ‏بسا فعاليت آن رسانه آثار سوء داشته باشد. در پایان این فراز از خطبه خطیب از دست اندرکاران عرصه ی مطبوعات و خبرگزاریها تقدیر و تجلیل نمود.


3) بر اساس برخى خبرهاى منتشره در رسانه ‏هاى مكتوب و مجازى، دولت و اتحاديه اروپا درصدد افتتاح دفترى براى اتحاديه مذكور در تهران هستند و معاون وزير خارجه اعلام نمود در چند ماه آينده اين ‏كار انجام خواهد شد.

چندى پيش نيز «قانون گسترش روابط با ايران» در پارلمان اروپا به تصويب رسيد كه شروط آن براى هر ايرانى شرم ‏آور خواهد بود. روزهاى گذشته نيز رسانه‏ هاى اصلاح ‏طلبان ضمن پرداخت پرشعف و مشتاقانه به موضوع، سياست آمريكاستيزى را نيز ترك ‏برداشته اعلام كردند اما آنچه مسؤولان مربوطه به آن در افكار عمومى نمى ‏پردازند چرايى ايجاد اين دفتر است. اكنون كشورهاى اروپايى در ايران داراى سفارت هستند و تعاملات با آنان برقرار است. كنش جمعى آنان نيز توسط سفارت كشورى كه نمايندگى دوره ‏اى آنان را به ‏عهده دارد، انجام مى ‏شود و معمولاً اعتراض‏هاى احتمالى دولت ايران به مواضع اتحاديه اروپا با احضار سفير كشورى كه رئيس اتحاديه است، صورت مى‏ گيرد. حال بايد پرسيد ما در رابطه با اروپا چه خلأاى داريم كه با اين دفتر درصدد پركردن آن هستيم؟ آنان نياز به گشايش اين دفتر دارند يا ايران؟ نياز ما نسبت به اروپا معمولاً بده‏ و بستان‏هاى اقتصادى است. تكنولوژى آنان از يك‏سو و فروش نفت و چند كالاى ديگر ما عمده اين بده‏ و‏ بستان است. اما اتحاديه اروپا هم اين‏گونه فكر مى ‏كند؟ آيا آنان دفتر را براى تسهيل مراودات اقتصادى مى‏ خواهند؟ فرايند انتقال كالا و خدمات معمولاً بين كشورها و شركت‏ها انجام مى‏ شود و اتحاديه نقش مستقيمى در آن ندارد به‏ همين‏ دليل تفاوت نگاه در بين كشورهاى اروپايى به ايران نيز قابل درك است. اما قانونى كه اخيراً تصويب شد از نفى قصاص گرفته تا به رسميت شناختن اسرائيل را از ما مى ‏خواهد.

اين قطعنامه تحت پوشش عادى‏ سازى روابط با تهران بنا را بر مداخله در امور ايران و ارتباط با عناصرى قرار داده كه منافع غرب را در ايران نمايندگى مى‏ كنند. اين سند مى ‏گويد اتحاديه اروپا بايد در تهران دفتر داشته باشد تا بتواند با همين جماعت روسياه تحت عنوان حمايت از حقوق بشر ارتباط برقرار كند. اين سند مى ‏گويد ايران بايد دفاع از محور مقاومت در منطقه را كنار بگذارد و از اعدام قاچاقچيان مواد مخدر پرهيز كند! اتحاديه اروپا در حالى به‏ دنبال تأسيس دفتر در تهران است كه به اعتقاد بسيارى از تحليلگران، اين دفتر نه محلى براى ارتقاى روابط دو طرف كه به لانه ‏اى براى جاسوسى و دخالت در امور داخلى ايران تبديل خواهد شد. واكنش دكتر محمد جواد لاريجانى به بيانيه اتحاديه اروپا ستودنى است. تعبير ايشان مبنى بر تأسيس دفتر اتحاديه اروپا در تهران اين بود كه آن‏ها در صدد تأسيس لانه فساد غربى‏ ها در ايران هستند. يك عده عناصر خودفروخته و جاسوس تحت عنوان دو تابعيتى‏ ها در ايران فعال هستند كه در برخى «ان .جى.او»هاى داخلى سير و سلوك سياسى و اجتماعى دارند. آن‏ها به غلط، خود را «دو تابعيتى» مى‏ دانند، در حالى كه در سوگندنامه خود از ايران طرد تابعيت را تأكيد كرده و گفته ‏اند ‏مى‏ خواهند منافع آمريكا و انگليس و هر كشورى را كه تابعيت آن ‏را قبول كرده ‏اند، حفظ كنند و حتى براى آن بجنگند. حالا اتحاديه اروپا تحت پوشش تأسيس دفتر مى‏ خواهد چتر حمايتى از آن‏ها را در تهران پهن كند. لندن، پاريس، اتاوا، واشنگتن و... اين كشش را ندارند كه از راه دور از اين جماعت حمايت كنند و مى ‏خواهند بيايند تهران اين ‏كار را بكنند. آنچه اتحاديه اروپا تاكنون عليه ما يكپارچه و به ‏صورت اتحاديه ‏اى انجام داده است، مسائل مربوط به هويت حقيقى نظام جمهورى اسلامى و عموماً سياسى است. بخش پنبه ‏اى و نرم مبارزه با انقلاب اسلامى در طرح تقسيم اروپا - آمريكا به اروپا سپرده شده است و به ‏همين‏ دليل آنچه را قبلاً در يك سفارت انجام مى‏ دادند مى ‏خواهند در يك دفتر مركزى انجام دهند و آن حمايت حقوق بشرى از مخالفان اجراى احكام اسلام و نظام جمهورى اسلامى است.


4) موضوع بعدی مورد اشاره متن پيام رهبر معظم انقلاب در عروج حجت ‏الاسلام حاج شيخ جعفر شجونى بود‏: «با تأسف فراوان خبر درگذشت روحانى مبارز و آزاده جناب حجت‏ الاسلام آقاى حاج شيخ جعفر شجونى را دريافت كردم. آن‏ مرحوم از مبارزان ديرين با رژيم طاغوت و از وفاداران به امام و انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى در سراسر عمر تبليغى خود بود. منبرهاى روشنگر و بيان صريح و شيرين او خاطره ‏هاى ماندگارى در ذهن و دل آشنايان اين روحانى شجاع بر جاى گذاشته است. از خداوند متعال غفران و رحمت براى آن‏ مرحوم و صبر و اجر براى بازماندگانشان مسألت مى‏ كنم.»

حجت ‏الاسلام جعفر شجونى فومنى (متولد ۱۳۱۱ فومن)، سياستمدار با سابقه گيلانى، عضو جامعه روحانيت مبارز، عضو شوراى مركزى حزب موتلفه اسلامى، فعال سياسى و زندانى در زندان‏هاى مخوف ساواك بوده است. او نماينده كرج در اولين دوره مجلس شوراى اسلامى بوده و از همراهان شهيد نواب صفوى در دوران مبارزه با رژيم پهلوى محسوب مى ‏شود. از ۱۸ سالگى مبارزه را آغاز كرده و تا پيروزى انقلاب ۲۵ بار زندان رفته است. شجونى زندگى در زندان را به دو دوره پيش از سال ۴۵ و پس از آن تقسيم مى‏ كند و معتقد است تا قبل از سال ۴۵ زندانى‏ ها در زندان رياست و آقايى مى ‏كردند اما پس از آن يعنى دوره تأسيس ساواك، شرايط زندان بسيار سخت شده است. او دائرة‏المعارف خاطرات انقلاب و اتفاقات پيرامون انقلاب بود چراكه او از ابتداى شكل‏ گيرى جريان انقلاب حضور داشته و تمام اتفاقات مربوط به انقلاب را به ‏خوبى در خاطر داشت و در تمام طول عمر پر برکت خدا در صراط مستقیم ولایت قدم برداشت. روحش شاد و یادش گرامی باد.


امام جمعه بوئین زهرا در قسمت مناسبتها به 24 آبان ؛ سالروز ارتحال ملكوتى مفسر بزرگ، علامه آيت‏ الله سيدمحمدحسين طباطبايى(ره) در سال (1360 ه.ش/18 محرم 1402 ه.ق) - روز بزرگداشت علامه طباطبايى(ره) و روز كتاب و كتابخوانى و كتابدار (آغاز هفته كتاب) اشاره کرده و از خدمات و فعالیتهای دست اندرکاران کتابخانه های شهرستان تشکر کرده و بر ترویج و تشویق امر کتابخوانی تأکید نمود و در همین زمینه از قول مقام معظّم رهبری کتابخوانی، واجب دینی و وظیفه ی ملّی معرفی و از عدم استفاده از فرصتهای 10 دقیقه و 20 دقیقه برای مطالعه که مقام معظّم رهبری صدها جلد کتاب را در همین فاصله های کوتاه خوانده اند، انتقاد کرد.


دیگر مناسبتها اشاره به آخرین تحولات منطقه و جهان اسلام به ویژه عملیات بزرگ برای آزادسازی موصل و همچنین عملیات آزادسازی حلب و اتفاقات پیرامونی آن و کارشکنیهای جریان و جبهه عبری و عربی و غربی بود.


آخرین مناسبتها اشاره به 23 آبان ؛ روز حمايت از بيماران كليوى‏ و دعوت از مردم برای مشارکت جدّی در این زمینه و نیز 26 آبان ؛ سالروز آزادسازى سوسنگرد در سال (1359 ه.ش) بود که یاد حماسه آفرینان این پیروزی بزرگ و شهدای این عملیات گرامی داشته شد.


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

 

دفتر امام جمعه بوئین زهرا

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 14 آبان 95

توضیحات
منتشر شده در 19 آبان 1395
بازدید: 479

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا


تاريخ:  14  آبان  1395  شمسي، مصادف با  4  صفر المظفر 1438  قمري، برابر با  4  نوامبر  2016  ميلادي


خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 


خطبه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 10 سوره ی مبارکه روم که خداوند متعال در این آیه فرمود:

«ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواي‏ أَنْ کَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ : سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند.»


(ثم کان عاقبه الذین اساؤا السوآی ان کذبوا بایات الله وکانوا بهایستهزؤن) : (آنگاه سرانجام کسانی که بدیها را به بدترین وجه مرتکب می شدند، این شد که آیات خدا را تکذیب کرده و به آن استهزاء نمودند) یعنی سرانجام، بدی عذاب، عاقبت کار کسانی شد که اعمال بد می کردند و غیر این سرانجامی در انتظارشان نبود، چون آیات خدا را تکذیب و استهزاء می نمودند و عاقبت آنان عین همان عمل ایشان بود. لکن بعضی مفسران گفته اند: معنای آیه این است که گناهان سرانجام، گنهکاران رابه کفر و تکذیب و استهزاء آیات الهی کشایند، اما معنای اول با سیاق که در مقام انذار و بصیرت و عبرت است، سازگارتر می باشد.

این آیه هشداری است به کسانی که بعد از لغزش و گناه به مسیر حق بر نگشته و توبه نمی کنند. کسانی که با توبه بعد از گناه، جانشان را شستشو نمی دهند در اثر تراکم گناه بر جانشان کم کم به مرحله ای می رسند که امیدی به بازگشتشان نیست و آن زمانی است که کارشان از کذب به تکذیب برسد. اینان کسانی اند که تا دیروز برخلاف دستور دین عمل می کردند و امروز منکر اصل دین اند.
 
حقیقت این است که گناه بی توبه رفته رفته سر از کفر در می آورد.  برای نمونه اگر سالهای قبل روزه نمی گرفت و گناهکار بود چون توبه نکرد و این گناهان در او انباشته شد حرف امسال او این است که: «ای بابا چه دینی چه روزه ای دلت پاک باشه!» بی تردید اگر کسی این سخن را بگوید و به آن باور داشته باشد کافر است؛ کفری که محصول تجمع گناهانی به ظاهر ساده است.

آرى گناه مانند جذام به مرور روح ایمان را مى‏ خورد و آن را از بین مى ‏برد تا کار به جایى مى‏ رسد که سر از تکذیب آیات الهى در مى‏ آورد؛ از آن هم فراتر رفته و او را به تمسخر پیامبران و آیات الهى وا مى ‏دارد. به این مرحله که رسید دیگر هیچ اندرز و انذارى در او مؤثر نیست و جز تازیانه عذاب الهى، راهى باقى نمى‏ ماند.


اين درست است كه ادامه معصيت، ممكن است خداي ناكرده به كفر برسد اما اين با آيات قبلي بايد هماهنگ باشد آيات قبلي درباره خود كفار است اين‌طور نيست كه اينها اول از معاصي صغيره به كبيره، از معصيت كبيره به اكبر كه كفر باشد برسند آيه مي‌خواهد بگويد عاقبت اينها سوء است اينها سوء عاقبت دارند آن هم جهنم است هم در دنيا خِزي است هم ﴿خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا﴾ و هم در آخرت چرا، چون ﴿كَذَّبُوا﴾ نه اينكه عاقبت معصيت‌كاران كفر است عاقبت همين‌هايي كه ﴿أَسَاءُوا﴾ عاقبتشان ﴿السُّوءي﴾ است سوء عاقبت در قبال حُسن عاقبت است ﴿أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ﴾ كه دليل است ﴿وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ﴾ اينها از دير زمان دين را مسخره مي‌ كردند نه اينكه عاقبت اينها مسخره كردن دين باشد يا تكذيب باشد چون زمينه، زمينه كفر است كه «أعاذنا الله من شرور أنفسنا و سيّئات أعمالنا.»


اين آيه آخرين مرحله كفر آنها را بيان كرده، مى‏ گويد: «سپس سر انجام كسانى كه اعمال بد انجام دادند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند، و (از آن بدتر) به استهزا و مسخره كردن آن بر خاستند» (ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ).

آرى! گناه و آلودگى همچون بيمارى خوره به جان انسان مى افتد و روح ايمان را مى‏ خورد و از بين مى‏ برد و كار به جايى مى‏ رسد كه سر از تكذيب آيات الهى در مى‏ آورد و به مرحله ‏اى مى‏ رسد كه ديگر هيچ وعظ و اندرز و انذارى مؤثر نيست و جز تازيانه عذاب دردناك الهى راهى باقى نمى‏ ماند!
در ادامه دو روایت برای نمازگزاران بیان شد:

قالَ رسول الله(ص): «اَلذَّنبُ شومٌ عَلى غَيرِ فاعِلِهِ اِن عَيَّرَهُ ابتُلِىَ بِهِ وَ اِن اَغتابَهُ أَثِمَ وَ اِن رَضىَ بِهِ شارَكَهُ؛ گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى ‏شود، اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است.» نهج الفصاحه، ص 493، ح 1623

قالَ الإمام سجّاد(ع): «وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم ؛ گناهانى كه باعث نزول عذاب مى ‏شوند، عبارت‏ند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان.» وسایل الشیعه، ج 16، ص 281، ح 21556

 

خطبه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با استفاده از زندگینامه ی شهید حاج طیّب رضایی از شهدای ایام ستمشاهی با اشاره به آیه ی نورانی 53 سوره ی مبارکه زمر که می فرماید: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلي‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ : بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» با الهام از آیه ی شریفه گفته شد: راه توبه برای همیشه باز و آسان ترین راه می باشد. در کربلا هم حُر(علیه الرّحمه) صبح عاشورا برگشت. حاج طیّب هم از جمله انسانهایی بود که در جوانیهای عمر خود آلودگیهای بسیاری داشت، در عین حال نمازش را می خواند و ماههای محرم، صفر و رمضان برخلاف عادت همیشگی اش لب به مایع نجس نمی زد. دو چیز عامل نجات او و عاقبت به خیری اش شد: دست خیر داشتن که از طرف خود و پولهایی که از مردم خیّر جمع می کرد، از نیازمندان و مردم مستضعف دستگیری می نمود و همچنین برای امام حسین(ع) سنگ تمام می گذاشت؛ دسته ی عزایی که راه می انداخت هنوز هم در تهران نمونه ندارد و نیز بسیار در این رابطه پولها خرج می کرد. سرنوشت این بزرگوار درس خوبی است برای همه ی کسانی که می خواهند به دامن خدا برگردند.


بعد از توصیه به تقوا و دعوت از مردم برای شرکت و نیز کمک به کاروان میلیونی اربعین، خطیب جمعه گفت:

در خصوص راهپيمايى عظيم اربعين حسينى، توجه به نكات ذيل ضرورى مى‏ باشد:

۱. مناسك اربعين بايد تجلى و مظهر وحدت همه مستضعفان جهان، وحدت امت اسلامى و يكپارچگى جهان تشيع باشد. بنابراين هرگونه امرى كه باعث ايجاد اختلاف شود - اختلاف شيعى و سنى، اختلاف عرب و عجم، ايرانى و عراقى، اختلاف در مرجعيت و انقلابى و غيرانقلابى و حتى مخالفت با شيعه انگليسى - بر خلاف روح حاكم بر اين مناسك خواهد بود تا جايى‏كه براساس تدبير مقام معظم رهبرى حتى از تصوير ايشان منفرداً و مجتمعاً نيز استفاده نشود و از هر عمل مشابه ديگر كه حساسيت ‏برانگيز باشد اجتناب گردد.

۲. استفاده از ظرفيت و راهبرد «هر زائر يك خبرنگار» در كنار ساير ظرفيت‏ها و تلاشهاى صدا و سيما به‏ ويژه با برجسته‏ سازى حضور افراد و موكبهاى اهل سنتِ محب اهل بيت(عليهم ‏السلام) و پيروان ساير اديان الهى (ازجمله مسيحيان، صائبى‏ ها و...) مى ‏تواند اين راهپيمايى عظيم را به نحو مطلوبى به مردم ايران، منطقه و جهان منعكس نمايد.

۳. امروزه متأسفانه تكفيرى‏ ها در ميدان و سعودى‏ ها در سياست توانسته‏ اند موضوع رژيم صهيونيستى را در جهان اسلام به تهديد دوم تبديل كرده و دشمن نزديك را به مفهوم خونين كردن مرزهاى جهان اسلام فعال نمايند. ما موظفيم با اين پديده مقابله كنيم لذا سعودى هدف نيست، رژيم صهيونيستى هدف است. اگر سعودى به اين طرح خدمت مى‏ كند، قبح ارتباط بين عربها و رژيم صهيونيستى را شكسته است. اگر به راهبرد خونين كردن مرزهاى جهان اسلام خدمت مى‏ كنند، ما به اين دليل بايد با آن‏ها مبارزه كنيم نه اين‏كه چون خاندان فاسد سلمان در سعودى حاكم است.

۴. حفظ روحيه معنوى، انقلابى و گفتمان مقاومت در اربعين بسيار مهم مى ‏باشد. هم‏چنين استفاده از ظرفيت‏ها و بركات راهپيمايى اربعين در حمايت از مردم فلسطين به مصداق مظلوم ‏ترين مردم جهان و مقابله با رژيم صهيونيستى به مصداق ظالم‏ ترين رژيم و عامل استكبار جهانى و آمريكا در منطقه، كه مورد تاييد اغلب علماى ايران و عراق نيز بوده و در راهبردهاى ضدصهيونيستى: «هر مسلمان يك سطل آب / راهپيمايى روز قدس / راه قدس از كربلا مى‏ گذرد.» (راهبردهاى امام خمينى(ره))؛ «هر مسلمان يك ريال» (راهبرد شهيد مطهرى) و «هر فلسطينى يك رأى» (راهبرد مقام معظم رهبرى) نمود يافته است. اكنون كربلا آزاد شده و از راهپيمايى اربعين حسينى(ع) و با شركت همه انسانهاى آزاده بايستى در آزادسازى قدس استفاده شود.

۵. اربعين اين فرصت را به ما مى ‏دهد. نهضت متعلق به سالار شهيدان امام حسين(ع) است. او مظلوم‏ ترين است و ظالم ‏ترين عليه او جنايات بى‏ نظير مرتكب شده است. ما بايستى موضوع فلسطين را به ‏صورت گام به گام زنده كنيم. بايد بدانيم روزى مى‏ توانيم با ظرفيت عاشوراى امام حسين(ع)، شرقى، غربى، مسلمان، غيرمسلمان، شيعه و سنّى را در راهپيمايى اربعين به گونه ‏اى شركت بدهيم كه ان‏شاءالله به قلمروهاى بعدى برسيم.


در همین رابطه خطیب جمعه گفت: «راه قدس از كربلا مي‏ گذرد.»

اربعين؛ از حيثي بلوغ اعمال و اخلاق توحيدي و الهي است كه از آن به ‏نوعي فرهنگ و يا راهبرد فرهنگي ياد مي ‏شود چه آن‏ كه عدد چهل در آموزه‏ هاي تربيتي و ديني و اخلاقي اسلام جايگاه ويژه ‏ا‏ي دارد. از ميقات حضرت موسي(ع) در كوه طور تا چله‏ نشيني اهل سير و سلوك در عرصه خودسازي و جهاد اكبر و از حقوق همسايگان نسبت به يكديگر در محدوده ۴۰ منزل پيرامون خود گرفته تا دعا براي ۴۰ مؤمن در قنوت نماز شب(وتر) و از خلقت طينت آدمي در ۴۰ روز تا كمال عقل او در ۴۰ سالگي و از بعثت نبي مكرم اسلام(ص) در سن ۴۰ سالگي تا شركت ۴۰ مؤمن در تشييع جنازه برادر و خواهر مؤمن و دعا در حق او كه دستش از دنيا كوتاه و راهي ديار عقبي گرديده است و...

و اما از حيث ديگر، اربعين نماد حركت است و شور، به‏ دور از وقفه و بن‏ بست، جرياني رو به جلو كه همواره تعالي و كمال و رشد را نويد مي‏ دهد.

اربعين؛ مسير و نقشه راهي است هدفمند كه سرآغاز آن نهضت حسيني(عليه ‏السلام) و پايان‏ بخش آن، نهضت جهاني مهدوي(عج) است.

اربعين؛ رمز جاودانگي و ماندگاري آرمانها و تفكر عاشورايي امام حسين(ع) است.

اربعين؛ راهبرد جبهه مستضعفان و مظلومان و ستم ديدگان همه جهان در همه عصرها و زمانهاست.

اربعين؛ نماد افشاگري و بصيرت‏ افزايي، نماد مبارزه با استكبار و جبهه كفر و الحاد و نفاق، نماد وحدت و انسجام موحدان عليه مستكبران و ظالمان تاريخ.

اربعين؛ ترجماني از مشعر و عرفات و منا و سعي صفا و مروه.

اربعين؛ آوردگاه بازماندگان عرصه خون و شهادت.

اربعين؛ چشمه خروشان تفكر ناب و فرهنگ زلال انقلابي و عاشورايي است كه هرگز سكوت و سكون نمي‏ شناسد و همواره در حال حركت و جوش و خروش است.

اربعين؛ محل تلاقي و گره خوردن دلهاي پاك موحدان و آزادي‏ خواهان و رادمردان روشن‏ ضمير و بالاخره اربعين گذرگاه راه قدس شريف است كه البته راه قدس از كربلا مي ‏گذرد!


آن روز كه پس از حادثه خون بار كربلا در ادامه ظلم‏ ها و ستم هاي يزيدي، اربعين جريان يافت، كسي هرگز فكر نمي‏ كرد كه پس از قرنها تبديل بشود به حركتي كم‏ نظير و بلكه بي ‏نظير تحت عنوان پياده ‏روي ده‏ها ميليوني اربعين.


در نگاه به اين اتفاق عظيم و بي‏ بديل از دو جهت مي‏ توان توجه نمود. يكي نگاه درازمدت و آن اين‏كه پياده ‏روي اربعين هرگز نبايد روند كاهنده پيدا كرده و به‏ عبارتي خسته ‏كننده و تكراري شود، چه براي مردم شريف عراق كه همه ‏ساله با عشق و ايمان در استقبال از زوار كوي حسين‏ بن علي(ع) جانانه به ‏پا مي‏ خيزند و چه مردم انقلابي ايران و ديگر عاشقان مكتب سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين(ع) از كشورهاي مختلف كه در ميان امواج خروشان پياده ‏روي اربعين علاوه بر شيعيان انقلابي و با انگيزه، از ديگر مليتها و مذاهب اسلامي و حتي غيراسلامي اعم از سني و مسيحي و... نيز با شناختي كه نسبت به ماهيت تفكر و آرمانهاي نهضت امام حسين(ع) پيدا كرده ‏اند، با كمال ادب و احترام حضور پيدا مي‏ كنند و به ‏جاست كه راهپيمايي اربعين را مختص همه موحدان عدالت ‏خواه و آزاده عالم بدانيم. كم نيستند عزيزان اهل سنت كه ارادتمند به اهل بيت پيامبر(ص) هستند و در اين راهپيمايي عظيم عاشورايي و حسيني(ع) با نهايت علاقه و احترام به فرزند پيامبر خدا حسين‏ بن علي(ع) شركت مي ‏نمايند.

و اما در جهت دوم يعني نگاه كوتاه مدت به اربعين سال جاري است؛ علاوه بر آن‏كه گفتمان امام راحل و رهبري فرزانه انقلاب امام خامنه ‏اي(مدظله ‏العالي) و مراجع تقليد و علما و انديشمندان با بصيرت و شجاع بايد مورد توجه قرار گيرد كه در رأس آن امور توجه به نماز است كه سرآمد همه دستورات اسلام مي ‏باشد از اهميت ويژه‏اي برخوردار است و لذا جهت ‏گيري ايماني و معنوي حركت اربعين به ‏تبع مهم‏ترين هدف قيام حسيني(ع) كه اقامه ی نماز و طاعت و بندگي خالصانه خداي متعال بوده است رقم خواهد خورد. از اين‏ روي تأكيد بر اقامه نماز در اول وقت و همراه با شكوه وحدت ‏آفرين جماعت در جاي‏ جایِ مسير راهپيمايي، تجلي‏ بخش جلوه توحيدي اين حركت است و پس از آن، آنچه نبايد از نظرها دور نگه داشته شود، قبله اول مسلمين «قدس شريف» و مسأله اول جهان اسلام يعني فلسطين و غده سرطاني اسرائيل است.

شهيد پرافتخار علامه مرتضي مطهري كه رضوان خدا بر او و همه شهيدان راه فضيلت باد، در سال ۱۳۴۲ يعني دوران قيام پانزدهم خرداد جمله فوق‏ العاده ارزشمند و الهام ‏بخشي را مطرح نمودند و آن اين‏كه: «اگر امروز امام حسين(عليه ‏السلام) زنده بود، دغدغه ‏اش فلسطين بود.»

بنابراين روح حاكم بر جريان ماندگار پياده ‏روي اربعين، بايد سه عنصر اساسي كه نشأت‏ گرفته از تفكر انقلابي و عاشورايي امام حسين(ع) است، باشد و آن: ۱. متعبدانه؛ ۲. مجاهدانه؛ ۳. صبورانه، يعني: ايمان، جهاد و مقاومت‏ است.

و البته در اين دوران فتنه ‏گون بدون اين سه مؤلفه و سه عنصر، هيچ ملتي نمي‏ تواند ادامه حيات عزتمندانه بدهد و بلكه بدون اين‏ها جز ذلت و خواري و حقارت و پستي در مقابل قدرتهاي زورگو و سلطه ‏طلب دنيا راه ديگري پيش‏روي ملت‏ها نخواهد بود. لذا با توجه به فتنه ‏هاي جاري و حوادث مرموزي كه با هدايت دشمنان اسلام به‏ ويژه رژيم صهيونيستي و آمريكا و اذنابشان در حوزه جهان اسلام در حال وقوع است، به نظر مي‏ رسد رسالت زائران اربعين حسيني(ع) بيش از هر زمان ديگر سنگين ‏تر و البته اثرگذارتر خواهد بود و لذا بايد در كنار همه احتياط هاي لازم، با هوشمندي و سعه ی ‏صدر و پرهيز از موضوعات اختلاف ‏برانگيز و حساسيت‏ زا، هم به رزمندگان سلحشور مقاومت و هم به ملتهاي مظلوم تحت ستم، اميد و نويد پيروزي داد، هم در برابر جبهه استكبار عميق‏ ترين تنفرها و برائت‏ها را فرياد كرد و خواب و خيال و امنيت را از حاميان و پرورش ‏دهندگان عوامل تروريستي در منطقه و كشورهاي اسلامي از دشمنان اسلام و مسلمين گرفت و با روشنگري و افشاگري دست هاي پشت پرده حمايت از تروريزم را براي همگان عيان ساخت، ازجمله رژيم سعودي كه خود توليدكننده و حامي اصلي عناصر تكفيري و داعشي بوده و هست و چه بي‏شرمانه از طرف سازمانهاي بين ‏المللي، به ‏عنوان عضو شوراي حقوق بشر پذيرفته مي‏ شود.


انتخاب عربستان براي عضويت در شوراي حقوق بشر، بهترين نشانه بر اين است كه باور كنيم ابزار و فرصت‏هاي بين ‏المللي به ‏اصطلاح حقوق بشري صرفاً در جهت منافع سياسي قدرتهاي زورگو و عامل ناامني در سطح دنيا مي‏ باشد و از واژگان و عناويني همچون حقوق بشر، دمكراسي و ائتلاف مبارزه با تروريزم بيشتر براي سركوب ملتها و ايجاد اختلاف و ناامني و رشد و گستراندن تروريزم در جهان اسلام بهره مي‏ گيرند چنان‏ كه براي تأمين امنيت رژيم غاصب اسرائيل حاضر شدند تا با تشديد اختلافات قومي و مذهبي، فضا را براي حاكميت داعش و جريانهاي تكفيري فراهم‏ نمايند، هرچند به فضل خدا تاكنون عكس نتيجه گرفته ‏اند. بنابراين در هر دو نگاه درازمدت و كوتاه ‏مدت نسبت به اربعين، بايد جهت‏ گيري اصلي اين حركت متعبدانه و مجاهدانه و صبورانه، فرياد عليه كاخ هاي ظلم و ستم و جبهه استكبار و صهيونيزم باشد تا با تأسي از فرمايشات سالار شهيدان(ع) و ابوالفضل العباس(ع) «موت في عزّ خيرٌ من حيات في ذلّ» و «و الله ان قطعتموا يميني اني احامي ابدا عن ديني» و «هيهات من الذله» راهبرد راه قدس از كربلا مي ‏گذرد را با تمرين در گذرگاه اربعين به رخ جهانيان بكشيم. ان‏شاءالله.‏


خطیب جمعه به دیدار امام خامنه ای با دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت 13 آبان که در دوازدهم آبان و روز چهارشنبه اتفاق افتاد، اشاره کرده و در این رابطه هر نوع سازش با آمریکا را با استناد به فرمایشات مقام معظم رهبری به ضرر کشور دانسته و تنها راه علاج مشکلات را توجه به ظرفیتهای خودمان دانست. و نسخه ی سازش را نسخه ی وابسته ها، از نفس افتاده ها و دنیاطلبها معرفی کرد. و نیز به موارد دیگری از فرمایشات مهم ایشان اشاره نمود.

موضوع بعدی رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی رئیس جمهور بود که در این رابطه گفته شد:

 ۱. راى نمايندگان مجلس به سه وزير معرفى شده توسط دكتر روحانى نشان داد كه مجلس در اين فرصت ۷ ماهه، نمي‏ خواست مته روى خشخاش بگذارد. نمايندگان مجلس با نقدهاى جدى خود، اين پيام را به جناب رئيس جمهور منتقل كردند كه گزينه‏ هاى معرفى شده اگرچه از حداقل شايستگى ‏ها برخوردار بودند، اما اين بدان معنا نيست كه در فرصت كوتاه باقى مانده بخواهند چرخه اداره سه وزارتخانه را متوقف كنند تا گزينه مطلوب و ايده آل توسط دولت معرفى شود.


۲. راى نسبتاً ضعيف مجلس به سه وزير پيشنهادى نشان داد اگرچه دولت نتوانسته بود قبل از معرفى سه وزير، تعامل مناسبى با مجلس داشته باشد، اما اين مجلس بود كه در نهايت تصميم گرفت با رأي دادن به سه وزير، همچنان مسير تعامل و اعتماد به دولت را ادامه دهد.


۳. در صورت پرداختن به جلسه رأي اعتماد، سعى شود از حواشى به‏ وجود آمده در جلسه خوددارى شود و بر حق قانونى مجلس به‏ عنوان تريبون مطالبات و انعكاس خواسته‏ هاى مردم تأكيد شود.


۴. جلسه رأي اعتماد به وزراى پيشنهادى بار ديگر نشان داد كه جمهورى اسلامى ايران به ‏عنوان مهد مردم سالارى دينى، از چه سعه صدر و ظرفيتى در نقدپذيرى برخوردار است.


موضوع بعدی انتخاب آقای میشل عون به ریاست جمهوری لبنان بود که خطیب جمعه در این رابطه گفت: پس از دو سال و نيم خلأ رياست‏ جمهورى در لبنان، سرانجام ژنرال ميشل عون، رهبر حزب جريان آزاد ملى مارونى و از هم‏پيمانان حزب‏ الله، به رياست‏ جمهورى لبنان انتخاب شد. آنچه انتخاب عون را قطعى كرد، كوتاه آمدن «سعد حريرى» رهبر جريان المستقبل و از رهبران جريان ۱۴ مارس بود. با اين حال، در اين‏ زمينه توجه به چند نكته ضرورى است:


۱- با توجه به اين‏كه محور سازش در منطقه و هم‏پيمانان آن در داخل لبنان درصدد محدود كردن حزب ‏الله هستند، اين پيروزى نشان از تداوم شكست‏هاى سريالى عربستان سعودى است و هم‏چنين مى تواند نويدبخش حضور قدرتمندانه‏ تر حزب‏ الله در صحنه سياسى لبنان و حتى تحولات منطقه باشد. در تأييد اين موضوع، روزنامه ی صهيونيستى «اسرائيل هيوم» نوشته است، انتخاب ژنرال «ميشل عون» به رياست‏ جمهورى لبنان به اين معناست كه «سيدحسن نصرالله» پيروز بزرگ ميدان است.


۲- با توجه به هم‏پيمانى ژنرال عون با حزب‏ الله و دوستى آن با شخص بشار اسد، اين اميد وجود دارد كه انتخاب عون افزون بر اين‏كه به آزادى عمل بيشتر حزب‏ الله در صحنه تحولات سوريه منجر خواهد شد، مى ‏تواند سبب تقويت مواضع سياسى حاميان منطقه‏ اى مقاومت شود. اين موضوع با توجه به انتقادهاى اخير مصر از سعودى ‏ها اهميت دوچندان دارد.


۳- دستاورد ديگر انتخاب عون به رياست ‏جمهورى لبنان، تحكيم مواضع مقاومت لبنان در برابر رژيم صهيونيستى است؛ زيرا هم‏پيمانى عون كه خود از سردمداران ترويج احساسات ضدصهيونيستى در ميان مسيحيان لبنان است و در مبارزه با اين رژيم سابقه درخشانى دارد، با حزب‏ الله مى ‏تواند سبب تقويت مواضع ضدصهيونيستى در لبنان شود.


۴- تحولات لبنان، در كنار ساير تحولات منطقه در عراق، يمن و ... حاكى از دست برتر جمهورى اسلامى ايران است. از اين ‏رو، مى ‏توان گفت جمهورى اسلامى با وجود تلاش‏هاى آمريكا و سعودى‏ ها براى برقرارى نظم موردنظر خود در منطقه، موفق شده است گام‏هاى مؤثرى را براى حاكم ساختن نظم مطلوب در منطقه بردارد.


رأى مثبت نمايندگان پارلمان لبنان به رياست‏ جمهورى ژنرال ميشل عون، علاوه بر شكستن بن‏ بست دو و نيم ‏ساله انتخاب رئيس ‏جمهورى، گامى مثبت به سود وحدت داخلى لبنان در مقطع بسيار حساس امروز خاورميانه به ‏شمار مي‏ رود.


در قسمت مناسبتها به 14 آبان؛ روز فرهنگ عمومی اشاره شد. در همین رابطه خطیب از زبان مبارک امام راحل گفت: فرهنگ؛ مبدأ خوشبختيها و بدبختيهای یک ملت است و همچنین فرهنگ؛ هويت و موجوديت هر جامعه‏ را تشکیل می دهد.

راه اصلاح مملكت؛ اصلاح فرهنگ‏ آن است. و نهایتاً انحراف فرهنگى مساوی با پوكى و بى‏ هويتى جامعه و پذيرش اسلام آمريكايى‏ می باشد. خطیب جمعه در تکمیل این قسمت گفت: چهاردهم آبان‏ماه به‏ عنوان روز فرهنگ عمومى معرفى شده، در اين روز فرصتى مناسب براى بازخوانى پرونده فرهنگ عمومى جامعه و رسالتى كه از اين بابت به ‏عهده مسؤولين قرارگرفته است، مى‏ باشد تا از اين طريق بتوانيم در تلاشى هماهنگ و هدفمند براى ارتقای فرهنگ عمومى گامى برداشته، شكوفايى عادات و روش‏هاى نيكوى مردم مسلمان را پاس داريم و در جهت تعالى ارزش‏ها، آنچه در توان داريم خالصانه نثار كنيم. فرهنگ عمومى شبكه‏اى قدرتمند و متأثر از دانش‏ها، منش‏ها، گرايش‏ها و باورهايى است كه در عين پيچيدگى، اقتدار و حضور خويش را با قدرت در همه زواياى زندگى مردم تثبيت كرده و حول سه محور فرد، خانواده و جامعه، ايفاى نقش مى‏ كند.


ضرورت اصلاح فرهنگ عمومى: دست‏كم به سه دليل اصلاح فرهنگ عمومى ضرورى است:

نخست آن‏كه: نسلهاى تازه هر ملت بايد راه و رسم زندگى را فرا گيرند و اين امر از طريق «انتقال» فرهنگ رخ مى‏ دهد. انتقال فرهنگ جريانى است كه طى آن نسل جديد با شيوه زندگى نسل قديم آشنا مى ‏شود و چگونگى زندگى كردن به شيوه آنان را مى ‏آموزد.

دوم آن‏كه: انتظار پذيرش ‏بى‏ چون و چراى تجربه گذشتگان توسط نسلهاى جديد، خارج از طبيعت آدمى است و چون و چرا كردن، پديده ‏اى را با خود دارد كه نقد و بررسى يا «ارزيابى» ناميده مى ‏شود. پس مى ‏توان گفت: كه فرهنگ عمومى هر ملتى همواره در معرض ارزيابى نسلهاى تازه است و در اين جريان نقد و بررسى، كاستى ‏ها و راستى ‏ها رخ مى ‏نمايانند.

سوم آن‏كه: مسائل و نيازهاى زندگى، امورى متغير هستند و پاسخگويى به آن‏ها ضرورت دارد. تلاش براى پاسخ‏گويى به نيازهاى تازه و در عين حال رفع كاستى ‏هاى برملا شده در جريان ارزيابى فرهنگ، به ايجاد شيوه ‏هاى زندگى يا فرهنگ عمومى منجر مى ‏شود. و جريان ايجاد يا توسعه فرهنگ زمانى مى ‏تواند يك جريان اصلاح‏گرا يا كمال‏ بخش باشد كه شناخت درست و ارزيابى دقيق، بنيادهاى آن‏ را تشكيل داده باشند.

مناسبتهای بعدی شهادت حضرت رقيه(س) در خرابه شام در سال (61 ه‍‏.ق)‏‏، شهادت حضرت امام حسن مجتبى(ع) به روايتى در سال (50 ه.ق)، وفات جناب سلمان فارسي در سال (35 ه‏.ق)، شهادت عمار ياسر در جنگ صفين در سال (37 ه.ق) و رحلت آيت‏ الله العظمي سيد شهاب ‏الدين مرعشي نجفي در سال (1411 ه‏.ق) بودند که ضمن گرامیداشت این مناسبتها، از خدمات علمی و دینی این شخصیتها تجلیل و تقدیر به عمل آمد.


آخرین مناسبت 20 آبان؛ روز جهانى علم در خدمت صلح و توسعه‏‏ بود که در این رابطه خطیب جمعه از قول مقام معظم رهبری گفت: شتاب رشد علمى كشور نبايد به هيچ بهانه ‏اى حتى اندكى كاهش يابد. مسأله ‏اى كه بنده رويش تكيه مى‏ كنم، مسأله سرعت رشد(علمى) است. در يكى از جلساتى كه رؤساى دانشگاه‏ها و اساتيد بودند، بنده راجع به سرعت رشد و اين‏كه اين سرعت كم شده، تذكّرى دادم؛ وزير محترم به من نامه نوشتند كه «نه، رشد ما ادامه دارد» و آمارهايى را هم ذكر كرده بودند. من مى ‏دانم رشد ادامه دارد؛ بحث من بر سر اين نيست كه ما رشد علمى نداريم؛ چرا، خب من دارم مى‏ بينم كه داريم؛ بحث من بر سر سرعت اين رشد است؛ سرعت ما كم شده. ما امروز احتياج داريم به اين‏كه اين رشد را سرعت ببخشيم. ما اقلاًّ شصت هفتاد سال بر اثر حكومتهاى فاسد، حكومتهاى خائن، حكومتهاى غافل - حدّاقلّش غفلت است - عقب نگه داشته شديم؛ ما عقبيم. ما اگر بخواهيم در اين مسابقه ی جهانى جلو برويم، نمى ‏توانيم با همان سرعت رشدى كه [آن‏ها] آن جلوها دارند حركت مى كنند، حركت كنيم؛ سرعت رشد را بايد افزايش بدهيم. اين ‏را من مطالبه مي‏ كنم؛ و الّا من مى‏ دانم رشد هست. رشد را بايستى سريع كرد. البتّه در مورد رشد، ما در رتبه چهارم دنياييم؛ اين‏ را آقاى وزير هم به من گزارش كردند، خود بنده هم در گزارشى كه از يكى از پايگاه ‏هاى استنادى آورده بودند، همين را ديده بودم. بله، ما در رتبه چهارم هستيم؛ امّا اين كافى نيست، بايد حركتمان را سريع كنيم.(۲۹/۳/۱۳۹۵)


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

 

دفتر امام جمعه بوئین زهرا

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 7 آبان 95

توضیحات
منتشر شده در 18 آبان 1395
بازدید: 496

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا


تاريخ:  7  آبان  1395  شمسي، مصادف با  26  محرّم الحرام 1438  قمري، برابر با  28  اکتبر  2016  ميلادي


خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 


خطبه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیات نورانی 23 و 24 سوره ی مبارکه رعد که خداوند متعال در این آیات فرمود:

«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِکَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ :‌ (همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن می شوند و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می گردند... سَلامٌ عَلَيْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدَّارِ : (و به آنان می گویند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا(ی جاویدان!).»


از میان 127 مرتبه ‏اى که «جنّات» و «جنّت» در قرآن آمده، تنها 11 مورد از آن تعبیر «جنّات عدن» دارد که طبق حدیثى از درّالمنثور، به معناى بهشت مخصوص است.

رسول اکرم ‏صلى الله علیه و آله فرمودند: «هر کس مى‏ خواهد زندگى و مرگش همچون زندگى و مرگ من باشد و به «جنّات عدن» که بهشت من است وارد شود، باید علىّ ‏ابن‏ ابی طالب ‏علیهما السلام و ذریّه ‏ى او را، رهبر و امام خود قرار دهد که آنها در علم و فهم، برترین انسان‏ها و هادى مردم به سوى هدایت ‏اند.»


بارها در قرآن آمده است که افراد صالحِ یک خانواده، در بهشت نیز در کنار هم خواهند بود و از مصاحبت یکدیگر لذت خواهند برد. البتّه ذکر عنوان بعضى از افراد خانواده مثل پدر، همسر و فرزند در آیه شریفه فوق دلالت بر خصوصیّتى ندارد و شامل همه افراد صالح خانواده، اعم از افراد مذکور و مادران، خواهران و برادران نیز مى ‏شود. در ضمن شاید علت عدم ذکر نام مادر آن باشد که مادر، همسر پدر است و مشمول «ازواج» مى‏ گردد، همان گونه که خواهر و برادر، ذریّه پدر، و عمو و عمّه از ذُرارى آباء شمرده مى‏ شوند.


آنچه از آیات الهى به دست مى‏ آید این است که فرشتگان، در همه احوال در دنیا و آخرت (برزخ و قیامت) با انسان ارتباط دارند، گاهى بر او درود و صلوات مى ‏فرستند، «یصلى علیکم و ملائکته».

گاهى براى او استغفار و طلب بخشش مى‏ کنند، «و یستغفرون للذین آمنوا». و زمانى هم براى او دست به دعا بر مى‏ دارند، «ربّنا وادخلهم جنّات عدن». در هنگام مرگ و شروع عالم برزخ نیز با شعار و تلقین «الاتخافوا و لاتحزنوا». و با جمله «سلام علیکم» جان آنها را مى‏ گیرند. «الّذین تتوفّاهم الملائکة طیّبین یقولون سلام علیکم». و در آخرت نیز از هر سو بر آنان سلام مى‏ کنند.

براى بهشت هشت درب ذکر شده که با تعداد اوصافى که براى اولوا الالباب در آیات اخیر شمرده شده مطابقت دارد. گویا هر کدام از این صفت ‏هاى هشت‏ گانه، درى از درهاى بهشت و راهى بسوى سعادت ابدى را به سوى انسان باز مى‏ کند.

هر پدر و فرزند، هر زن و شوهر و هر آباء و ذریّه ‏اى در بهشت به یکدیگر ملحق نمى ‏شوند و در کنار هم قرار نمى‏ گیرند، زیرا در روز قیامت، انساب و اسباب، کارساز نیستند. «فلا انساب بینهم». و آن روز هر کس در گرو اعمال خویش است، «کلّ نفس بما کسبت رهینه». و جز سعى و تلاش، چیز دیگرى مؤثر نیست، «لیس للانسان الاّ ما سعى‏».

بنابراین ورود بعضى از بستگان بر بعضى دیگر، تنها به خاطر لیاقت و صلاحیّت فردى خود آنهاست. مشابه این آیه را مى ‏توان در سوره ‏هاى غافر، آیه 7 وطور آیه 21 نیز مشاهده کرد.

یکى از امتیازات بى‏ نظیر قرآن، بیان پرمحتواترین مطالب، در قالب ساده ‏ترین و مختصرترین کلمات است. از جمله همین عبارت «سلام علیکم» که جمله‏ اى بسیار کوتاه و آسان، امّا پرمحتوا و رساست و سابقه‏ ى آن به انبیاى گذشته همچون ابراهیم، نوح و آدم‏ علیهم السلام مى ‏رسد. «سلام على نوح فى ‏العالمین» «سلام على موسى و هارون».

سلام، یکى از نام‏هاى خداوند، تهنیت خداوند بر پیامبران، تبریک الهى بر بهشتیان، زمزمه فرشتگان، کلام بین‏ المللى تمام مسلمانان، شعار بهشتیان در این جهان و آن جهان، ذکر خالق و مخلوق، نداى وقت ورود و خروج، آغاز هر کلام در نامه و بیان است که هم بر مرده و زنده و هم بر بزرگ و کوچک گفته مى‏شود و پاسخ آن در هر حال واجب است.

پیامِ سلام، احترام، تبریک، دعا، امان و تهنیت از سوى خداوند است «سلام قولا من ربّ رحیم». وقتى ما در پایان هر نماز مى ‏گوییم: «السّلام علینا و على عباد اللَّه الصّالحین»، با این سلام تمام مرزهاى نژادى و امتیازات پوچ سنّ، جنسیّت، مال، مقام، زبان و زمان را در طول تاریخ در هم مى ‏شکنیم و با همه بندگان صالح خدا ارتباط برقرار مى‏ کنیم و بر آنها درود مى ‏فرستیم.

در روایات آمده: گروهى از مردم قبل از رسیدگى به حساب، به بهشت مى ‏روند، وقتى فرشتگان علت را سؤال مى‏ کنند، جواب مى‏ شنوند که ما در دنیا بر اطاعت خداوند و بر مشکلات و مصائب صبر مى‏ کردیم و اهل شکیبایى بودیم. فرشتگان با شنیدن جواب، از آنان با «سلام علیکم ...» استقبال مى‏ کنند.


امام صادق‏(ع) فرمودند: «ما اهل صبر هستیم، امّا شیعیان ما از ما صبورتر مى‏ باشند. زیرا صبر ما بر چیزى است که مى‏ دانیم، ولى آنان بر چیزى صبر مى‏ کنند که نمى‏ دانند.»


نکاتى پیرامون صبر:
1. منشأ و سرچشمه ی صبر را از خداوند بدانیم. «و ما صبرک الا باللَّه»
2. مقصد و هدف از صبر را نیز رضایت الهى قرار دهیم، نه خوشنامى و نه هیچ چیز دیگر. «و لربّک فاصبر»
3. صبر از صفات انبیا است. «کلّ من الصّابرین»
4. صبر کلید بهشت است. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لمّا یأتکم ...»
5. صبر در بلاها و آزمایشاتِ الهى، محک و ملاک شناخت و روشن شدن چهره‏ ى مجاهدان و صابران است. «و لنبلونّکم حتّى نعلم المجاهدین منکم والصابرین»
6. صبر سبب دریافت صلوات خداوند است. «اولئک علیهم صلوات من ربّهم»
(شاید یکى از علل صلوات بر پیامبر(ص) و اهل ‏بیت(ع) او این است که آنها صابرترین مردم بودند.)
7. صبر نسبت به ایمان، به منزله ی سر براى بدن است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «الصبر من الایمان کالرأس من البدن»
8. صبر، میزان درجات بهشتیان است. «سلام علیکم بما صبرتم»، «اولئک یجزون الغرفة بما صبروا»(128)، «و جزاهم بما صبروا جنّة و حریرا»
9. صبر، داراى درجاتى است. در حدیثى مى‏ خوانیم که صبر بر مصیبت 300 و صبر بر طاعت 600 و صبر از معصیت 900 درجه دارد.
10. در سراسر قرآن فقط در مورد صابران اجر بى‏ حساب مطرح شده است. «انّما یوفّى الصّابرون اجرهم بغیر حساب»
11. قرآن مجید در کنار صبر، شکر را نیز مطرح فرموده است، اشاره به اینکه مشکلات هم نعمت هستند. «لکلّ صبّار شکور»
12. صبر، وصیّت امام حسین(ع) به فرزندش امام سجّاد(ع) است. «یا بنىّ اِصبر على الحقّ و ان کان مرّا»
13. گاهى در یک اقدام چند نوع صبر دیده مى‏ شود. نظیر اقدام حضرت ابراهیم(ع) در قربانى کردن اسماعیل(ع) که هم صبر بر اطاعت و تسلیم و هم صبر بر مصیبت را لازم دارد.

 

خطبه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با کلام نورانی امام باقر(ع) در آستانه ی سوم صفر؛ سالروز ولادت فرخنده آن امام همام بنابر روایتی که حضرت فرمودند: «اِصبِروا عَلي اداء الفَرائضِ، وَ صابِرو عَدُوُّكم، وَ رابِطوا امامَكمُ المُنتَظَرِِ : صبر كنيد برگزاردن احكام شرع و شكيبايي ورزيد در برابر دشمنتان و آماده و حاضر باشيد براي امامتان كه در انتظار او هستيد.»


بعد از دعوت به تقوا و دعوت از مردم جهت کمک و مساعدت به کاروان میلیونها نفری اربعین و ذکر احادیثی در این رابطه، خطیب جمعه با اشاره به وضعیت امروز منطقه گفت:

امام خميني(ره) فرمودند: «اگر مسلمين مجتمع بودند، هركدام يك سطل آب به اسرائيل مي‏ ريختند، او را سيل مي‏ برد.»

موصل اكنون نماد وحدت و انسجام ملتى مقاوم در برابر جبهه مرموز و مشترك استكبار و تكفير درآمده است، در يك‏ سو جيره‏ خواران و گول‏ خوردگان داعشى به نيابت از آمريكا و رژيم صهيونيستى، دامن اين بخش از جهان اسلام را زخمى و خونين ساخته ‏اند و در طرف ديگر جبهه ‏اى مصمم و استوار با مشاركت ارتش و الحشدالشعبى شيعه و سنى و ايزدى و مسيحى و طوايف كردى و عربى كه دوشادوش هم با عزمى انقلابى و عرقى ملى در جهت يكپارچگى كشور عراق، آزادى موصل را اراده كرده‏ اند. آنچه حركت تهاجمى جبهه مقاومت ملت عراق را به‏ لحاظ تاكتيكي كمى كُند ساخته است، ملاحظه تعداد قابل توجهى از بوميان اهل سنت است كه متأسفانه تحت تأثير تبليغات سوء و اقدامات كور عوامل وابسته به استكبار و جريانهاى انحرافى تكفيرى و وهابيت وابسته به آل سعود خائن قرار گرفته ‏اند و البته از طيف‏ هاى خارجى و عناصر اصلى داعش و تكفيرى كه عناد و دشمنى آنان نه به ‏خاطر دين و مذهب و مليت بلكه به‏ خاطر عملگى و نوكرى و دست‏ پروردگى اردوگاه استكبار به ‏ويژه رژيم صهيونيستى است كه بگذريم (بر همگان اظهر من الشمس است كه كمترين ترحم به آنان ظلمى به اسلام و قرآن و امت اسلامى مى باشد) اما نسبت به ديگر افراد گول‏ خورده بايد فرصتى داد تا چنانچه دستشان به خون مسلمين مظلوم آلوده نگرديده است و جنايتى مرتكب نشده ‏اند به آغوش امت بيدار و مقاوم اسلامى بازگردند و بدانند راه بهشت از خوش ‏خدمتى به اردوگاه كفار و مشركان و ظالمان و ستمگران آمريكايى و اسرائيلى نمى‏ گذرد بلكه بهشت را به بها دهند نه به بهانه.


لذا آنچه در منطق جبهه آزادسازى موصل در عراق و حلب در سوريه احساس مى‏ شود، ضرورت تأسى به سيره نبى مكرم اسلام در جريان فتح مكه است كه پس از فائق آمدن به حرم امن الهى و آزادسازى مكه مكرمه از لوث وجود كفار و مشركين، دستور به عفو عمومى داده و به ‏جز انسان‏ نماهاى شرور و فتنه‏ گر، به عموم كسانى كه در مقابله با اسلام شمشير كنار گذارده و امنيت و زندگى مسالمت‏ آميز در كنار امت فهيم اسلامى را به مخاصمه و مجادله‏ هاى بى‏ثمر و بى‏ فايده ترجيح دادند، عفو عمومى داده شد. از اين ‏روست كه چه در حلب و چه در موصل به اين‏ دست افراد كه به گمان حق بودن جبهه تكفير گرايش و همسويى با عوامل استكبار جهانى پيدا كردند، فرصتى داده مى‏ شود تا يا تسليم شده و در مقام جبران گذشته سياه خويش برآيند و يا لااقل منطقه كارزار را تخليه كرده تا با تلفات كمترى، امر آزادسازى و پاكسازى اين مناطق از لوث فتنه ‏گران داعش انجام پذيرد و مردم مظلوم اين مناطق نيز به حق زندگى توأم با آرامش خويش دست پيدا نمايند. قطعاً آنچه هرگز قابل كمترين خدشه نيست، اراده و عزم انقلابى و جهادى ملت بزرگ عراق و سوريه و بلكه امت اسلام براى آزادسازى تمامى نقاطى است كه تحت اشغال نيروهاى تروريستى داعش قرار دارد و اين امر در موصل و حلب به فضل الهى به‏ عنوان مهم‏ترين سرفصل در مبارزه با تروريزم، همچون آزادسازى خرمشهر به‏ عنوان نماد ايستادگى و مقاومت جاودانه خواهد ماند.


اما آنچه بيشتر بايد مورد توجه همگان به‏ ويژه آحاد امت اسلام در اقصى نقاط عالم قرار داشته باشد، قدس شريف و غده‏ ى سرطانى جهان اسلام يعنى اسرائيل است كه متأسفانه در لا به لاى حوادث منطقه و جهان اسلام تقريباً به حاشيه و فراموشى سپرده شده است. كيست كه نداند عاملان اصلى برافروختن فتنه اختلاف و جنگهاى نيابتى قومى و مذهبى، اكنون به ‏سان تماشاچيان خرسند و شادى مى ‏مانند كه مستانه جام مي‏ از خون مسلمين مظلوم نوشيده و از سيلاب خون مسلمانان آن‏ هم به ‏دست مدعيان مسلمانى و به ‏عبارتى مسلمان ‏كشى به‏ دست خود مسلمانان، صداى قهقهه و عربده ‏هاى جنون‏ وارشان گوش فلك را كر كرده و متأسفانه با خوش ‏خدمتى رژيم‏ هاى وابسته ‏اى چون عربستان سعودى و... و جريان هاى تكفيرى و داعشي مى ‏روند تا رژيم غاصب صهيونيستى را به حاشيه امن قرار بدهند.

علي‏رغم يورش وحشيانه ‏ى صدها شهرك‏ نشين صهيونيستى به قبله اول مسلمين (مسجدالاقصى) به مناسبت اعياد يهودى و صدها و هزاران جنايت پنهان و آشكار ديگرى كه متأسفانه با كمال وقاحت و بى‏ شرمى نسبت به قدس شريف و ملت مظلوم و آواره فلسطين توسط رژيم غاصب صهيونيستى صورت مى‏ پذيرد، متأسفانه به ‏سان هيچ دوره ‏اى، امنيتى كه اكنون اسرائيل در خود احساس مى‏ كند، در هيچ زمانى اين ‏گونه نبوده است. اين در حالى است كه نقشه ‏ها و فتنه‏ هاى آنان در به جان هم انداختن مسلمين تا حدود زيادى موفق از آب درآمده است و به قول پيشينيان‏مان، امت اسلام در آتش فتنه اختلاف و تكفير و داعش و وهابيت و درگيرى‏ هاى قومى و مذهبى مى‏ سوزد و سران كفر و شرك و الحاد به‏ ويژه سردمداران خون ‏آشام اسرائيلى و آمريكايى در امن و امان ‏اند و به ريش همه ما مى ‏خندند و البته سكوت و بلكه همراهى مجامع به ‏اصطلاح بين‏ المللى و حقوق بشرى نيز براى تأمين امنيت اسرائيل و تأمين اهداف شوم آمريكا در منطقه و جهان، چه فرصت‏ها كه در اختيار آمريكا و رژيم غاصب صهيونيستى قرار نداده است؟! آيا به‏ راستى اين چه عدالتى است كه اگر در ايران مگسى جا به ‏جا شود، در رسانه ‏هاى وابسته غرب و امپرياليسم رسانه ‏اى بوق و كرنا به ‏راه مى‏ اندازند و اما در عراق هواپيماهاى وابسته به ائتلاف، مجلس عزاى زنانه را به خاك و خون مى‏ كشند و يا در صنعاى يمن حدود ۹۰۰ نفر از مردم بى‏ پناه و مظلوم توسط هواپيماهاى رژيم مسلمان‏ كش عربستان قتل‏ عام مى‏ شوند و يا در حمايت از تروريزم آن‏ هم از نوع داعش و تكفيرى آن هرگونه اقدامى كه بتوانند به‏ عمل مى ‏آورند و اما دريغ از يك اعتراض ساده تا چه رسد صدور قطعنامه و اقدام بازدارنده در سطح بين‏ المللى؛ و آيا با اين شرايط نابرابر و ظالمانه، حق ملت‏ها نيست كه به‏ پا خيزند و خود تكليف دولتها و نظامات سياسى فاسد را معلوم نمايند. به‏ راستى علماى اسلام و انديشمندان منصف و عدالت خواه جهان چرا به وظيفه و تكليف وجدانى و انسانى خويش به‏ ويژه در قبال قدس شريف و ملت هاى مظلوم و تحت ستم يمن، سوريه، عراق، افغانستان، بحرين، نيجريه و... عمل نمى‏ كنند؟!


آنچه اكنون به‏ عنوان خطرى جدى نه فقط جهان اسلام بلكه بشريت را تهديد مى ‏كند، جنگ فكرى و عقيدتى و انحرافات و باورهاى غلطي است كه با ميدان ‏دارى عوامل تربيت ‏يافته در اردوگاه استكبار و صهيونيزم بين ‏الملل به راه افتاده است و از ساده ‏انديشى و ضعف اطلاعات و ناآگاهى و بعضاً تعصبات كور قومى و مذهبى بخشهايى از امت اسلامى سوءاستفاده گسترده نموده و آتشى را برافروخته ‏اند كه تر و خشك در آن خواهند سوخت. قطعاً براى عاملان اصلى فتنه تروريزم داعشي و تكفيرى و وهابى نه شيعه حرمتى دارد و نه سنى و چنان‏كه بارها ثابت كرده ‏اند، هرگاه منافعشان به خطر بيفتد، به همان ميزان كه به شيعه چنگ و دندان نشان مى ‏دهند، به ديگر فرق اسلامى هم نشان مى‏ دهند. پشت صحنه سياستهاى شوم شيعه‏ هراسى و ايران‏ هراسى همان عناصر و عواملي هستند كه در سطح بين‏ الملل، اسلام‏ هراسى را كليد زده ‏اند و از حيثى براى نشان دادن چهره ‏اى خشن از اسلام و مسلمين، گروه‏ هاى انحرافى و تروريستى همچون داعش را طراحى و توليد كرده ‏اند تا در دو جهت سود ببرند، هم با عملكرد خشن و وحشيانه عوامل منحرف و بلكه مواجب‏ بگير كفار يعني داعش تحت عنوان ساختگى خلافت اسلامى، از اسلام چهره زشت و خشنى به دنيا معرفى كنند و هم با رشد و گستراندن دامنه تروريزم، آتش مسلمان كشى را به‏ دست مدعيان مسلمانى برافروخته ‏تر سازند كه متأسفانه فعلاً تا حدودى موفق هم شده‏ اند اما قطعاً "عدو شود سبب خير گر خدا خواهد" و هرگز خورشيد حقيقت پشت ابرهاى تزوير و نفاق و فتنه باقى نخواهد ماند و به ‏زودى نه تنها توده مردم مسلمان جهان بلكه بشريت تشنه عدالت و امنيت پى به حقايق عالم خواهد برد و به فضل الهى با تقويت جبهه موحدان راستين در سطح بين ‏المللى، زمينه محو اسرائيل و رسوايى آمريكا و اذنابشان در جاى‏ جاىِ عالم فراهم ‏تر خواهد گرديد. ان‏شاءالله‏.


خطیب جمعه  قبل از ذکر مناسبتها به سفر اخير نيكلاس مادورو رئيس جمهور ونزوئلا به كشورمان و ديدار ايشان با مقام معظم رهبرى اشاره کرده و گفت: این سفر و دیدار از اهميت ويژه ‏اى برخوردار است. در خصوص فرمايشات رهبر معظم انقلاب در ديدار مادورو نكاتى وجود دارد كه لازم است نسبت به آن‏ها توجه ويژه ‏اى داشته باشيم.

نخست اين‏كه ايستادگى و مقاومت عاقلانه در برابر ايالات متحده آمريكا ضرورتى است كه كل دولتهاى مستقل و آزادى‏ خواه در نظام بين‏ الملل بايد آن‏ را در سياست خارجى و داخلى خود به عينيت برسانند. در اين ‏خصوص، لازم است كشورها و دولتهايى كه در معرض توطئه ‏هاى غرب و در رأس آن ايالات متحده آمريكا هستند، رصد هوشمندانه‏ اى نسبت به رفتارهاى واشنگتن داشته باشند. اين رصد هوشمندانه اصلى ‏ترين پيش ‏شرط مقاومت آگاهانه در برابر توطئه‏ هاى غرب خواهد بود. هم‏چنين نقش سلبى ايالات متحده آمريكا در تحولات ماه ‏هاى اخير در آمريكاى لاتين موضوعى نيست كه بتوان به‏ سادگى از كنار آن گذشت. آنچه در برزيل و ونزوئلا و عليه جريان هاى سوسياليست در اين كشورها و كشورهاى ديگرى نظير اكوادور، بوليوى، كوبا و....رخ مى ‏دهد، خود نشانه ی كودتاى نرم آمريكا در آمريكاى لاتين است. از اين‏ رو لازم است در مقابل اين توطئه ‏ها نيز هوشمندى كامل و همه ‏جانبه ‏اى داشت. سفر اخير نيكولاس مادورو رئيس جمهور ونزوئلا به كشورمان از اهميت ويژه ‏اى برخوردار است. اين سفر درست در برهه‏ اى صورت مى‏ گيرد كه ايالات متحده آمريكا فشارهاى خود به دولت‏هاى استقلال ‏طلب و آزادى ‏خواه را در دو بعد اقتصادى و سياسى تشديد كرده است. كارشكنى‏ هاى ايالات متحده آمريكا و مهره‏ هاى وابسته به آن مانند عربستان سعودى در بازار نفت و استمرار تقابل واشنگتن و متحدانش با دولت‏هاى غيروابسته به غرب، اهميت اين سفر و ديدارهاى صورت‏ گرفته در آن‏ را دوچندان مى ‏سازد. مقام معظم رهبرى در ديدار رئيس جمهور ونزوئلا به نكات مهم و ارزنده‏اى در خصوص وقايع جارى در نظام بين ‏الملل اشاره فرمودند: «اشتباه‏ هاى مكرر آمريكايى‏ ها در ۱۵ سال گذشته، اكنون آن‏ها را در منطقه به ‏شدت زمين گير و درمانده كرده است. ايستادگى و مقاومت عاقلانه و همراه با تدبير در مقابل فشارها، يقيناً پيروزى را به‏ دنبال خواهد داشت... در گذشته زمانى كه برخى كشورهاى اسلامى با بستن نفت خود به مقابله با رژيم صهيونيستى برآمدند، غربى ‏ها به بهانه ی استفاده سياسى از نفت جنجال به ‏پا كردند، اما متأسفانه امروز همان كشورها با همراهى برخى اعضاى اوپك و بعضى از كشورهاى منطقه ما كه خود نيز از اين سياست‏ها زيان مى‏ بينند، در هماهنگى كامل با سياست‏هاى آمريكا، از نفت به‏ عنوان سلاح استفاده مى‏ كنند. برخى خيال مى‏ كنند كه آمريكا، شكست‏ ناپذير است در حالى كه اين تصور خطايى بزرگ است.»


در همین رابطه به دیدار رهبری معظم با رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین اشاره شد با این نکته از ایشان که زادگاه تروریسم و تکفیر آمریکا و اروپاست، اگرچه محل جولان و جنایتشان غرب آسیا قرار داده شده است.


در ادامه به بهانه سخنان نسنجيده برخى مسؤولين دولتى و مطالبه نا به ‏حق آن‏ها مبنى بر عدم ورود ائمه جمعه به مسائل مهم كشور گفته شد: مقام معظم رهبري(مدظله العالي):‏ ائمه جمعه علاوه بر بيان مسائل روز بايد هدايتگرى سياسى و فرهنگى هم بكنند.


خطیب جمعه بوئین زهرا بر پرهیز مسئولان دولتی از چنین اظهار نظرهایی تأکید کرد.

و همچنین در روزهاى اخير شاهد بركنارى آقايان على جنتى، گودرزى و فانى، وزراى ارشاد، ورزش و جوانان و آموزش و پرورش بوديم و متعاقب آن آقايان صالحى اميرى، سلطانى‏ فر و دانش آشتيانى به‏ عنوان گزينه ‏هاى پيشنهادى به مجلس ارائه شد. درباره اين تغيير و تحولات چند نكته اساسى را بايد مد نظر داشت:


1. اگر تغييرى با هدف مبارزه با «فساد» و «ناكارآمدى» صورت‏ گرفته باشد كه ظاهراً بخشى از فلسفه بركنارى اين سه وزير بوده است، از اين تغييرات بايد استقبال كرد. بركنارى فانى به ‏دليل وقوع فساد ۸ هزار ميلياردى در صندوق ذخيره فرهنگيان و بركنارى على جنتى و گودرزى به‏ دليل ناكارآمدى در وزارتخانه ‏هاى ارشاد و ورزش و جوانان بوده است.


2. نكته قابل توجه آن است كه اين بركنارى ‏ها ناقص و با توجه به مطالبات مردم نبوده است. در حال حاضر مهم‏ترين مطالبه مردم بهبود وضعيت اقتصادى است كه متاسفانه در ميان وزراى بركنار شده، وزراى اقتصادى ديده نمى‏ شوند.


3. اين بركنارى‏ ها دير هنگام و در ماه‏ هاى پايانى دولت بوده است و قوى ‏ترين مديران هم نمى‏ توانند در اين ماه ‏هاى پايانى اقدام قابل ملاحظه ‏اى انجام دهند. دولت بايد اين تغييرات را حداقل يك سال قبل كليد مى‏ زد.


4. بركنارى آقاى فانى در بدترين زمان ممكن يعنى اولين ماه شروع سال تحصيلى مدارس اتفاق افتاده است در حالى ‏كه فساد و ناكارآمدى در صندوق ذخيره فرهنگيان از سال گذشته معلوم بوده است.


5. از سوى ديگر، گزينه‏ هاى پيشنهادى هم گزينه ‏هاى مطلوبى نيستند. دانش آشتيانى كه براى آموزش و پرورش معرفى شده، در مجلس گذشته به ‏دليل نقش فعال ايشان در فتنه ۸۸ نتوانست بيش از ۷۰ رأي به ‏دست آورد و در اين مجلس هم مجدداً معرفى شده است و قطعاً نمايندگان مجلس فعلى به وى رأي نخواهند داد. آقاى صالحى اميرى هم يك مدير با سابقه امنيتى است كه فاقد كمترين تجربه و شناخت از حوزه فرهنگ است. آقاى سلطانى ‏فر هم مشكل شناخت و تجربه را در حوزه ی ورزش و جوانان داراست.


6. به نظر مى ‏رسد اگر مجلس به دو وزير ارشاد و ورزش و جوانان هم رأي دهد، اين به‏ معناى اميد به بهبود وضعيت در آينده نخواهد بود و فقط به ‏معناى همراهى و تعامل با دولت است تا متهم به سنگ‏ اندازى در مسير قوه مجريه نشود.


در قسمت مناسبتها به موارد زیر اشاره شد:

یک. 8 آبان ماه؛ سالروز شهادت محمدحسين فهميده، دانش ‏آموز بسيجى 13 ساله در سال (1359 ه.ش) - روز نوجوان‏ و بسيج دانش‏ آموزى‏، در این رابطه خطیب جمعه گفت: شهيد فهميده، نوجوانى خوش ‏برخورد، شجاع، فعال، كوشا بود كه به مطالعه علاقه ی زيادى داشت و با وجود اين‏كه به سن تكليف نرسيده بود، نماز مى ‏خواند و احترام خاصى براى والدينش قايل بود و هرگز به آن‏ها بى‏ احترامى نمى‏ كرد. شيفته و عاشق امام خمینی(قدس سره) بود و با تمام وجود سعى در اجراى فرامين امام داشت. او مى ‏گفت : امام هر چه اراده كند، همان را انجام خواهم داد و من تسليم او هستم. هنگام ورود امام به ايران به‏ دليل مصدوم بودن، موفق به زيارت امام نگرديد، اما پس از بهبودى در اولين فرصت به شهر مقدس قم رفته و موفق به ديدار شد.

شهيد فهميده، يكى از هزاران دانش ‏آموز بسيجى كشور است كه با نثار خون خود بر طراوت و سرخى خون شهداى انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى افزود. وى دوران كودكى و نوجوانى خود را در حالى سپرى كرد كه هر روز آن همراه حادثه ‏اى بود كه در شكل‏ گيرى شخصيت او مؤثر واقع شد. او با سرمايه ی عظيمى از فهم و درك انقلابى و اسلامى به ‏دنبال طوفان حوادث انقلاب، وارد جنگ شد و با وجود سن كم، خود را به خونين ‏شهر قهرمان رسانيد و با اقدامى آگاهانه و شجاعانه، نام خود را در دفتر شهيدان زنده تاريخ ثبت كرد. اين دانش ‏آموز رزمنده بسيجى، با ايمان و بينش عميق و استوار خود در جنگ با دشمن پيش‏قدم و با نيل به شهادت، درس شجاعت، فداكارى و مقاومت را به همه بسيجيان و امت حزب‏ الله آموخت. امام بزرگوارمان از اين نوجوان ۱۳ ساله به‏ عنوان رهبر ياد فرموده و بدين ‏گونه نام و ياد او، منشأ حماسه ‏هاى بزرگ شد و تحول عظيمى در شيوه‏ هاى دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ايجاد كرد و راه پيروزى و سرافرازى را يكى پس از ديگرى، هموار ساخت. امروز شهيد فهميده به‏ حق الگوى شايسته‏ اى براى دانش ‏آموزان بسيجى و جوانان و نوجوانان كشور مى ‏باشد و يادآورى اين حماسه مى ‏تواند يادآور دوران دفاع مقدس و ارزش ‏هاى والاى آن‏ زمان باشد.


دو. 10 آبان ماه؛ سالروز شهادت آيت ‏الله سيد محمدعلى قاضى طباطبايى(ره)، امام جمعه تبريز (اولين شهيد محراب) توسط منافقين در سال (1358 ه.ش)‏‏ و نیز 2 صفر؛ سالروز شهادت زيد بن ‏على در كوفه به خونخواهى امام حسين(ع) در سال (121 ه.ق)‏‏ بود که یاد و خاطره ی هر دو بزرگوار گرامی داشته شد.


سه. 13 آبان ماه؛ بازداشت و تبعيد حضرت امام خمينى(ره) به تركيه در سال (1343 ه.ش) - تسخير لانه جاسوسى آمريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در سال (1358 ه.ش) - روز ملى مبارزه با استكبار جهانى‏ - روز دانش ‏آموز‏. خطیب جمعه در این رابطه گفت:


موارد متعدد دشمنى‏ هاى دولت ايالات متحده با ايران اسلامى كه تنها بخشى از جنايات ۶۰ ساله آمريكاى جنايتكار عليه انقلاب اسلامى ايران است را مى‏ توان عبارت دانست از؛


1. كودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عليه دولت ايران‏

2. به شهادت رساندن دانشجويان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲
3. كشتار صدها تن از مردم در قيام خونين ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
4. تحميل قانون كاپيتولاسيون و تحقير ملّت بزرگ ايران‏
5. حمايت و تحكيم پايه‏ هاى حكومت استبدادى پهلوى
6. تأسيس ساواك در ايران و آموزش انواع شكنجه‏ ها به مأموران ساواك
7. حمايت كشتار ملّت ايران توسط شاه تا آخرين لحظه حكومت شاه ملعون
8. مصادره ‏ى ميليون‏ها دلار و اموال ايران به بهانه‏ هاى واهى
9. ايجاد لانه جاسوسى به جاى سفارت در ايران
10. حمله نظامى به ايران در صحراى طبس‏
11. عامل ايجاد كودتاى نوژه‏
12. حمايت از صدام و رژيم بعث عراق و كمك‏ هاى همه‏ جانبه به اين رژيم در ۸ سال دفاع مقدّس‏
13. نقش ويژه در لو دادن عمليات كربلاي ۴ و شهيد شدن ۱۷۵ شهيد غواص
14. حمايت از گروه ‏هاى تروريستى، منافقين، جندالشيطان و... كه قاتلان ۱۷ هزار شهيد ترور هستند
15. ساقط كردن هواپيماى مسافربرى ايران توسط ناو آمريكايى و تقدير از فرمانده اين ناو
16. چندين حمله به تأسيسات و نيروهاى ايرانى در دفاع مقدس و تأمين سلاح ‏هاى شيميايى عراق عليه ايران‏
17. حمله به كشتى‏ ها و سكوهاى نفتى ايران‏
18. اعمال تحريم‏ هاى ظالمانه عليه ايران
19. حمايت از حادثه كوى دانشگاه سال ۱۳۷۷ و فتنه ۱۳۸۸ براى براندازى نظام جمهورى اسلامى ايران‏
20. تهاجم فرهنگى و جنگ نرم عليه ايران و ساختن و پرداختن به هزاران فيلم،كتاب،كاريكاتور ضداسلامى و ضدايرانى‏
21. فحاشى و تهمت‏ هاى ناروا به ملّت ايران ازجمله تروريست، ياغى، وحشى و...
22. تأسيس فرقه ‏هاى ضاله ازجمله وهابيت، بهاييت و... و دامن زدن به اسلام آمريكايى‏
23. تأسيس گروه ‏هاى تروريستى از جمله داعش و حمايت از آنان به‏ ويژه در مرزهاى ايران‏
24. تهديد مستمر ايران به حمله نظامى
25. مشاركت در ترور دانشمندان هسته ‏اى و تلاش براى ايجاد خرابكارى در تجهيزات هسته‏ اى كشور


سيزدهم آبان به همه مستضعفان آموخت كه مى ‏توانند چپاول‏گران را به زباله‏ دان تاريخ بسپارند. سيزده آبان به مسلمانان آموخت كه در معبد انسانيت، آزادنه و آگاهانه در برابر والايى‏ هاى ارجمند مكتب توحيد، به نماز بايستند، تنها در برابر «الله» به كرنش و سجود بنشينند و جز او، همه را طرد كنند. واقعه ی سيزده آبان به دل‏هاى مؤمنان قوت بخشيد و غرورى مقدس و حماسه ‏آفرين را در آنان زنده كرد. پرتوى تابناك از انوار الهى بر آنان تابانيد و درس‏هايى بزرگ از شهادت و رشادت و دليرى به آنان آموخت. در سيزدهم آبان، مردم سرافراز ايران به همه ‏ى مستضعفان جهان نشان دادند كه ديوار ستم، شكستنى است. خطیب از همه ی اقشار به ویژه آموزش و پرورش و دانشگاهها برای شرکت هر چه بیشتر در راهپیمایی 13 آبان تأکید کرد.


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

 


دفتر امام جمعه بوئین زهرا

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 30 مهر 95

توضیحات
منتشر شده در 18 آبان 1395
بازدید: 493

مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا


تاريخ:  30  مهر  1395  شمسي، مصادف با  19  محرّم الحرام 1438  قمري، برابر با  21  اکتبر  2016  ميلادي


خطيب:  حضـرت حجت الاسلام والمسلمین زرّیـنه  -  امـام جـمـعـه شهـرستـان بـوئين زهـرا

 


خطبه اول:


دعوت به رعایت تقوای الهی با استفاده از آیه ی نورانی 17 سوره ی مبارکه رعد که خداوند متعال در این آیه فرمود:

«أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْکُثُ فِي الْأَرْضِ کَذلِکَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ : خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر درّه و رودخانه ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد و از آنچه (در کوره ها برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن می کنند نیز کفهایی مانند آن به وجود می آید- خداوند، حق و باطل را چنین مثل می زند!- امّا کفها به بیرون پرتاب می شوند، ولی آنچه به مردم سود می رساند (آب یا فلز خالص) در زمین می ماند خداوند اینچنین مثال می زند!»


خداوند از (ابرهاي) آسمان، آب فرو مي‌باراند و دره‌ها و رودخانه‌ها هر يك به اندازه گنجايش خويش (براي رويش گياهان و بهره‌وري درختان، از آب آن) در خود مي‌گنجانند، و روي اين سيلابها، كفهاي زياد و بيسودي قرار مي‌گيرد، همچنين است آنچه از طلا و نقره و غيره جهت تهيّه زينت‌آلات روي آتش ذوب مي‌نمايند ، كفهایي همانند كفهاي آب بر مي‌آورد، پروردگار براي حق و باطل چنين مثالي مي‌زند امّا كفها، (بيسود و بيهوده بوده و هرچه زودتر) دور انداخته مي‌شود، ولي آنچه براي مردم نافع است در زمين ماندگار مي‌گردد. خداوند اين چنين مثالي مي‌زند). عقاید باطل، همسان كف و خس و خاشاك روي آب و بالاي فلزات است كه هرچه زودتر از ميان مي‌رود، ولي اديان حقيقي آسماني، چون آب و طلا و نقره سودمند و ماندگار مي‌باشد.‏


ترسیم دقیقى از منظره حق و باطل: از آنجا که روش قرآن، به عنوان یک کتاب تعلیم و تربیت، متکى به مسائل عینى است، براى نزدیک ساختن مفاهیم پیچیده به ذهن انگشت روى مثلهاى حسى جالب و زیبا در زندگى روزمره مردم می گذارد، در اینجا نیز براى مجسم ساختن حقایقى که در آیات گذشته پیرامون توحید و شرک، ایمان و کفر و حق و باطل گذشت، مثل بسیار رسایى بیان مى کند. نخست مى گوید: (خداوند از آسمان آبى را فرو فرستاده است) (انزل من السماء ماء).


آبى حیات بخش و زندگى آفرین، و سرچشمه نمو و حرکت: و در این هنگام دره ها و گودالها و نهرهاى روى زمین هر کدام به اندازه گنجایش و وسعت خود بخشى از این آب را پذیرا مى شوند (فسالت اودیة بقدرها).


جویبارهاى کوچک دست به دست هم مى دهند و نهرهایى به وجود مى آورند، نهرها به هم مى پیوندند و سیلاب عظیمى از دامنه کوهسار سرازیر مى گردد، آبها از سر و دوش هم بالا میروند و هر چه را بر سر راه خود ببینند برمیدارند و مرتبا بر یکدیگر کوبیده مى شوند، در این هنگام کفها از لا به لاى امواج ظاهر مى شوند، آنچنان که قرآن مى گوید سیلاب، کفهایى را بر بالاى خود حمل مى کند (فاحتمل السیل زبدا رابیا). (رابى) از ماده (ربو) (بر وزن غلو) به معنى بلندى و برترى است و ربا که به معنى سود یا پول اضافى یا جنس دیگر است نیز از همین ماده و به همین معنى است، چون اضافه و زیادى را میرساند. پیدایش کفها منحصر به نزول باران نیست بلکه (در فلزاتى که بوسیله آتش ذوب مى شوند تا از آن زینت آلات یا وسایل زندگى بسازند آنها نیز کفهایى همانند کفهاى آب دارند) (و مما یوقدون علیه فى النار ابتغاء حلیة او متاع زبد مثله).

بعد از بیان این مثال که به صورت وسیع و گسترده، نه تنها در مورد آب، که در مورد همه فلزات، چه آنها که زینتى هستند و چه آنها که وسائل زندگى را از آن می سازند، بیان مى کند به سراغ نتیجه گیرى میرود، و چنین مى فرماید:


(اینگونه خداوند براى حق و باطل، مثال میزند) (کذلک یضرب الله الحق و الباطل). سپس به شرح آن می پردازد و مى گوید: (اما کفها به کنار می روند و اما آبى که براى مردم مفید و سودمند است در زمین میماند) (فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فى الارض).


کفهاى بیهوده و بلند آواز و میان تهى که همیشه بالانشین هستند اما هنرى ندارند باید به کنارى ریخته شوند و اما آب خاموش و بیسر و صداى متواضع و مفید و سودمند می ماند و اگر روى زمین هم نماند در اعماق زمین نفوذ مى کند و چیزى نمی گذرد که به صورت چشمه سارها و قناتها و چاه ها سر از زمین برمیدارد، تشنه کامان را سیراب مى کند، درختان را بارور، و گلها را شکفته و میوه ها را رسیده، و به همه چیز سر و سامان مى دهد.

و در پایان آیه براى تاکید بیشتر و دعوت به مطالعه دقیقتر روى این مثال مى فرماید: این چنین خداوند مثالهایى میزند (کذلک یضرب الله الامثال).


پیامهای قابل دقت آیه 17 سوره ی رعد:

یک) فیض الهى جارى است و هرکس به مقدار استعدادش بهره ‏مند مى‏ شود. «اودیة بقدرها»

دو) تلاش براى ساخت وسایل ضرورى(متاع) یا رفاهى(حِلیة) ممدوح است. «یوقدون علیه فى النّار»

سه) در کوره ‏ى حوادث است که ناخالصى‏ ها معلوم و حقّ و باطل ظاهر مى شود. «یوقدون علیه... زبدٌ مثله»

چهار) وجود باطل، اختصاص به مکان و زمینه‏ ى خاص ندارد. (کف، هم بر روى سیل سرد و هم بر روى فلزات گداخته ظاهر مى‏ شود.) «زبد مثله»

پنج) سرچشمه ی باطل، ناخالصى‏ هایى است که حقّ و حقیقت بدان آلوده شده است. «یضرب اللَّه الحقّ و الباطل»

شش) حقّ و باطل با هم هستند، امّا سرانجام، باطل رفتنى است. «فیذهب جُفاءً»

هفت) نفع مردم در حقّ است. «ما ینفع النّاس»

هشت) حقّ ماندنى است. «فیمکث فى الارض»

نه) هر ثروت، دانش، دوست و یا حکومتى که براى مردم مفید باشد، ماندنى است. «ما ینفع النّاس فیمکث فى الارض»

ده) آنچه از سوى خداوند نازل مى‏ شود، همچون باران خالص و حق است، لیکن همین که با مادیات درآمیخت، دچار ناخالصى و زمینه‏ ى پیدایش کف و باطل مى ‏شود. «انزل من السّماء ماءً»

 


خطبه دوم:


سفارش به رعایت تقوای الهی و توصیه به خویشتن داری با کلام نورانی حضرت امام سجّاد(ع) که فرمود: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیا : هر که کرامت و بزرگوارى نفس داشته باشد، دنیا را پَست انگارد.»


بعد از توصیه به تقوا، خطیب جمعه گفت:

مدعيان دروغين حقوق بشر و مبارزه با تروريزم، از طرفى ائتلاف سورى عليه داعش راه مى‏ اندازند و از طرفى در حمايت از تروريستهاى تكفيرى به‏ دام ‏افتاده در محاصره و عمليات آزادسازى موصل و حلب، داد آتش ‏بس و وامظلوما سر مى‏ دهند. شايد آن روز كه ابوبكر البغدادى را براى برافروختن آتش فتنه تكفير و سپس فرماندهى داعش تربيت مى‏ كردند و با تشديد اختلافات دينى، مذهبى، قومى و جنگ روانى ساختگى شيعه و سنى، بستر منطقه و جهان اسلام را براى رشد گروهكهاى تروريستى فراهم مى ‏نمودند، هرگز فكر اين ‏را نمى‏ كردند كه روزى تيرشان به سنگ خورده و با صبورى و مقاومت ملت‏هاى مسلمان به ‏ويژه در عراق، سوريه، يمن، بحرين و ديگر مناطق پيرامون ايران بزرگ، مواجه مى ‏گردند.


كيست كه نداند از رهگذر برافروختن آتش فتنه داعش و تكفير و دامن زدن به اختلافات فرقه ‏اى و مذهبى، در رأس همه ‏ى اهداف شوم‏شان، شكستن امنيت و اقتدار جمهورى اسلامى بود كه به فضل الهى نه تنها به اين قصد شوم دست ‏نيافتند كه به اهداف حداقلى در منطقه و كشورهاى مورد طمع و تهاجم هم دست پيدا نكردند و اكنون اراده ملتهاى مسلمان و مظلوم، اعم از شيعه و سنى بر اراده سران شرك و كفر و نفاق فائق آمده است و مى‏رود براى هميشه نقابها را از چهره واقعى زر و زور و تزوير كنار بزند و چهره زشت و كريه عوامل اصلى نفاق و فتنه در جهان را براى همگان به ‏ويژه توده‏ هاى مردم مسلمان آشكار سازد. كافى است آنچه در كشور و ملت مظلوم يمن، در اين قريب به ۱۸ ماه تهاجم رژيم مسلمان‏ كش عربستان و جريان وهابيت تكفيرى گذشته است، در پيشگاه وجدان‏هاى پاك، منصفانه و عادلانه به نقد و بررسى گذارده بشود آنگاه معلوم مى ‏گردد كه تنها اتفاقات و حوادث ناجوانمردانه در اين كشور مظلوم كافى است براى محكوميت قطعى رژيم سعودى و حاميان بين‏ المللى آن، از جمله آمريكاى جنايتكار؛ به ‏راستى قاتلان ضيوف ‏الرّحمان كه هزاران زائر در حال احرام و عبادت را در منا با بى ‏كفايتى خود به ‏راحتى به كشتن دادند و يا با موشكهاى مارك ۸۸ آمريكايى، مجلس ترحيم و عزا را در صنعا به خاك و خون كشيدند و حدود ۹۰۰ نفر را كشته و زخمى نمودند، با چه رويى اكنون دم از حقوق ملت‏ها و امنيت منطقه و آتش ‏بس مى ‏زنند! اين در حالى است كه متأسفانه از ناحيه سازمانهاى پر مدعاى حقوق بشرى دنيا نيز هيچ عكس ‏العمل شايسته ‏اى در محكوميت اين رژيم كودك ‏كش مشاهده نكرديم اما كافى است در ايران، طبق قوانين جارى، با جانيان، فتنه ‏گران، جاسوسان و قاچاقچيان حرفه‏ اى برخورد مناسب قضايى صورت بپذيرد، تمامى ظرفيت رسانه ‏اى خود را به خدمت گرفته و فرياد دروغين حقوق بشرى راه مى ‏اندازند تا از اين رهگذر، شايد چهره ايران اسلامى را در افكار عمومى مخدوش نمايند. نمونه اخير آن بيانيه وزارت خارجه آمريكا در حمايت از ۲ محكوم امنيتى دستگاه قضا، سيامك و باقر نمازى است كه در مداخله ‏اى آشكار حتى ايران را تهديد به فشارهاى اقتصادى نمودند.


اما زهى خيال باطل، زيرا نقشه راه ملت بزرگ ايران، فرياد سالار شهيدان است كه فرمودند: «هيهات منا الذلة» و يا «موت فى عزّ خير من حيات فى ذلّ».


هرگز فراموش نكرده ‏ايم سفرها و اقامت‏هاى طولانى، طاقت‏ فرسا و همراه با شتاب زدگى مسؤولان آمريكايى را در مقطع مذاكرات هسته ‏اى ۱+۵ از لوزان گرفته تا ژنو و تا كشورهاى ديگر كه مهار و كنترل جمهورى اسلامى را در حوزه هسته ‏اى، بوق و كرنا مى‏ كردند و از طرفى به ‏راحتى زير تعهدات خود زده و دامنه‏ ى بدعهدى را به حوزه‏ هاى ديگرى غير از هسته ‏اى نيز كشاندند و چه واضح و بى‏ شرمانه نقشه و بازى برد/برد سياستمداران كشورمان را به سخره گرفته و تنها براى بهره ‏بردارى سياسى در آستانه انتخابات رياست جمهورى آمريكا، از مهار، كنترل و عقب راندن ايران از مواضع و اقدامات هسته ‏اى‏ اش سخن بر زبان مى ‏رانند و البته سخيف‏ تر اين‏كه براى سياستمداران و دولتمردان كشورمان نيز شاخ و شانه مى‏ كشند كه اگر شما نيز در طمع پيروزى در انتخابات آينده ايران هستيد بايد چشم به مهر و محبت ما دوخته تا شايد با شل كردن سركيسه ‏اى بر اميدتان افزوده گردد هر چند در اين ميدان نيز مسائل و مشكلاتى كه در سوريه، عراق و يمن ايجاد كرده ‏اند را وجه ‏المعامله و وجه‏ المصالحه مذاكراتى ديگر عنوان مى نمايند و چه ذليلانه است اگر در برابر اين حيله‏ هاى مرموز كوتاه آمده و به ثمن بخس براى دستيابى به موقعيتهاى زودگذر سياسى و دنيايى، عزت نفس ملت و عظمت كشور را برخى آدمهاى منفعل و مرعوب به چوب حراج بسپارند.


كيست كه نداند داعش در واقع يك جريان محدود طايفه ‏اى و جنبش مردمى نبوده و نيست كه عليه تنها حاكميت انقلابى عراق دست به شورش زده باشد، بلكه از همان ابتداى تهاجمات و اشغال گرى‏ اش كه از حمايت آمريكا برخوردار بود، نشان داد كه يك راهبرد و فتنه شومى است كه يكپارچگى كشور و ملت عراق و بلكه جهان اسلام را هدف قرار داده است و در نهايت به چالش كشيدن دولت مركزى عراق و سوريه و به ‏تبع آن، گستراندن ناامنى در منطقه و كشورهاى اسلامى و از همه مهم‏تر تحميل نقشه تجزيه كشورهاى منطقه - مشهور به خاورميانه جديد از سوى آمريكا - را در سر مى ‏پروراند اما به فضل الهى، امروز عمليات موصل نشان داد كه تمام نقشه‏ ها و توطئه‏ هاى راهبردى و منطقه ‏اى آمريكا با شكست مواجه گرديده است. در جريان عمليات موصل، نمايندگانى از همه مردم عراق اعم از شيعه و سنى و يا از قوميتهاى متفاوت و مختلف، دوشادوش يكديگر حضور يافته و نمادى از اتحاد و انسجام مردم عراق را به نمايش گذارده ‏اند. تجلى‏ گاه اين وحدت و يكپارچگى، امروز الحشد الشعبى است كه نماد اراده مردم عراق است كه البته با تكيه بر امر مرجعيت و علما، شكل گرفته و مسيحى و ايزدى و سنى و شيعه را در كنار هم، امت واحده‏اى قرار داده است. لازم به ذكر است كه دوشادوش رزمندگان اسلام كه با جريانهاى تكفيرى استكبارى مى ‏جنگند، تنها ۲۰۰۰۰ نفر حشد الشعبى سنى در اين‏ راستا سازماندهى شده ‏اند.


حال كه تيرهاى جبهه استكبار به سنگ خورده و در مقابل اراده مردمانى مؤمن، انقلابى و منسجم، نقشه‏ هاى شوم خود را بر باد رفته مى‏ بيند، چاره ‏اى جز آشكار كردن حيلت‏ هاى مرموز پنهانى خويش ندارد و اينجاست كه صحنه موصل و حلب تبديل شده است به صحنه رو شدن دست استكبار، به ‏ويژه آمريكا در حمايت از تروريسم و عوامل ناامنى در منطقه. قبل از اين نيز بارها و بارها دست آمريكا در حمايت و پشتيبانى از تروريستهاى داعش رو شده بود، چندى قبل ۴ جنگنده آمريكا و يك پهباد، مواضع ارتش سوريه در نزديكى ديرالزور را بمباران كردند كه طبق گزارش خبرگزارى‏ ها، ۶۲ نفر از نظاميان سورى را كشتند و تعداد يكصد نفر را مجروح ساختند، اين در حالى بود كه بلافاصله بعد از آن، خبرى منتشر گرديد كه منطقه ‏اى نزديكى فرودگاه ديرالزور توسط تروريستهاى داعش اشغال گرديد و يا قبل ‏تر از آن سندى منتشر گرديد مبنى بر اين‏كه نيروهاى آمريكايى در پايگاه نظامى در كشور قطر به ستيزه ‏جويان و معارضين سورى كه با تروريستهاى داعش همسو و همراه هستند، آموزش مى‏ دهد تا جايى ‏كه دمشق بارها اعلام كرده بود كه آمريكا و متحدانش در منطقه، پول، تسليحات و آموزش نظامى در اختيار تروريستها قرار مى‏ دهند. اين در حالى است كه آمريكا براى پاسخگويى به افكار عمومى دنيا، مزورانه ائتلاف دروغين و البته عقيم‏ مانده و شكست‏ خورده عليه داعش به ‏راه انداخته است. در چهاردهم مهر ۹۵ نيز جنگنده‏ هاى ائتلاف آمريكايى به ‏اصطلاح ضد داعش، منطقه ‏اى در جنوب شهر «موصل» واقع در استان نينوا را هدف حملات هوايى خود قرار دادند كه به ‏دنبال آن ۲۱ نيروى «حشد الشعبى» عراق به شهادت رسيدند، اين‏ بار هم مثل هميشه آمريكایی ها مدعى شدند كه اين حمله، اشتباهى صورت گرفته است. عذرى بدتر از گناه؛ مگر مى ‏شود سردمدار ائتلافى كه با سازوبرگ نظامى و امنيتى براى تأمين امنيت اين منطقه در مواجهه با جريان تروريستى داعش آمده است، به اشتباه مواضع وابسته به حشد الشعبى عراق را موشكباران كند؟! اين اقدام ددمنشانه نيز به‏ سان صدها اقدام ديگر، دست آمريكا را براى همگان رو كرد كه پشت صحنه اصلى جريانهاى تروريستى، خود شيطان بزرگ آمريكا است و لذا هرگاه تيرشان به سنگ مى ‏خورد، ديوانه ‏وار در حمايت از جريانهاى تروريستى لخت و عريان وارد عمل مى ‏شوند و سپس مى‏ گويند اشتباه شده است. به ‏راستى تا كى دورويى، تزوير، نفاق، حيله و فتنه عليه ملت‏ها - آن‏ هم در پوشش ادعاهاى واهى و كذبى همچون حقوق بشر و مبارزه با تروريسم - و به‏ راستى بايد سازمان ملل متحد با همه ظرفيت هايش را سازمان دول استكبارى و ظالمانه ناميد چه آن‏كه در مقابل اين ‏همه ظلم هاى آشكار، چشم خود را بسته و سكوت اختيار نموده است.


تكاپوى سران استكبار به‏ ويژه واشنگتن و متحدانش براى جلوگيرى از شكست حتمى تروريستها در سوريه و حلب، آنقدر آشكار و روشن است كه ديگر چيزى براى پنهان‏ كارى باقى نگذارده است، البته آمريكا، عربستان و متحدانشان هرگز فكر نمى ‏كردند كه شرايط به فضل الهى، به‏ گونه ‏اى رقم بخورد كه مجبور بشوند از پشت پرده بيرون آمده و آشكار و وقيحانه به حمايت و پشتيبانى از عناصر تروريست بپردازند. حتى پيگيرى آتش ‏بس ‏هاى محدود هم، در جهت تقويت جبهه داعش، معمولاً از ناحيه آمريكا و عواملشان در منطقه دنبال مى‏ گردد. اكنون كه عمليات آزادسازى حلب در سوريه و موصل در عراق، بهترين گواه بر ناتوانى و شكست گروه‏هاى مسلّح تحت حمايت آمريكا و عربستان است، نشان ديگرى نيز بر ذلت و خوارى پادويى و عملگى سران كفر و شرك، آن‏ هم در پوشش خلافت اسلامى است. كدامين اسلام، خدمت در اردوگاه ظلم و ستم استكبارى و يا جبهه كفر، شرك و الحاد را جايز مى‏ داند؟ تا چه رسد مسير دست‏يابى به بهشت خيالى را با القائات دروغين و عوام‏ فريبانه براى قاتلان مردم بى ‏گناه هموار نمايد. ايجاد اختلاف و تشديد حساسيتهاى قومى و مذهبى به‏ ويژه اسلام ‏هراسى و شيعه‏ هراسى چيزى نيست كه بتوان آن‏ را ناديده گرفت. اين اقدام شوم در واقع راهبردى است كه اكنون با استفاده از تربيت‏ يافتگان اردوگاه‏ هاى مخوف امنيتى وابسته به استكبار، به‏ ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستى و در نهايت توليد گروه‏ هاى تكفيرى و برافروختن آتش جنگ و خون ريزى آن‏ هم در پوشش مسلمان‏ كشى توسط مدعيان مسلمانى جريان دارد. به ‏راستى اگر سران رژيم وابسته عربستان خود را مسلمان مى‏ دانند، نبايد به اين فكر كنند كه از رهگذر اين آشوبها و فتنه‏ ها و از جمله تهاجم به يمن، چه كسانى بيشترين سود را مى ‏برند؟ جز شيطان بزرگ آمريكا و رژيم غاصب صهيونيستى و دشمنان قسم ‏خورده اسلام و قرآن، چه كسانى بيشترين بهره را مى ‏برند؟!


عمليات حلب و به ‏ويژه موصل كه رزمندگان و مجاهدان راستين اسلام، حصارهاى قوميتى و مذهبى را شكستند و شيعه و سنى را در صفوف جهاد فى سبيل الله در كنار هم قرار داد، نشان داد نقشه ‏ها و توطئه ‏هاى كهنه غرب مبنى بر اين‏كه اختلاف بينداز و حكومت كن و يا فتنه تجزيه و تضعيف كشورهاى اسلامى، بر باد رفته است و ديگر هيچ اثرى را به ‏دنبال نخواهد داشت جز اضمحلال جبهه كفر و تقويت جبهه مؤمنان و صالحان؛ اميدواريم كوردلانى هم كه تحت تأثير تبليغات و جنگ روانى مرموز مبلغان و مروّجان اسلام آمريكايى و شيعه انگليسى قرار گرفته ‏اند و با پشتيبانى مالى و نظامى و رسانه ‏اى جبهه كفر به سركردگى آمريكا، انگليس و اسرائيل به جريانهاى ضداسلامى كمك مى‏ كنند، از خواب غفلت بيدار شده و بدون تعصب‏ هاى كور و نا به‏ جاى قوميتى و مذهبى، دوشادوش هم و با اتحاد و انسجام در سطح جهان اسلام - تمام توان خود را براى نابودى غده سرطانى اسرائيل معطوف داشته و عليه تمامى دنياى كفر و الحاد، ظلم، ستم و ناامنى، جبهه ‏اى به گستردگى همه امت اسلام به ‏راه اندازيم تا از اين رهگذر منطقه و جهان اسلام را از لوث وجود گرگان در لباس ميش و نفوذى‏ هاى استكبار، پاك سازى نماییم. ان‏شاءالله.


در قسمت موضوعات و مناسبتها به موارد زیر اشاره شد:

یک. دیدار مقام معظم رهبری با نخبگان و استعدادهای علمی برتر کشور؛ مقام معظم رهبرى در اين ديدار كه به‏ طور مكرر از انجام آن اظهار خرسندى مى ‏نمودند ضمن اشاره به اهميت تمام‏ ناشدنى عاشورا كه تكميل آن توسط امام سجاد و زينب كبرى(عليهما السلام) صورت پذيرفت و در عزادارى‏ هاى امسال بهتر و پربارتر از گذشته نمود يافت، به موضوع مهم ترسيم هدف انقلاب اسلامى و نقش نخبگان در اين راستا پرداختند. ايشان هدف را ايجاد تمدن اسلامى از طريق برپايى كشورى قدرتمند با شرافت كه بهترين دعوت‏ كننده به خداست و مى‏ تواند با ارائه ی سخن نو بشريت را از بن‏ بست كنونى و جهالت و ضلالت نجات دهد اعلام نموده و ضمن بيان نقش مسؤولين و خود نخبگان نسبت به نخبگان، نخبگان متدين را راه رسيدن به اين هدف بزرگ و اين نقش آنان را علت اهميت آنان عنوان نمودند كه از طريق تحليل صحيح وجود دشمن و دشمنى آن‏ها قابل تحقق خواهد بود.

خلاصه ی فهرست ‏وار بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار نخبگان:

- اهميت عاشورا
- تمام نشدنى بودن‏
- ترسيم زنده مبارزه حق و باطل‏
- مقدمات عاشورا و تكميل آن با رهبرى امام سجاد و زينب كبرى عليهما السلام‏
- توفيق دانستن ملاقات با جوانان و نخبگان‏
- دلپذيرى اين ملاقات هرچند با تكرار سخن‏ هاى بيان ‏شده طى سالها
- هديه الهى جوانان و به ‏خصوص جوانان نخبه براى كشور ما
- امانت نفيس بودن اين هدف در دست مسؤولان براى رويش و افزايش آن‏
- اولين و اصلى ‏ترين امانتدار، خود نخبگانند
- مسؤوليت شكر استعداد و از خدا دانستن و به‏ جا مصرف كردن آن‏
- كارايى نخبگان، از بين بردن ژن القايى «نمى ‏توانيم»
- القای ژن نمی ‏توانيم از سوى غرب‏
- دستيابى سريع ‏تر غرب به علم و رفتار غيرشرافتمندانه در تحقير ديگران‏
- نمونه نگاه تحقيرآميز غرب، تعبير «خاورميانه»
- ايران تعريف‏ شده در ذيل غرب، منبع و بازار غرب‏
- انقلاب اسلامى، خودباورى و مقابله با نمى ‏توانيم‏
- دفاع مقدس، غلبه بر دشمنى با پشتيبانى همه قدرتها
- تهاجم مجدد دشمن به ما مى ‏توانيم انقلاب‏
- بازتوليد ما نمى ‏توانيم توسط عوامل داخلى غرب‏ زده انكار‏ناپذير دشمن‏
- بازتوليد شيك و جديد ما نمى ‏توانيم در قالب جهانى شدن‏
- جهانى شدن غربى يعنى زير بار فرهنگى - سياسى قدرتهاى بزرگ اقتصادى رفتن‏
- هدف بزرگ: نجات دنيا از بن‏ بست كنونى ضلالت و جهالت‏
- شكايت متفكران عالم از وضعيت كنونى بشر
- عرضه سخن نو از طريق ارائه كشور قدرتمند، شريف، عزيز و سرشار از معنويت و ايمان‏
- مشكل قدرت‏هاى امروز: نبودن معنويت در كنار قدرت‏
- دشمن مانع اين هدف، با نابودى يا انحراف‏
- دشمن واقعى نه توهم دشمن‏
- نمى ‏شود دشمن را نديده گرفت و نگفت‏
- تكرار دشمنى شيطان در قرآن‏
- فهم دشمنى دشمن، اصل و مرگ گفتن فرع آن است‏
- كمك نادانسته يا ناخواسته به دشمن‏
- تحقيقاتى كه در خدمت نياز كشور نباشد
- راه دادن دشمن به ‏عنوان مهمان‏
- عدم افزايش روند رشد علمى و رضايت به حفظ جايگاه‏
- نفهميدن دشمنى و عدم مراقبت از رشد علمى‏
- خواست دشمن، مأيوس كردن جوانان‏
- مقايسه سخن جوانان نشان‏ دهنده عمق، رشد و پيشرفت‏
- يأس از اينجا موجب افتادن در دام جذب دشمن‏
- جلوگيرى از بهره ‏بردارى دشمن از تلاش ما براى شناساندن نخبگان‏
- شناسايى و جذب نخبگان قبل از دشمن‏
- امتيازى كمتر از امتياز اعطايى دشمن در غربت، عامل جذب نخبگان‏
- دفاع از نخبگان و حركت علمى كشور
- بنده در دفاع از جامعه ‏ى نخبگان و از حركت علمى كشور تا نَفس دارم ذرّه ‏اى كوتاه نخواهم آمد
- اين حركت با بركت است‏
- گسترش شركت هاى دانش ‏بنيان و مشاركت دادن آن‏ها در بخش هاى مهم و اصلى فناورى و صنعت‏
- توجه به كيفيت اين شركتها
- ترويج محصولات اين شركتها و الزام دولت به استفاده به ‏عنوان بزرگ‏ترين مصرف ‏كننده‏
- ايجاد «هسته‏ هاى نخبگان» در دانشگاه ها
- عدم توقف و لنگى موضوعات تحقيقاتى مهم هوا فضا، ماهواره، هسته ‏اى، نانو، زيست فناورى‏
- تقويت معاونت فرهنگى‏
- اردوهاى جهادى نخبگان موجب آشنايى با اوضاع، قشرها، وظایف و كم‏كاريها

دو. ابلاغ سياست‏هاي كلي انتخابات از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي و محتواي مهم و تأثيرگذار اين سياست‏ها از جمله مسائلي است كه نيازمند تبيين و تحليل جدي است. رهبر معظم انقلاب اسلامي پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياست‏هاي كلي حاكم بر انتخابات در نظام جمهوري اسلامي ايران را به قواي سه ‏گانه و مجمع تشخيص مصلحت نظام ابلاغ كردند. اين سياست‏ها مطابق قانون اساسي ازجمله اسناد بالادستي در نظام جمهوري اسلامي محسوب مي ‏شود و همه مسؤولان و نهادهاي تصميم ‏گيري در جمهوري اسلامي ايران موظف به رعايت اين سياست‏ها در تصميمات خود هستند. اين سياست‏ها و اقداماتي كه بر اساس آن‏ها بايد صورت گيرد مي‏ تواند بخش قابل توجهي از خلاءهاي موجود در عرصه انتخابات در نظام اسلامي را پوشش داده و برطرف نمايد. بررسي سياست‏هاي ابلاغي از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي حاكي از آن است كه رهبر معظم انقلاب با ابلاغ اين سياست‏هاي ۱۸ گانه بر چند نكته اصلي تأكيد فرموده‏ اند:

الف: ارتقای سلامت انتخابات‏، ب: ارتقای سلامت منتخبين‏،‌ ج: عدالت محوري‏، د: افزايش آگاهي و رأي‏ دهي آگاهانه مردم‏، ه‍: افزايش ثبات‏، و: قانون ‏گرايي بيشتر و پرهيز از بي ‏نظمي، ز: شفاف ‏سازي منابع مالي و...


سه. امام خمينى(ره) فرمودند: «شجاعت و رشادت هاى‏ بى‏نظير نيروى هوايى و هوانيروز و خلبانان دلاور در نفوذ به اعماق خاك دشمن و رويارويى با مدرن ‏ترين امكانات اهدايى استكبار به صداميان و دفاع از حريم هوايى كشور نشانه تعهد، عشق و ايمان آنان به خدا و اسلام و ميهن اسلامى است.»


روز دوشنبه ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵ ششمين رزمايش فدائيان حريم ولايت نيروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى با اعلام رمز «يا حسين ‏بن على» آغاز شد. اين رزمايش با شركت انواع هواپيماهاى شكارى رهگير، شكارى بمب‏ افكن، ترابرى نيمه‏ سنگين و سبك، هواپيماهاى ارتباطى و شناسايى، سوخت‏ رسان و انواع پهپادها در منطقه عمومى اصفهان به مدت سه روز ادامه داشت و در آن بخشى از توان نيروى هوايى ارتش در صيانت و دفاع از حريم هوايى ميهن اسلامى به نمايش گذاشته شد. نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران يكى از نيروهاى چهارگانه ارتش جمهورى اسلامى ايران است كه مسؤوليت حفاظت از مرزهاى هوايى و پشتيبانى نيروهاى رزمى ديگر اجا را دارد. پس از انقلاب اسلامى ۱۳۵۷ نام اين نيرو به ‏صورت فعلى تغيير پيدا كرد. سرتيپ خلبان حسن شاه ‏صفى، از شهريور ۱۳۸۷ تاكنون، فرماندهى نيروى هوايى را بر عهده داشته ‏است. نيروى هوايى ايران طبق آخرين تخمين‏ها در سال ۲۰۱۳ هفتمين نيروى هوايى جهان از لحاظ تعداد هواپيماهاى سوخت‏ رسان و ترابرى (۱۱۹ فروند) است.


در قسمت مناسبتها به 3 آبان؛ روز تأسيس سازمان ملل‏‏ اشاره شد با این توضیح خطیب که سازمان ملل؛ خادم و مجري مقاصد ابرقدرتها‏ست و نیز در این رابطه امام خمینی(ره) می فرماید: حق وتو؛ بدتر از حكومت جنگل‏ است. حق «وتو» يك امري است كه هيچ آدمي نمي ‏تواند بپذيرد و اين مجالس عمومي دنيا كه براي اين امور است، اين‏را پذيرفته ‏اند. اين‏كه هيچ آدمي، هيچ انسان نابالغي هم نمي ‏تواند بپذيرد كه ما مي‏ خواهيم همه دنيا بر عدالت باشند، لكن اختيار دست اين دو نفر، اين چند نفر باشد! هرجا را اين‏ ها مي‏ چاپند اگر چنان‏چه مثلًا سازمان بين ‏المللي كذا بخواهد جلويش را بگيرد، فوراً «وتو» مي‏ كنند، مي‏ گويد نه. غلط مي ‏كنيد اين حرف را مي‏ زنيد! آن يكي مي‏ ريزد افغانستان، اگر يك وقت بگويند «چرا»، مي‏ گويد غلط كردي. آن يكي مي ‏ريزد به مثلًا بيروت و امثال ذلك، اگر چنان‏چه بخواهند در آن‏جا حرفي بزنند، مي‏ گويند غلط كردي.(صحيفه امام، ج ۱۶، ص ۴۳۲).


همان معنايي كه در جنگل بايد حاصل بشود، بدتر از او را در آمريكا مي‏ كنند و بعد سازمان بين ‏المللي هم مي‏ آيد يك مانوري مي‏ دهد و يك بساطي درست مي‏ كند، يك عده ‏اي رأي هم برخلاف مي‏ دهند، همه هم برخلاف مي‏ دهند، لكن همه هم مي‏ دانند كه اين رأي برخلاف، اثري ندارد. وقتي همه اين‏ها مي ‏دانند رأي برخلاف، اثر ندارد - براي اين‏كه آمريكا ايستاده و با يك «نه» تمام مي ‏شود - اين كار لغوي نيست كه اين‏ها مي‏ كنند؟ كي را مي‏ خواهند بازي بدهند؟ اصل اساس اين‏ را خود اين‏ها درست كرده ‏اند، اساس اين سازمانها ساخته خود اين‏ها است. اگر ساخته خود اين‏ها نبود، به چه مناسبت بايد يك كشوري يا چند تا كشور قلدر، حق وتو داشته باشند؟ اين‏ را هم از اول خودشان درست كرده ‏اند و اين ‏را هم درست كرده ‏اند براي بازي‏ دادن ملتهاي كوچك، مستضعفين جهان. بدتر از اين جنايت و بدتر از اين وحشي گري در عالم نيست. حكومت هاي جنگل باز يك فطرتي دارند، روي آن فطرتشان هم باز ظلمشان را بالسويه مي‏ كنند.(صحيفه امام، ج ۱۵، صص ۵۲۰ - ۵۲۱).


مناسبت دیگر مورد اشاره 4 آبان؛ اعتراض و افشاگري امام خميني(ره) عليه پذيرش قانون كاپيتولاسيون (1343 ه.ش)‏‏ بود. كاپيتولاسيون به ‏معناي شرط گذاشتن و در لغت به ‏معناي سازش و تسليم است و بر قراردادهايي اطلاق مي‏ شود كه به موجب آن اتباع يك دولت در قلمرو ديگر، مشمول قوانين كشور خود مي ‏شوند و آن قوانين توسط كنسول آن دولت در محل اجرا مي‏ شود. به همين جهت در فارسي به آن «حق قضاوت كنسولي» مي‏ گويند. اين قراردادها اغلب ميان دولتهاي اروپايي با دولتهاي آسيايي و آفريقايي بسته مي ‏شوند زيرا اروپاييان دادگاهها و مؤسسات قضايي اين كشورها را قادر به حمايت كافي از اتباع خود نمي ‏دانستند. سابقه كاپيتولاسيون در ايران به شكست ايران از روسيه و تحميل پيمان تركمانچاي بر مي ‏گردد. پس از انقلاب ۱۹۱۷م روسيه و پيمان دوستي ايران و شوروي (۱۹۲۱م) مفاد مربوط به كاپيتولاسيون لغو گرديد. در مهرماه ۱۳۴۳ قانوني از مجلس شوراي ملي گذشت كه براساس آن به نظاميان آمريكايي مأمور در ايران و وابستگانشان مصونيت سياسي اعطاء مي‏ شد و كليه ی مستشاران آمريكايي در ارتش از حيطه قانون ايران بركنار مي‏ شدند. به‏ طوري كه اگر آنان مرتكب جرم و جنايتي در ايران مي‏ گرديدند در دادگاه هاي ايران جوابگو نبودند. وزارت دفاع آمريكا مدتها بود كه ايران را براي بستن چنين قراردادي تحت فشار گذاشته بود. امام خميني(ره) كه از حضور مستشاران نظامي و امنيتي آمريكايي در ايران آگاهي داشت و از تصويب كاپيتولاسيون نيز اطلاع يافته بود تصميم گرفت تا اين توطئه بزرگ و ننگين را افشا كند از اين رو در حالي كه رژيم مي‏ كوشيد تا با برگزاري تبليغاتي پر زرق و برق جشن چهارم آبان ۱۳۴۳(ه.ش) مصادف با چهل و پنجمين سالروز تولد شاه مسأله كاپيتولاسيون را به فراموشي سپارد، امام خميني(ره) سخنراني خود را در همان روز ايراد و در همه‏ جا منتشر نمود. وي در اين سخنراني ابتدا با "انا لله و انا اليه راجعون" شروع كرده و روز قبولي كاپيتولاسيون را روز عزاي ملت نامگذاري كردند و دولت و مجلسيان ايران را نوكران آمريكا ناميدند و قدرتهاي شرق و غرب را محكوم كرده و جمله مشهور خود «آمريكا از انگليس بدتر انگليس از آمريكا بدتر، شوروي از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پليدتر، لكن امروز سر و كار ما با آمريكاست» را ادا كردند و هم‏چنين امام راحل در اعلاميه‏ اي، تصويب لايحه كاپيتولاسيون را «سند بردگي ملت ايران» و «اقرار رژيم به مستعمره بودن ايران و ننگين ‏ترين و موهن ‏ترين تصويب نامه غلط دولتهاي‏ بي‏ حيثيت» ناميد و نسبت به سوءاستفاده‏ هاي ناشي از آن هشدار داد. اين اعلاميه در تهران و برخي شهرهاي كشور پخش شد و تعداد زيادي از آن در خانه ‏هاي آمريكایيان ساكن تهران انداخته شد.


۹ روز پس از سخنراني در نيمه‏ شب ۱۳ آبان صدها كماندو منزل امام را در قم محاصره و ايشان را دستگير و شبانه به تهران منتقل كردند و با يك هواپيماي باري و به همراه دو مأمور امنيتي به تركيه تبعيد كردند و مدتي بعد حاج آقا مصطفي فرزند ارشد امام نيز به همان تبعيدگاه فرستاده شد و بعد از ۱۱ ماه به‏ دليل اعتراضات مجامع روحاني ايران و عراق به عراق تبعيد شد و به مدت ۱۳ سال و تا ۵ ماه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در آن كشور به‏ سر برد. اندكي بعد از كاپيتولاسيون، آمريكاييها مبلغ ۲۰۰ ميليون دلار براي خريد تسليحات از آمريكا در اختيار رژيم شاه گذارند. محافل سياسي ايران اين وام را پاداش آمريكا به شاه در قبال تصويب كاپيتولاسيون به‏ شمار آورند. كاپيتولاسيون آن روزها براي برخي چندان مهم به نظر نمي‏ رسيد اما تيزبيني و درايت و تلاش تبييني امام راحل بود كه ضد حمله‏ اي هولناك براي آمريكاييها تدارك ساخت و اين همان چيزي است كه مقام معظم رهبري به ‏دور از پيش ‏داوري در صدد بهره ‏برداري به‏ هنگام از آن در جريان بد‏ عهدي‏ هاي آمريكا و غرب در خصوص برجام هستند. آري كاپيتولاسيون صرفاً يك امر تاريخي نيست...


آخرین مناسبت مورد اشاره سالروز شهادت آيت ‏الله حاج آقا مصطفي خميني(ره) در نجف اشرف در سال (1356 ه.ش) بود که نام و یادش گرامی داشته شد و از زندگینامه ی پر افتخار آن بزرگمرد نکاتی بیان گردید.


پایان بخش خطبه ها دعا در امر تعجیل ظهور حضرت امام عصر(عج) و سلامتی نائب بر حقش امام خامنه ای(مد ظله العالی)، قبولی طاعات و عبادات نمازگزاران عزیز، پیروزی و سرافرازی مستضعفین جهان و نابودی مستکبرین و زورگویان عالم بود.

 


دفتر امام جمعه بوئین زهرا

  1. مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 23 مهر 95
  2. مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 16 مهر 95
  3. مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 9 مهر 95
  4. مـشـروح خـطبـه های نمـاز جـمـعـه بـوئیـن زهـرا در مورخ 2 مهر 95

صفحه7 از36

  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

کلیه حقوق مادی و معنوی محفوظ و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.                              راه اندازی و پشتیبانی : طراحان وب راژیا